اسکناس بی پشتوانه (که به فرمان و اعتبار سلطان یا دولت و غیره در جریان گذاشته می شود)، پول کاغذکه بحکم قانون رواج یابدوتعهدی برای پرداخت ان نباشد
fiat money
اسکناس بی پشتوانه (که به فرمان و اعتبار سلطان یا دولت و غیره در جریان گذاشته می شود)، پول کاغذکه بحکم قانون رواج یابدوتعهدی برای پرداخت ان نباشد
انگلیسی به فارسی
اسکناس بیپشتوانه (که به فرمان و اعتبار سلطان یا دولت و غیره در جریان گذاشته میشود)
پول بدون پشتوانه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: paper currency that is dependent for its value on a government fiat or decree, and cannot be exchanged for gold or silver.
• money decreed by government
جملات نمونه
1. Fiat money has not only no particular value in use, it doesn't even really have a value in exchange except that which is decreed that it would have.
[ترجمه ترگمان]\"فیات\" نه تنها دارای ارزش ویژه ای برای استفاده نیست، بلکه حتی یک مقدار در ارز نیز ندارد، به جز آن که مقرر شده است این پول داشته باشد
[ترجمه گوگل]پول فیات نه تنها ارزش خاصی در استفاده ندارد، بلکه حتی در مقایسه با آنچه که تعیین شده است، حتی ارزش ندارد
[ترجمه گوگل]پول فیات نه تنها ارزش خاصی در استفاده ندارد، بلکه حتی در مقایسه با آنچه که تعیین شده است، حتی ارزش ندارد
2. Fiat money has not only no particular value in use, it doesn't even really hxdye a value in exchange except that which is decreed that it would hxdye.
[ترجمه ترگمان]\"فیات\" نه تنها دارای ارزش ویژه ای برای استفاده نیست، بلکه حتی ارزش مبادله را نیز به همراه دارد، به جز آن که مقرر شده است که این مقدار مجاز باشد
[ترجمه گوگل]پول فیات نه تنها ارزش خاصی در استفاده ندارد، بلکه ارزش واقعی آن را هم در مقایسه با چیزی که تعیین شده است، نمی کند
[ترجمه گوگل]پول فیات نه تنها ارزش خاصی در استفاده ندارد، بلکه ارزش واقعی آن را هم در مقایسه با چیزی که تعیین شده است، نمی کند
3. This may be the last chance for fiat money.
[ترجمه ترگمان]این ممکنه آخرین شانس برای پول fiat باشه
[ترجمه گوگل]این ممکن است آخرین فرصت برای پول نقد باشد
[ترجمه گوگل]این ممکن است آخرین فرصت برای پول نقد باشد
4. This may be the last chance fiat money.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است آخرین شانس fiat باشد
[ترجمه گوگل]این ممکن است آخرین شانس پول نقد است
[ترجمه گوگل]این ممکن است آخرین شانس پول نقد است
5. Fiat money has worked well since Richard Nixon ended the dollar's peg to gold 40 years ago this week, but this latest recession must gnaw at believers.
[ترجمه ترگمان]پول فیات که از زمان ریچارد نیکسون تا ۴۰ سال پیش در این هفته به طلا تبدیل شده بود به خوبی کار کرده است، اما این بحران اقتصادی اخیر باید مومنان را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]پول فیات به خوبی کار کرده است، زیرا ریچارد نیکسون 40 سال پیش این هفته دلار را به سمت طلا متوقف کرد، اما این آخرین رکود اقتصادی باید در مؤمنان باشد
[ترجمه گوگل]پول فیات به خوبی کار کرده است، زیرا ریچارد نیکسون 40 سال پیش این هفته دلار را به سمت طلا متوقف کرد، اما این آخرین رکود اقتصادی باید در مؤمنان باشد
6. As David Malpass of Encimaglobal reported and the New York Sun web site echoed, Greenspan enigmatically stated that "Fiat money has no place to go but gold. . . Gold is the canary in the coal mine.
[ترجمه ترگمان]همانطور که دیوید Malpass از سایت Encimaglobal گزارش داد و وب سایت شرکت سان نیویورک نیز منعکس شد، گرینسپن به طور مرموزی اظهار داشت که \" فیات هیچ جایی برای رفتن ندارد اما طلا در معدن زغال سنگ قناری است
[ترجمه گوگل]همانطور که دیوید مالپس از Encimaglobal گزارش داد و وب سایت نیویورک سان نیز منتشر شد، گرینسپن به طور غریزی اظهار داشت که پول فیات برای رفتن به جز طلا نیست طلا کاناری در معدن زغال سنگ است
[ترجمه گوگل]همانطور که دیوید مالپس از Encimaglobal گزارش داد و وب سایت نیویورک سان نیز منتشر شد، گرینسپن به طور غریزی اظهار داشت که پول فیات برای رفتن به جز طلا نیست طلا کاناری در معدن زغال سنگ است
7. By contrast, modern currency, as fiat money, is intrinsically worthless.
[ترجمه ترگمان]در مقابل، واحد پول مدرن، به عنوان پول فیات، ذاتا بی ارزش است
[ترجمه گوگل]در مقابل، پول مدرن، به عنوان پول نقد، به طور ذاتی بی ارزش است
[ترجمه گوگل]در مقابل، پول مدرن، به عنوان پول نقد، به طور ذاتی بی ارزش است
8. The phenomenon of liquidity preference can find no place in a model that admits of only one asset, fiat money.
[ترجمه ترگمان]پدیده اولویت نقدینگی هیچ جایی را در مدلی که تنها به یک دارایی نیاز دارد، به عنوان پول فیات در نظر نمی گیرد
[ترجمه گوگل]پدیده اولویت نقدینگی می تواند در یک مدل که تنها یک دارایی، پول نقد را می پذیرد، جایگاهی نداشته باشد
[ترجمه گوگل]پدیده اولویت نقدینگی می تواند در یک مدل که تنها یک دارایی، پول نقد را می پذیرد، جایگاهی نداشته باشد
9. Sometime during this century, people will question the validity of the fiat money system.
[ترجمه ترگمان]در طول این قرن، مردم اعتبار سیستم پول فیات را زیر سوال می برند
[ترجمه گوگل]بعضی وقتها در طی این قرن، مردم اعتبار سیستم پول نقد را مورد سوال قرار می دهند
[ترجمه گوگل]بعضی وقتها در طی این قرن، مردم اعتبار سیستم پول نقد را مورد سوال قرار می دهند
10. His most recent book, titled "End the Fed, " takes aim at central banks the world over, blaming fiat money systems and fractional reserve banking for the world's increasingly volatile economies.
[ترجمه ترگمان]تازه ترین کتاب او با عنوان \"پایان\" بانک مرکزی \"، هدف خود را در بانک مرکزی جهان به عهده می گیرد، سیستم های پولی فیات را مقصر می داند و بانکداری ذخیره جزئی را برای اقتصاد رو به وخامت جهان هدف قرار می دهد
[ترجمه گوگل]اخیرا کتاب او، با عنوان 'پایان دادن به بانک مرکزی'، در بانکهای مرکزی در سراسر جهان هدف قرار می دهد و سیستم های پول نقد و تقلب را برای اقتصادهای فزاینده ای که در جهان باقی می مانند، متهم می کند
[ترجمه گوگل]اخیرا کتاب او، با عنوان 'پایان دادن به بانک مرکزی'، در بانکهای مرکزی در سراسر جهان هدف قرار می دهد و سیستم های پول نقد و تقلب را برای اقتصادهای فزاینده ای که در جهان باقی می مانند، متهم می کند
11. There are two forms of money : commodity money and fiat money.
[ترجمه ترگمان]دو نوع پول وجود دارد: پول کالا و پول فیات
[ترجمه گوگل]دو نوع پول وجود دارد: پول کالاها و پول نقد
[ترجمه گوگل]دو نوع پول وجود دارد: پول کالاها و پول نقد
12. Their preparedness to do something for me which might be to give me fiat money.
[ترجمه ترگمان]preparedness برای انجام کاری که به من پول بدهد، preparedness بود
[ترجمه گوگل]آمادگی آنها برای انجام کاری برای من که ممکن است پول من را به من بدهد
[ترجمه گوگل]آمادگی آنها برای انجام کاری برای من که ممکن است پول من را به من بدهد
13. According to their value foundation, Legaltender can be divided into Legal Metal Money and Fiat Money.
[ترجمه ترگمان]با توجه به ارزش آن ها، Legaltender را می توان به پول متال قانونی و فیات تقسیم کرد
[ترجمه گوگل]با توجه به پایه ارزش خود، حقوقی را می توان به Legal Metal Money و Fiat Money تقسیم کرد
[ترجمه گوگل]با توجه به پایه ارزش خود، حقوقی را می توان به Legal Metal Money و Fiat Money تقسیم کرد
کلمات دیگر: