کلمه جو
صفحه اصلی

legislative council


هیئت عالی مقننه در انگلیس، مجلس مقننه

انگلیسی به فارسی

هیئت عالی مقننه در انگلیس، مجلس مقننه


شورای قانونگذاری، هيئت عالی مقننه در انگلیس، مجلس مقننه


انگلیسی به انگلیسی

• congressional committee that enacts laws (usa)

جملات نمونه

1. She was nominated to the legislative council.
[ترجمه ترگمان]او نامزد شورای قانونگذاری شد
[ترجمه گوگل]او به شورای قانونگذاری نامزد شد

2. Without a constitution, the powers of the legislative council are unclear.
[ترجمه ترگمان]بدون قانون اساسی، اختیارات شورای قانونگذاری مشخص نیست
[ترجمه گوگل]بدون قانون اساسی، قدرت شورای قانونگذاری مشخص نیست

3. Along the staircase of the Legislative Council building are old paintings of water buffalo and bamboo paddies.
[ترجمه ترگمان]در امتداد پلکان ساختمان شورای قانونگذاری، نقاشی های قدیمی بوفالو و paddies بامبو هستند
[ترجمه گوگل]در امتداد راه پله ساختمان شورای قانونگذاری، نقاشی های قدیمی از بوفالوهای آب و دیوارهای بامبو است

4. The Legislative Council concluded long ago that archives 'legislation . . . would not involve significant financial implications. '
[ترجمه ترگمان]شورای قانونگذاری خیلی وقت پیش به این نتیجه رسید که قوانین آرشیوها، متضمن مفاهیم مالی قابل توجهی نخواهد بود
[ترجمه گوگل]شورای قانونگذاری مدتها پیش به این نتیجه رسید که قانون آرشیوها پیامدهای قابل توجه مالی را شامل نمی شود '

5. The Legislative Council also approved, in June 199 a technical memorandum on environmental impact assessment process, which sets out clear, consistent technical guidelines and criteria.
[ترجمه ترگمان]شورای قانونگذاری نیز موافقت کرد که در ماه ژوئن ۱۹۹ یادداشت فنی بر روی فرآیند ارزیابی تاثیر زیست محیطی، که به وضوح، دستورالعمل های فنی سازگار و معیارها را مشخص می کند، تصویب کرد
[ترجمه گوگل]شورای قانونگذاری همچنین در ماه ژوئن 199 یک یادداشت فنی در مورد فرآیند ارزیابی اثرات زیست محیطی تصویب کرد که دستورالعمل ها و معیارهای فنی روشن و پایدار را مشخص می کند

6. Law, the Legislative Council of the HKSAR shall be constituted by election.
[ترجمه ترگمان]قانون، شورای قانونگذاری of باید با انتخابات تشکیل شود
[ترجمه گوگل]قانون، شورای قانونگذاری HKSAR باید توسط انتخابات تشکیل شود

7. Staff introduced architectural features of Legislative Council.
[ترجمه ترگمان]کارکنان ویژگی های معماری شورای قانونگذاری را معرفی کردند
[ترجمه گوگل]کارکنان ویژگی های معماری شورای قانونگذاری را معرفی کردند

8. The second term Legislative Council election was held successfully on September 2000.
[ترجمه ترگمان]دوره دوم انتخابات شورای قانونگذاری در سپتامبر ۲۰۰۰ با موفقیت برگزار شد
[ترجمه گوگل]انتخاب دوم مجلس شورای قانونگذاری در سپتامبر 2000 برگزار شد

9. Hong Kong will hold the first Legislative Council election this May.
[ترجمه ترگمان]هنگ کنگ نخستین انتخابات شورای قانونگذاری را در ماه می برگزار خواهد کرد
[ترجمه گوگل]هنگ کنگ اولین انتخابات شورای قانونگذاری را در ماه مه برگزار خواهد کرد

10. The Legislative Council has set up a Bills Committee to examine the bill.
[ترجمه ترگمان]شورای قانونگذاری یک کمیته لوایح را برای بررسی لایحه تشکیل داده است
[ترجمه گوگل]شورای قانونگذاری کمیسیون لوایح برای بررسی این لایحه ایجاد کرده است

11. The second term of the Legislative Council is composed of 60 members.
[ترجمه ترگمان]دوره دوم شورای قانونگذاری از ۶۰ عضو تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]دوره دوم شورای قانونگذاری شامل 60 عضو می شود

12. The Legislative Council will continue to play the same important role in holding the Government accountable.
[ترجمه ترگمان]شورای قانونگذاری به ایفای نقش مهم در نگه داشتن دولت ادامه خواهد داد
[ترجمه گوگل]شورای قانونگذاری همچنان نقش مهمی در برگزاری پاسخگویی به دولت دارد

13. The Legislative Council Commission is a statutory body independent of the Government.
[ترجمه ترگمان]کمیسیون شورای قانونگذاری یک نهاد قانونی مستقل از دولت است
[ترجمه گوگل]کمیسیون شورای قانونگذاری یک نهاد قانونی مستقل از دولت است

14. NOTHING much remains of Palestine's Legislative Council, its symbol of democracy and sovereignty - to - be.
[ترجمه ترگمان]چیزی که باقی مانده است از شورای قانونگذاری فلسطین، نماد دموکراسی و حاکمیت است
[ترجمه گوگل]شورای قانونگذاری فلسطین، نماد دموکراسی و حاکمیت آن، هنوز هیچ چیز دیگری وجود ندارد


کلمات دیگر: