درنده خویی، تندخویی، بیرحمی، سبعیت
fierceness
درنده خویی، تندخویی، بیرحمی، سبعیت
انگلیسی به انگلیسی
• hostility; aggressiveness, cruelness; furiousness
جملات نمونه
1. There was a fierceness in her voice.
[ترجمه ترگمان]لحن تندی داشت
[ترجمه گوگل]در صدای او فتنه انگیز بود
[ترجمه گوگل]در صدای او فتنه انگیز بود
2. These was the tensity of fierceness in the man's plea.
[ترجمه ترگمان]در این مرد، این کشش تند خویی بود
[ترجمه گوگل]این شدت تنش در دعوی مرد بود
[ترجمه گوگل]این شدت تنش در دعوی مرد بود
3. She stabbed him with a glance of Amazonian fierceness and drew in lower lip.
[ترجمه ترگمان]با نگاهی زننده به او انداخت و لب پایینش را پایین کشید
[ترجمه گوگل]او با نگاهی به سرزنش آمازون، او را لرزید و لب پایین را کشید
[ترجمه گوگل]او با نگاهی به سرزنش آمازون، او را لرزید و لب پایین را کشید
4. They could not withstand the fierceness of attack of those soldiers.
[ترجمه ترگمان]آن ها نمی توانستند در برابر هجوم شیاطین مقاومت کنند
[ترجمه گوگل]آنها نمیتوانستند از تهاجم به این سربازان مقاومت کنند
[ترجمه گوگل]آنها نمیتوانستند از تهاجم به این سربازان مقاومت کنند
5. Tiger - Great fierceness and valor when enraged to combat; one whose resentment will be dangerous if aroused.
[ترجمه ترگمان]ببر و دلاوری و دلیری بزرگ در هنگام خشم برای مبارزه، کسی که اگر برانگیخته شود خطرناک خواهد بود
[ترجمه گوگل]ببر - عصبانیت و غرور بزرگ هنگامی که به مبارزه با خشم؛ کسی که ناراحت می شود خطرناک است
[ترجمه گوگل]ببر - عصبانیت و غرور بزرگ هنگامی که به مبارزه با خشم؛ کسی که ناراحت می شود خطرناک است
6. The Goth tribe was famous for its barbarousness, fierceness and sanguinariness, which was quite similar to the darkness European Middle Age.
[ترجمه ترگمان]قبیله گوته به خاطر barbarousness، fierceness و sanguinariness معروف بود که کاملا شبیه عصر قرون وسطی اروپا بود
[ترجمه گوگل]قبیله گت به خاطر بربریت، سرخوردگی و سرخوردگی آن معروف بود، که کاملا شبیه به تاریکی عصر اروپایی اروپا بود
[ترجمه گوگل]قبیله گت به خاطر بربریت، سرخوردگی و سرخوردگی آن معروف بود، که کاملا شبیه به تاریکی عصر اروپایی اروپا بود
7. The sunshine is too fierceness there, so that I become brown just for one day.
[ترجمه ترگمان]نور خورشید آنقدر تند است که فقط برای یک روز قهوه ای می شوم
[ترجمه گوگل]آفتاب خیلی جسورتر است، به طوری که فقط برای یک روز قهوه ای می شود
[ترجمه گوگل]آفتاب خیلی جسورتر است، به طوری که فقط برای یک روز قهوه ای می شود
8. There was the tensity of fierceness in the man's plea which appealed deeply to her sympathies.
[ترجمه ترگمان]لحن تندی که در این مرد وجود داشت که عمیقا به او علاقه مند شده بود، وجود تندی داشت
[ترجمه گوگل]در درخواست مردی شدت گرگرفتگی شدید بود که عمیقا به همدردی هایش اعتراض کرد
[ترجمه گوگل]در درخواست مردی شدت گرگرفتگی شدید بود که عمیقا به همدردی هایش اعتراض کرد
9. So the LORD turned from the fierceness of his anger.
[ترجمه ترگمان]این بود که لرد از تندی خشم بر خود لرزید
[ترجمه گوگل]پس خداوند از عصبانیت خشمگین شد
[ترجمه گوگل]پس خداوند از عصبانیت خشمگین شد
10. His plan was opposed with fierceness.
[ترجمه ترگمان]نقشه او با تندی مخالف بود
[ترجمه گوگل]طرح او مخالفت با فتنه بود
[ترجمه گوگل]طرح او مخالفت با فتنه بود
11. The pregnant woman needed to breathe deeply when her heart was beating with such fierceness.
[ترجمه ترگمان]زن حامله باید نفس عمیقی بکشد، در حالی که قلبش با چنان تندی می زد
[ترجمه گوگل]زن باردار نیاز به عمیق نفس کشیدن، زمانی که قلب او با چنین سرخوردگی ضرب و شتم بود
[ترجمه گوگل]زن باردار نیاز به عمیق نفس کشیدن، زمانی که قلب او با چنین سرخوردگی ضرب و شتم بود
12. Mrs Boatwright is an old-fashioned teacher and does her job with a vigor and fierceness that is going out of style.
[ترجمه ترگمان]خانم Boatwright یک معلم قدیمی است و کارش را با شدت و تندی انجام می دهد که از سبک زندگی خارج می شود
[ترجمه گوگل]خانم Boatwright معلم قدیمی است و کار خود را با قدرت و فتنه است که خارج از سبک است
[ترجمه گوگل]خانم Boatwright معلم قدیمی است و کار خود را با قدرت و فتنه است که خارج از سبک است
13. In the testing field, Guo Jingjing did not have in athletic field fierceness, opens cautiously.
[ترجمه ترگمان]در میدان آزمایش، گیو میمی در حدت میدان ورزشی not، محتاطانه باز می شود
[ترجمه گوگل]در زمینه تست، Guo Jingjing در فضای باز ورزشگاه ندارد، با احتیاط باز می شود
[ترجمه گوگل]در زمینه تست، Guo Jingjing در فضای باز ورزشگاه ندارد، با احتیاط باز می شود
14. Gold possesses the characters of silence and massacre, which means directness and fierceness.
[ترجمه ترگمان]طلا شخصیت سکوت و کشتار را دارد که یعنی صراحت و تندی دارد
[ترجمه گوگل]طلا دارای شخصیت های سکوت و قتل عام است که به معنی مستقیم بودن و سرخوردگی است
[ترجمه گوگل]طلا دارای شخصیت های سکوت و قتل عام است که به معنی مستقیم بودن و سرخوردگی است
15. At present, there are 3000 big and small samshu enterprises of our country, so many brands dismember the consuming groups on the limited market, and the fierceness fought for can be well imagined.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، ۳۰۰۰ شرکت بزرگ و کوچک در کشور ما وجود دارد، به طوری که بسیاری از برندها گروه های مصرف کننده را در بازار محدود تقسیم بندی می کنند، و مبارزه ای که برای آن مبارزه می شود را می توان به خوبی تصور کرد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر 3000 شرکت بزرگ و کوچک سامسو کشور ما وجود دارد، بسیاری از مارک ها گروه های مصرف کننده را در بازار محدود تقسیم می کنند و رقابت برای مبارزه با آن می تواند به خوبی تصور شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر 3000 شرکت بزرگ و کوچک سامسو کشور ما وجود دارد، بسیاری از مارک ها گروه های مصرف کننده را در بازار محدود تقسیم می کنند و رقابت برای مبارزه با آن می تواند به خوبی تصور شود
پیشنهاد کاربران
خشم
قدرت
قدرت
کلمات دیگر: