1. He repented long ago in sackcloth and ashes for his misdeeds.
[ترجمه ترگمان]از مدت ها پیش پشیمان شده بود
[ترجمه گوگل]او مدتها قبل در گسل و خاکستر برای گمراهی خود توبه کرد
2. They would long ago have repented in sackcloth and ashes.
[ترجمه ترگمان]مدت ها پیش از sackcloth و خاکستر پشیمان گشته بودند
[ترجمه گوگل]آنها مدتها قبل از گزش و خاکستر توبه کرده بودند
3. But it is better to live here in sackcloth and ashes, than to own the whole state of Ohio.
[ترجمه ترگمان]اما بهتر است که اینجا با گونی و خاکستر زندگی کنیم تا به کل ایالت اوهایو
[ترجمه گوگل]اما بهتر است در اینجا در کیسه های خاکستری و خاکستر زندگی کنیم، تا اینکه تمام ایالت اوهایو را بشناسیم
4. In ten seconds or so I would be either triumphant or in sackcloth and ashes.
[ترجمه ترگمان]در عرض ده ثانیه یا پس از ده ثانیه، یا باز یا در گونی و خاکستر خواهم ماند
[ترجمه گوگل]در عرض ده ثانیه یا بیشتر من پیروز خواهم شد و یا در کیسه های خاکستری و خاکستر
5. But should the Republicans control both houses of Congress, they should not expect, in the ashy dawn of November a chastened president to appear in the Rose Garden mantled in sackcloth and ashes.
[ترجمه ترگمان]اما اگر جمهوری خواهان هر دو خانه کنگره را کنترل کنند، نباید انتظار داشته باشند، در آغاز ماه نوامبر، رئیس جمهور chastened در باغ رز که در گونی و خاکستر پوشیده شده بود، حضور یابد
[ترجمه گوگل]اما جمهوری خواهان باید هر دو مجلس کنگره را کنترل کنند، نباید انتظار داشته باشند که در تابستان پر از نوامبر یک رئیس جمهور محکوم به نظر برسد در باغچه گلدان و خاکستر ظاهر شود
6. And in every province, whithersoever the king's commandment and his decree came, there was great mourning among the Jews, and fasting, and weeping, and wailing; and many lay in sackcloth and ashes.
[ترجمه ترگمان]و در هر استان هر جا که فرمان شاه و فرمان او صادر می شد، در میان یهودیان، روزه و روزه و گریه و زاری بود؛ و بسیاری از آن ها گونی و خاکستر داشتند
[ترجمه گوگل]و در هر ولایت، هر کس فرمان پادشاه و فرمان او آمد، شکار بزرگی در میان یهودیان و روزه و گریه و گریه کردن بود؛ و بسیاری از غلاف و خاکستر
7. So I turned to the Lord God and pleaded with him in prayer and petition, in fasting, and in sackcloth and ashes.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب من به طرف درگاه پروردگار برگشتم و با او در روزه و روزه و شرم و خجلت به درگاه پروردگار التماس کردم
[ترجمه گوگل]بنابراین من به خداوند تبدیل شدم و در دعا و دعا، در روزه دار و در گلی و خاکستر با او دعا کردم
8. I thought that he'd posted the letter, but a week later he came to me in sackcloth and ashes to say that he'd found it still in his pocket.
[ترجمه ترگمان]فکر کردم که نامه را پست کرده است، اما یک هفته بعد او با گونی و خاکستر به من آمد تا بگویم هنوز آن را در جیبش پیدا کرده است
[ترجمه گوگل]من فکر کردم که او این نامه را نوشته است، اما یک هفته بعد او به من در گونی و خاکستر آمد تا بگوید که هنوز هم در جیبش پیدا شده است
9. woe unto thee, Bethsaida! for if the mighty works had been done in Tyre and Sidon, which have been done in you, they had a great while ago repented, sitting in sackcloth and ashes.
[ترجمه ترگمان]وای بر تو Bethsaida! زیرا اگر کار بزرگ در Tyre و Sidon انجام می شد که در شما انجام می شد، مدت ها پیش پشیمان شده بودند و در گونی و خاکستر نشسته بودند
[ترجمه گوگل]وای بر تو، بتسایا! زیرا اگر کارهای عظیم در تیر و سیدون انجام شد که در شما انجام شده بود، آنها قبل از اینکه توبه کردند و در خاکستر و خاکستر نشستند، بزرگ شده بودند
10. Woe unto thee, Chorazin! woe unto thee, Bethsaida! for if the mighty works, which were done in you, had been done in Tyre and Sidon, they would have repented long ago in sackcloth and ashes.
[ترجمه ترگمان]وای بر تو Chorazin! وای بر تو Bethsaida! زیرا اگر این آثار بزرگ که در کار شما انجام می شد در Tyre و Sidon انجام می شد، از مدت ها پیش پشیمان می شد
[ترجمه گوگل]وای بر تو، کورازین! وای بر تو، بتسایا! زیرا اگر کارهای بسیار بزرگی که در شما انجام شده بود، در تیر و سیدون انجام شود، آنها مدتها قبل از خاکستر و خاکستر توبه کردند
11. " You're irrepressible,'she said, " I expected to find you in sackcloth and ashes, and silent. "
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" شما re، من انتظار داشتم شما را در گونی و خاکستر پیدا کنم و سکوت کنم \"
[ترجمه گوگل]او گفت، 'شما غیر قابل تحمل است،' انتظار داشتم شما را در گونی و خاکستری پیدا کنید و سکوت کنید '
12. For if the miracles that were performed in you had been performed in Tyre and Sidon, they would have repented long ago, sitting in sackcloth and ashes.
[ترجمه ترگمان]زیرا اگر معجزه ای که در تو و صیدا به اجرا گذاشته شده بود مدت ها پیش پشیمان شده و در گونی و خاکستر نشسته بودند
[ترجمه گوگل]زیرا اگر معجزاتی که در شما انجام شده بود در تیر و سیدون انجام شده بود، مدتها قبل توبه کردند و در غسل و خاکستر نشسته بودند
13. But if you do, gentlemen, if you should ever look into the face of your own boy, or your own brother, or look into your own heart, you will regret it in sackcloth and ashes.
[ترجمه ترگمان]آقایان، اگر شما این کار را بکنید، اگر به صورت پسر خود یا برادر خودتان نگاه کنید یا به قلب خود نگاه کنید، از آن پشیمان خواهید شد
[ترجمه گوگل]اما اگر شما انجام دهید، آقایان، اگر تا به حال به صورت پسر خود یا برادر خود نگاه نکنید یا به قلب خود نگاه کنید، از پشم و خاکستر پشیمان خواهید شد
14. I thought that he'd posted the letter, but a week later he caMe. to Me. in sackcloth and ashes to say that he'd found it still in this pocket.
[ترجمه ترگمان]من فکر کردم که او نامه را پست کرده است، اما یک هفته بعد از آنجا رفت به من گونی و خاکستر باید گفت که هنوز آن را در این جیب یافته بود
[ترجمه گوگل]من فکر کردم که او این نامه را نوشته است، اما یک هفته بعد او caMe به من در کیسه های خاکستری و خاکستری می گویند که او هنوز هم در این جیب یافت می شود