شعبه قانونی
legislative branch
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the division of a government that determines and produces laws.
• branch of the united states government that includes the senate and house of representatives
جملات نمونه
1. Congress is the legislative branch of the U. S. government.
[ترجمه ترگمان]مجلس شورای قانون گذاری یو اس دولت
[ترجمه گوگل]کنگره، قانون اساسی دولت ایالات متحده است
[ترجمه گوگل]کنگره، قانون اساسی دولت ایالات متحده است
2. Although the legislative branch was clearly subservient to the executive, the Supreme Court exercised power independently.
[ترجمه ترگمان]اگرچه شعبه قانونگذاری به روشنی تابع اجرایی بود، دیوان عالی به طور مستقل قدرت را اعمال کرد
[ترجمه گوگل]اگرچه قوه قضاییه به وضوح به اجرایی وابسته بود، دیوان عالی به طور مستقل عمل می کرد
[ترجمه گوگل]اگرچه قوه قضاییه به وضوح به اجرایی وابسته بود، دیوان عالی به طور مستقل عمل می کرد
3. The legislative branch has just chosen its leadership.
[ترجمه ترگمان]قوه مقننه به تازگی رهبری خود را انتخاب کرده است
[ترجمه گوگل]هیئت قانونی فقط رهبری خود را انتخاب کرده است
[ترجمه گوگل]هیئت قانونی فقط رهبری خود را انتخاب کرده است
4. They are Legislative branch, Executive branch and Judicial branch.
[ترجمه ترگمان]آن ها شاخه مقننه، شاخه اجرایی و شاخه قضایی هستند
[ترجمه گوگل]آنها شاخه قانونی، شعبه اجرایی و شعبه قضایی هستند
[ترجمه گوگل]آنها شاخه قانونی، شعبه اجرایی و شعبه قضایی هستند
5. What is the Legislative Branch of our Goverment?
[ترجمه ترگمان]شاخه مقننه of چیست؟
[ترجمه گوگل]شعبه قانونگذاری حکومت ما چیست؟
[ترجمه گوگل]شعبه قانونگذاری حکومت ما چیست؟
6. Legislative branch should study this kind of new issue, eliminate jural scotoma .
[ترجمه ترگمان]قوه مقننه باید این نوع مساله جدید را مطالعه کند و jural scotoma را حذف کند
[ترجمه گوگل]شاخه قانونگذاری باید این نوع موضوع جدید را مطالعه کند و اسکوموت ژور را حذف کند
[ترجمه گوگل]شاخه قانونگذاری باید این نوع موضوع جدید را مطالعه کند و اسکوموت ژور را حذف کند
7. Legislative branch makes the law. Executive branch enforce the law. Judicial ran branch ex - plains the law.
[ترجمه ترگمان] در نتیجه این شاخه قانون رو تشکیل میده شاخه اجرایی قانون را اجرا می کند من یه شاخه شوهر سابق رو اداره کردم
[ترجمه گوگل]شعبه قانونگذاری قانون را می سازد شعبه اجرایی قانون را اجرا می کند شعبه دادگاه قضایی قانون را تصویب می کند
[ترجمه گوگل]شعبه قانونگذاری قانون را می سازد شعبه اجرایی قانون را اجرا می کند شعبه دادگاه قضایی قانون را تصویب می کند
8. The Legislative branch, a bicameral legislature called Congress, consists of of Representatives and the Senate.
[ترجمه ترگمان]قوه مقننه، قوه مقننه دو مجلس که کنگره نامیده می شود، از نمایندگان و سنا تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]بخش قانونگذاری، مجلس نمایندگان دوگانه ای که کنگره نامیده می شود، شامل نمایندگان و مجلس سنا است
[ترجمه گوگل]بخش قانونگذاری، مجلس نمایندگان دوگانه ای که کنگره نامیده می شود، شامل نمایندگان و مجلس سنا است
9. What does the Legislative Branch do?
[ترجمه ترگمان]شاخه مقننه چه کار می کند؟
[ترجمه گوگل]شعبه قانونگذاری چه کار می کند؟
[ترجمه گوگل]شعبه قانونگذاری چه کار می کند؟
10. The legislative branch enacts laws ; the executive branch enforces them, and the judicial branch interprets them.
[ترجمه ترگمان]قوه مقننه قوانین را تصویب می کند؛ شاخه اجرایی آن ها را تعیین می کند، و شاخه قضایی آن ها را تفسیر می کند
[ترجمه گوگل]قوه مقننه قوانین را تصویب می کند؛ مجلس اجرایی آنها را اجرا می کند و قوه قضائیه آنها را تفسیر می کند
[ترجمه گوگل]قوه مقننه قوانین را تصویب می کند؛ مجلس اجرایی آنها را اجرا می کند و قوه قضائیه آنها را تفسیر می کند
11. Not withstanding these comforting words, Gerald Ford never succeeded in establishing a productive relationship with the legislative branch.
[ترجمه ترگمان]برخلاف این کلمات تسلی بخش، جرالد فورد هرگز موفق نشد رابطه سازنده ای با شاخه مقننه برقرار کند
[ترجمه گوگل]جرالد فورد، بدون توجه به این کلمات تسخیر کننده، هرگز موفق به ایجاد یک رابطه سازنده با شاخه قانونی نشد
[ترجمه گوگل]جرالد فورد، بدون توجه به این کلمات تسخیر کننده، هرگز موفق به ایجاد یک رابطه سازنده با شاخه قانونی نشد
12. Our executive branch is not a committee of our legislative branch.
[ترجمه ترگمان]شعبه اجرایی ما یک کمیته از شاخه مقننه ما نیست
[ترجمه گوگل]هیئت اجرایی ما کمیته شعبه قانونگذاری ما نیست
[ترجمه گوگل]هیئت اجرایی ما کمیته شعبه قانونگذاری ما نیست
کلمات دیگر: