کلمه جو
صفحه اصلی

legalization


قانونی کردن

انگلیسی به فارسی

قانونی کردن


انگلیسی به انگلیسی

• authorization; act of making legal (also legalisation)

جملات نمونه

1. Are you in favour of the legalization of cannabis?
[ترجمه ترگمان]آیا به خاطر قانونی کردن گیاه شاهدانه هستید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما به نفع قانون گذاری کانابیس هستید؟

2. This evening we're debating the issue of the legalization of soft drugs.
[ترجمه ترگمان]امشب ما درباره مساله داروهای نرم و نرم بحث می کنیم
[ترجمه گوگل]این شب ما در حال بحث در مورد قانون گذاری مواد مخدر نرم هستیم

3. What are the arguments for the legalization of cannabis?
[ترجمه ترگمان]دلایل قانونی کردن گیاه شاهدانه چیست؟
[ترجمه گوگل]استدلال برای قانونی کردن شاهدانه چیست؟

4. Legalization also appears to have strengthened relationships between amnesty recipients and their relatives living abroad.
[ترجمه ترگمان]Legalization همچنین به نظر می رسد که روابط میان گیرنده عفو عمومی و خویشاوندانشان که در خارج از کشور زندگی می کنند را تقویت کرده است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد قانونی نیز روابط بین دریافت کنندگان عفو ​​و بستگان خود در خارج از کشور را تقویت کرده است

5. Daly also battled for the legalization of marijuana for medical use.
[ترجمه ترگمان]دالی همچنین برای قانونی کردن ماری جوانا برای استفاده پزشکی مبارزه کرد
[ترجمه گوگل]دالی همچنین برای قانونی کردن ماری جوانا برای استفاده در پزشکی مبارزه کرد

6. Lungren was strongly opposed to the legalization of medical marijuana.
[ترجمه ترگمان]Lungren به شدت با قانونی کردن ماری جوانا مخالف بود
[ترجمه گوگل]Lungren شدیدا مخالف قانونی کردن ماری جوانا پزشکی بود

7. Japan has the legalization structure investment.
[ترجمه ترگمان]ژاپن دارای ساختار قانونی برای قانونی کردن سرمایه گذاری است
[ترجمه گوگل]ژاپن سرمایه گذاری ساختار قانونی دارد

8. Ming dynasty based its legalization on ethics.
[ترجمه ترگمان]سلسله مینگ بر پایه قانونی کردن اصول اخلاقی استوار است
[ترجمه گوگل]سلسله مینگ بر اساس اخلاق قانونی خود است

9. After stages of theorization and legalization, legislation hearings are being practiced and idealized.
[ترجمه ترگمان]بعد از مراحل نظریه پردازی و قانونی کردن، جلسات دادرسی در حال انجام و ایده آل هستند
[ترجمه گوگل]پس از مراحل نظری و قانونی، جلسات قانونی در حال اجرا و ایده آل است

10. Legalization of sports right, citizens having intense awareness of sports right, and unclogged channels for realizing sports right, are 3 basic elements for realizing sports right.
[ترجمه ترگمان]Legalization حق ورزش، شهروندانی که آگاهی بالایی از حق ورزش دارند و کانال های unclogged برای تحقق حق ورزش، سه عنصر اساسی برای تحقق حق ورزش هستند
[ترجمه گوگل]قانونی بودن حق الزحمه ورزشی، شهروندان آگاهی شدید از حق ورزش و کانال های ناخواسته برای تحقق حقوق ورزش، سه عنصر اساسی برای تحقق حقوق ورزش هستند

11. Margaret Sanger calls for legalization of contraceptives in her new, feminist publication, The Woman Rebel, which the Post Office bans from the mails.
[ترجمه ترگمان]مارگارت Sanger درخواست قانونی کردن وسایل جلوگیری از بارداری را در نشریه جدید، فمینیستی، The Woman Rebel، که دفتر پست را از این پست منع می کند، از آن خود می کند
[ترجمه گوگل]مارگارت سنجر در انتشار جدید و فمینیستی خود، The Woman Rebel، که اداره پست از نامه ها را ممنوع می کند، خواستار قانونی سازی ضد بارداری است

12. Proper legalization of morality helps to construct socialist spiritual civilization.
[ترجمه ترگمان]قانونی کردن صحیح اخلاقیات به ساختن تمدن معنوی سوسیالیستی کمک می کند
[ترجمه گوگل]لزوم قانونی بودن اخلاق به ایجاد تمدن معنوی سوسیالیستی کمک می کند

13. The legalization of euthanasia is an issue of controversy.
[ترجمه ترگمان]قانونی کردن خودکشی موضوع بحث و جدل است
[ترجمه گوگل]قانونی شدن ائتنازیا موضوع اختلاف است

14. Part one of this thesis introduces the legalization stand-point and different opinions of the administrative performing process and the way to study on the environmental theory.
[ترجمه ترگمان]بخشی از این پایان نامه به معرفی نقطه نظر قانونی کردن و نظرات متفاوت فرآیند اجرایی اجرایی و روشی برای مطالعه بر روی نظریه زیست محیطی می پردازد
[ترجمه گوگل]قسمت اول این پایان نامه، موضع گیری قانونی و نظرات مختلف فرایند اجرای اداری و نحوه مطالعه بر روی نظریه محیط زیست را معرفی می کند

پیشنهاد کاربران

قانونی سازی

تصدیق و تایید


کلمات دیگر: