کلمه جو
صفحه اصلی

in good time


1- در موقع مناسب 2- به سرعت، زود

انگلیسی به فارسی

در زمان مناسب


انگلیسی به انگلیسی

• at the right time

جملات نمونه

1. Be patient, you'll hear the result all in good time.
[ترجمه ترگمان]صبور باش، نتیجه همه چیز را به موقع خواهی شنید
[ترجمه گوگل]صبور باشید، تمام نتایج را در زمان مناسب خواهید شنید

2. Be patient, Emily! All in good time.
[ترجمه ترگمان]! \"صبور باش\" امیلی خیلی وقت خوبی بود
[ترجمه گوگل]امیلی صبور باشید! همه چیز به موقع

3. The harvest must be reaped in good time.
[ترجمه ترگمان]برداشت محصول در زمان خوبی بود
[ترجمه گوگل]برداشت باید در زمان مناسب انجام شود

4. Get to the airport in good time .
[ترجمه ترگمان]به موقع به فرودگاه بروید
[ترجمه گوگل]به موقع به فرودگاه بروید

5. Don't worry, everything will be attended to in good time!
[ترجمه ترگمان]نگران نباش، همه چیز سر وقت حاضر می شود!
[ترجمه گوگل]نگران نباشید، همه چیز به موقع در نظر گرفته خواهد شد!

6. Ben arrived in good time for dinner.
[ترجمه ترگمان]بن \"برای شام به موقع رسید\"
[ترجمه گوگل]بن زمان خوبی برای شام آورد

7. I like to get to airports in good time.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم در زمان خوبی به فرودگاه ها بروم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم به موقع به فرودگاه ها بروم

8. We arrived in good time for the connection to Paris.
[ترجمه ترگمان]ما برای ارتباط با پاریس وقت خوبی گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما به موقع برای اتصال به پاریس وارد شدیم

9. We'll be at the airport in good time.
[ترجمه ترگمان]ما در فرودگاه خواهیم بود
[ترجمه گوگل]ما در زمان مناسب در فرودگاه هستیم

10. We arrived at the concert hall in good time.
[ترجمه ترگمان]ما به تالار کنسرت رسیدیم
[ترجمه گوگل]ما به خوبی در زمان حضور در تالار کنسرت حضور داشتیم

11. I want to have everything ready in good time.
[ترجمه ترگمان]من می خواهم همه چیز را برای همیشه آماده کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم همه چیز را در زمان مناسب آماده کنم

12. Details of the programme will be distributed in good time beforehand but please make arrangements now to be represented.
[ترجمه ترگمان]جزئیات این برنامه قبلا در زمان خوبی توزیع خواهد شد، اما لطفا در حال حاضر مقدمات را فراهم کنید
[ترجمه گوگل]جزئیات برنامه قبل از زمان مناسب توزیع می شود، اما اکنون پیشنهاد می شود که از آن استفاده کنید

13. Return in good time to bale out the kitchen and read note reminding you of half-day closing in Muswell Hill.
[ترجمه ترگمان]به موقع برگردید و از آشپزخانه بیرون بیایید و یادداشت کنید که نیمه روز تعطیلی در Muswell هیل را یاد آوری کنید
[ترجمه گوگل]بازگشت به موقع به خارج کردن آشپزخانه و خواندن یادداشت به شما یادآوری نزدیک شدن نیم روز در Muswell هیل

14. I arrived at the station in good time and chained my travel-bag to the luggage rack.
[ترجمه ترگمان]من به زمان مناسب به ایستگاه رسیدم و کیف سفری خود را به جای آن بسته بودم
[ترجمه گوگل]من به موقع به ایستگاه رسیدم و کیسه مسافرت من را به قفسه چمدان وصل کردم

پیشنهاد کاربران

سر موقع. سر وقت

زود تر از موعود
زودتر از زمانی که مشخص شده درجایی حاضر شویم یا انجام بدهیم


کلمات دیگر: