کلمه جو
صفحه اصلی

emotional disorder

انگلیسی به فارسی

اختلال عاطفی


انگلیسی به انگلیسی

• abnormal emotional behavior, emotional sickness

جملات نمونه

1. Conclusion: The anxiety is the major emotional disorder in the pregnancy, among which the infant health and care, economic problems and delivery safety are the focus problems.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: اضطراب، اختلال عاطفی عمده در دوران بارداری است که در میان آن ها سلامت و مراقبت های بهداشتی، مشکلات اقتصادی و ایمنی تحویل مشکلات متمرکز هستند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: اضطراب اختلال عاطفی مهم در دوران بارداری است که از جمله آنها سلامت و مراقبت نوزاد، مشکلات اقتصادی و امنیت زایمان است

2. These people are frightened. They suffer from an emotional disorder called gelotophobia.
[ترجمه ترگمان]این مردم وحشت دارند آن ها از اختلال عاطفی به نام gelotophobia رنج می برند
[ترجمه گوگل]این مردم ترسو هستند آنها از یک اختلال احساسی به نام ژلوتوفوبیا رنج می برند

3. Objective:To investigate the relationship between chest pain and emotional disorder in patients with angiographically normal coronary arteries.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی رابطه بین درد سینه و اختلال عاطفی در بیماران با angiographically عروق کرونری عادی
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ارتباط بین درد قفسه سینه و اختلالات هیجانی در بیماران مبتلا به عروق کرونر عضلانی

4. Objective : To explore the therapy of hypertension emotional disorder patients.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی درمان بیماران مبتلا به فشار خون بالا
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی بیماران مبتلا به اختلالات عاطفی فشار خون بالا

5. Conclusion: Fluoxertin was effective in hypertension patients with emotional disorder.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Fluoxertin در فشار خون بیماران مبتلا به اختلال عاطفی موثر بود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: Fluoxertin در بیماران مبتلا به فشار خون بالا با اختلالات هیجانی موثر بوده است

6. You may think of depression as an emotional disorder, but it contributes to many physical symptoms as well.
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است به افسردگی به عنوان یک اختلال عاطفی فکر کنید، اما به بسیاری از علائم فیزیکی نیز کمک می کند
[ترجمه گوگل]شما ممکن است افسردگی را به عنوان یک اختلال احساسی در نظر بگیرید، اما در بسیاری از علائم جسمی نیز نقش دارد

7. The diagnoses of clients were behavioral disorder, emotional disorder, developmental disorder, other disorder, psychoses, tic disorder, learning disorder and adjustment disorder.
[ترجمه ترگمان]تشخیص مشتریان اختلال رفتاری، اختلال عاطفی، اختلال رشدی، اختلالات عصبی، اختلال عصبی، اختلال یادگیری و اختلال سازگاری بود
[ترجمه گوگل]تشخیص مشتریان اختلال رفتاری، اختلال هیجانی، اختلال رشد، اختلال دیگر، روانپریشی، اختلال تیک، اختلال یادگیری و اختلال تنظیم است

8. Thus a disordered sequence of clauses or sentences can act as an iconic representation of material or emotional disorder.
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک رشته آشفته از بندها و یا جملات می تواند به عنوان یک نمایش نمادین از مواد و یا اختلال عاطفی عمل کند
[ترجمه گوگل]بنابراین یک توالی اختلال از جملات یا جملات می تواند به عنوان نماد نمادین از اختلال مواد یا اختلالات هیجانی عمل کند

9. But although unconscious feelings have traditionally been associated with severe emotional disorder, they are not the prerogative of the acutely disturbed.
[ترجمه ترگمان]اما اگر چه احساسات ناخودآگاه به طور سنتی با اختلالات عاطفی شدید همراه بوده است، اما آن ها به شدت دچار اختلال نمی شوند
[ترجمه گوگل]اما اگرچه احساسات ناخودآگاه به طور سنتی با اختلالات عاطفی شدید ارتباط دارند، اما آنها از اهمیت بسیار جدی برخوردار نیستند

10. Objective:to investigate the influence of psychosocial factors to climacteric emotional disorder.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی تاثیر عوامل روانی برای ایجاد اختلال عاطفی
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تاثیر عوامل روان شناختی و اجتماعی بر اختلالات عاطفی طبیعی است

11. According to new APA guidelines, the therapist must make clear that homosexuality doesn't signal a mental or emotional disorder.
[ترجمه ترگمان]با توجه به دستورالعمل های جدید APA، درمانگر باید روشن کند که همجنس بازی یک اختلال ذهنی یا عاطفی را نشان نمی دهد
[ترجمه گوگل]طبق دستورالعمل جدید APA، درمانگر باید روشن کند که همجنسگرایی نشانه ای از اختلال ذهنی یا عاطفی نیست

12. Objective: To approach the psychosocial factor of laryngeal carcinoma patients emotional disorder, compare the mental status of post-illness and who have treated with citalopram.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای نزدیک شدن به فاکتور روانی اختلالات عاطفی بیماران سرطانی laryngeal، وضعیت روانی بیماری پس از بیماری را مقایسه کنید و چه کسی با citalopram درمان شده است
[ترجمه گوگل]هدف: به رویکرد فاکتورهای روان شناختی اختلالات هیجانی بیماران مبتلا به سرطان حنجره، مقایسه وضعیت روحی پس از بیماری و مقایسه آن با سیتالوپرام مراجعه کنید

13. ObjectiveTo study the effect of anti-anxiety and depression treatment on quality of the elderly chronic heart failure patients' life with emotional disorder.
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo به بررسی اثر درمان افسردگی و افسردگی بر کیفیت قلب مزمن قلب بیماران مبتلا به اختلال عاطفی می پردازند
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر درمان ضد اضطراب و افسردگی بر کیفیت زندگی بیماران مزمن قدامی مزمن با اختلالات هیجانی

14. Methods The temperament types were tested in 48 children with emotional disorder (observed group) and 60 normal children (control group) using the Parent Temperament Questionnaire (PTQ).
[ترجمه ترگمان]روش ها روش های خلق و خوی در ۴۸ کودک با اختلال عاطفی (گروه مشاهده شد)و ۶۰ کودک معمولی (گروه کنترل)با استفاده از پرسشنامه Temperament والد (PTQ)تست شدند
[ترجمه گوگل]روش ها انواع خلق در 48 کودک مبتلا به اختلال هیجانی (گروه مشاهده شده) و 60 کودک نرمال (گروه کنترل) با استفاده از پرسشنامه سلامت والدین (PTQ) مورد آزمایش قرار گرفتند


کلمات دیگر: