نرمى، مدارا
lenience
نرمى، مدارا
انگلیسی به فارسی
نرمش، ملایمت، مدارا، ارفاق، آسانگیری
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the tendency or disposition to be lenient.
• laxness, looseness, permissiveness, lack of strictness
جملات نمونه
1. lenience (or leniency), n.
نرمش،ملایمت،مدارا،ارفاق،آسان گیری
2. By now Dad was sixty-five, and what little lenience he may once have possessed had long since hardened into steely inflexibility.
[ترجمه ترگمان]تا حالا بابا شصت و پنج سالش بود و چه lenience کوچکی می توانست زمانی طولانی داشته باشد از آن زمان که به inflexibility فولادی بدل شده بود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر پدرش شصت و پنج سال داشت و کمبودی که او ممکن بود داشته باشد تا مدتها از سختی در انعطاف پذیری سخت برخوردار بود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر پدرش شصت و پنج سال داشت و کمبودی که او ممکن بود داشته باشد تا مدتها از سختی در انعطاف پذیری سخت برخوردار بود
3. That tells people that lenience and flexibility is a very important attitude and means during the process of settling ethnic disputes.
[ترجمه ترگمان]این امر به مردم می گوید که مدارا و انعطاف یک نگرش و ابزارهای بسیار مهم در طول فرآیند حل اختلافات قومی است
[ترجمه گوگل]این امر به مردم می گوید که آرامش و انعطاف پذیری، در برخورد با اختلافات قومی بسیار مهم و مهم است
[ترجمه گوگل]این امر به مردم می گوید که آرامش و انعطاف پذیری، در برخورد با اختلافات قومی بسیار مهم و مهم است
4. " It was up to Li to "earn lenience" by "showing sincerity" through "confession.
[ترجمه ترگمان]\"با نشان دادن صمیمیت\" از طریق \"نشان دادن صمیمیت\" به لی گفت: \" مدارا کردن با لی بود \"
[ترجمه گوگل]'لی به' تسلیم شدن 'با' صادق بودن 'از طریق اعتراف بود
[ترجمه گوگل]'لی به' تسلیم شدن 'با' صادق بودن 'از طریق اعتراف بود
5. All practices of corruption and corrupt elements shall be found out through investigation without tolerance or lenience.
[ترجمه ترگمان]تمام اعمال فساد و عناصر فاسد باید از طریق تحقیقات بدون تحمل و مدارا مورد بررسی قرار گیرد
[ترجمه گوگل]تمام شیوه های فساد و عناصر فاسد باید از طریق تحقیق بدون تحمل یا تسلیم پیدا شود
[ترجمه گوگل]تمام شیوه های فساد و عناصر فاسد باید از طریق تحقیق بدون تحمل یا تسلیم پیدا شود
6. Since ancient times, China is a peace-loving country, if someone dares to invasion, we will resolutely crack down on lenience.
[ترجمه ترگمان]از زمان باستان، چین یک کشور صلح دوست است، اگر کسی جرات حمله داشته باشد، با عزمی راسخ با ملایمت مدارا می کنیم
[ترجمه گوگل]از زمان های قدیم، چین یک کشور دوستدار صلح است، اگر کسی جرات حمله به آن را داشته باشد، ما قطعا قاطعیت خواهیم داشت
[ترجمه گوگل]از زمان های قدیم، چین یک کشور دوستدار صلح است، اگر کسی جرات حمله به آن را داشته باشد، ما قطعا قاطعیت خواهیم داشت
7. In the third part, the theoretical foundation is demonstrated which includes the foundation of lenience, of the severity and of the two applied simultaneously.
[ترجمه ترگمان]در بخش سوم، بنیان نظری نشان داده می شود که شامل the و of و شدت آن دو به صورت همزمان می باشد
[ترجمه گوگل]در قسمت سوم، پایه نظری نشان داده شده است که شامل پایه ای از لطافت، شدت و دو مورد همزمان است
[ترجمه گوگل]در قسمت سوم، پایه نظری نشان داده شده است که شامل پایه ای از لطافت، شدت و دو مورد همزمان است
8. If this is you, then you may be searching for an airline card with more lenience .
[ترجمه ترگمان]اگر این شما هستید، پس ممکن است برای یک کارت خط هوایی با ملایمت بیشتری جستجو کنید
[ترجمه گوگل]در صورتی که این شما هستید، ممکن است به دنبال یک کارت هواپیمایی با آرامش بیشتر باشید
[ترجمه گوگل]در صورتی که این شما هستید، ممکن است به دنبال یک کارت هواپیمایی با آرامش بیشتر باشید
9. We can feel intensely the writer's motherly affection, sympathy, lenience and kindness by reading her works.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم احساسات مادرانه نویسنده، همدردی، مدارا و مهربانی را با خواندن آثار او احساس کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم با خواندن آثار خود احساسات، دلسوزی، مهربانی و مهربانی نویسنده را احساس کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم با خواندن آثار خود احساسات، دلسوزی، مهربانی و مهربانی نویسنده را احساس کنیم
10. We have surrounded and entrapped those who have attempted – even in the very final moments – to sabotage our good will and offers of lenience.
[ترجمه ترگمان]ما کسانی را که تلاش کرده اند - حتی در لحظات آخر - برای خراب کردن حسن نیت ما و پیشنهاد مدارا کردن، به دام انداختیم
[ترجمه گوگل]ما کسانی را که حتی در لحظات بسیار نهایی هم تلاش کرده اند، به دام انداختن اراده ی خویش و پیشنهادات رعب و وحشت، محاصره کرده و درگیر کرده اند
[ترجمه گوگل]ما کسانی را که حتی در لحظات بسیار نهایی هم تلاش کرده اند، به دام انداختن اراده ی خویش و پیشنهادات رعب و وحشت، محاصره کرده و درگیر کرده اند
11. Description: Since ancient times, China is a peace-loving country, if someone dares to invasion, we will resolutely crack down on lenience.
[ترجمه ترگمان]شرح: از روزگار باستان، چین یک کشور صلح دوست است، اگر کسی جرات حمله داشته باشد، با عزمی راسخ با ملایمت مدارا می کنیم
[ترجمه گوگل]توضیحات: از زمان های قدیم، چین یک کشور دوستدار صلح است، اگر کسی جرات حمله به آن را داشته باشد، ما قطعا قاطعیت خواهیم داشت
[ترجمه گوگل]توضیحات: از زمان های قدیم، چین یک کشور دوستدار صلح است، اگر کسی جرات حمله به آن را داشته باشد، ما قطعا قاطعیت خواهیم داشت
12. We can feel intensely the writer motherly affection, sympathy, lenience and kindness by reading her works.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم احساسات مادرانه نویسنده، همدردی، مدارا و مهربانی را با خواندن آثار او احساس کنیم
[ترجمه گوگل]ما با خواندن آثار او می توانیم احساسات، تمسخر، مهربانی و مهربانی نویسنده را احساس کنیم
[ترجمه گوگل]ما با خواندن آثار او می توانیم احساسات، تمسخر، مهربانی و مهربانی نویسنده را احساس کنیم
13. Video Discription: Since ancient times, China is a peace-loving country, if someone dares to invasion, we will resolutely crack down on lenience.
[ترجمه ترگمان]ویدیو: از زمان باستان، چین یک کشور صلح دوست است، اگر کسی جرات حمله داشته باشد، با عزمی راسخ با ملایمت مدارا می کنیم
[ترجمه گوگل]شرح تصویر: از زمان های قدیم، چین یک کشور دوستدار صلح است، اگر کسی به دنبال تهاجم است، ما قطعا قاطعانه تر خواهیم شد
[ترجمه گوگل]شرح تصویر: از زمان های قدیم، چین یک کشور دوستدار صلح است، اگر کسی به دنبال تهاجم است، ما قطعا قاطعانه تر خواهیم شد
14. First of all, there must be a correct ideology of judicatory policies, a correct attitude toward crime, exact grasp of the target of criminal law and understanding of lenience and severity.
[ترجمه ترگمان]اول از همه، باید یک ایدئولوژی درست از سیاست های judicatory، نگرش درست نسبت به جرم، درک دقیق هدف قانون جزا و درک اعتدال و خشونت وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]اول از همه باید یک ایدئولوژی صحیح از سیاست های قضایی، یک نگرش صحیح نسبت به جرم، دقیق درک هدف قانون کیفری و درک کمال و شدت داشته باشد
[ترجمه گوگل]اول از همه باید یک ایدئولوژی صحیح از سیاست های قضایی، یک نگرش صحیح نسبت به جرم، دقیق درک هدف قانون کیفری و درک کمال و شدت داشته باشد
کلمات دیگر: