کلمه جو
صفحه اصلی

giblets


دل وجگروچینه دان وپاونوک بال غاز

انگلیسی به فارسی

دل وجگروچینه دان وپاونوک بال غاز


کبد، خرده ریز، احشاء خوراکی مرغ خانگی و غیره


انگلیسی به انگلیسی

• entrails of a fowl (i.e. heart, liver, etc.); (slang) guts
the giblets of a chicken or other bird are the parts such as its heart and liver which you remove before you cook the bird, but which may also be cooked and eaten.

جملات نمونه

1. Once the turkey has defrosted, remove the giblets.
[ترجمه ترگمان]وقتی که بوقلمون رشد کرد، giblets را حذف کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که بوقلمون خنثی می شود، مرغ ها را از بین ببرید

2. Place the giblets, lemon and thyme in the cavity and truss.
[ترجمه ترگمان]the، لیمو و آویشن را در محفظه و truss قرار دهید
[ترجمه گوگل]خرما، لیمو و آویشن را در حفره و پناهگاه قرار دهید

3. Saute for 2 minutes, add reserved giblets, and continue to saute for minutes.
[ترجمه ترگمان]Saute را به مدت ۲ دقیقه تغییر دهید، giblets ذخیره شده را اضافه کنید و به مدت چند دقیقه به saute ادامه دهید
[ترجمه گوگل]سوت را به مدت 2 دقیقه اضافه کنید، حبوبات را تمیز نگهدارید و به مدت چند دقیقه بخورید

4. Reserve giblets for using in cornbread stuffing, if making.
[ترجمه ترگمان]ذخیره چرخشی برای استفاده در stuffing cornbread در صورت ایجاد
[ترجمه گوگل]در صورت ساخت، برای استفاده در چاشنی ذرت، احشاء احتیاط کنید

5. Chop reserved liver and other giblets finely and add to sauce along with vinegar and preserves.
[ترجمه ترگمان]خرد شده و دیگر giblets را به خوبی خرد کنید و به همراه سرکه و مربا به سس اضافه کنید
[ترجمه گوگل]ریز ریز کردن کبد و سایر حبوبات را به صورت ریز و به همراه سیر و سرکه و نگهداری آن اضافه کنید

6. Once the turkey is defrosted, remove the giblets, keep it in a fridge and cook within 24 hours.
[ترجمه ترگمان]وقتی بوقلمون پخته شود، giblets را بردارید، آن را در یخچال نگه دارید و ظرف ۲۴ ساعت بپزید
[ترجمه گوگل]هنگامی که بوقلمون خنثی می شود، گوجه فرنگی را برداشته، آن را در یک یخچال قرار داده و ظرف 24 ساعت آن را طبخ کنید

7. I want some chicken livers and giblets.
[ترجمه ترگمان]من یه کم کبد و دل و صدا می خوام
[ترجمه گوگل]من می خواهم برخی از کبد مرغ و گوشت خوک

8. The Chop Suey and Giblets Congee and the Sliced Frog Congee.
[ترجمه ترگمان]The \"و\" جیگر \"و\" congee قورباغه \"و\" قورباغه شکلاتی \"
[ترجمه گوگل]فلفل قرمز و گوجه فرنگی و فنجان قورباغه برش خورده

9. He steals a goose, and gives the giblets in alms.
[ترجمه ترگمان]یک غاز را میدزده و به the سر می زند
[ترجمه گوگل]او غاز می کشد و صدقه را در صدقه می دهد

10. Mrs. Bell: I want some chicken livers and giblets.
[ترجمه ترگمان]خانم بل، من یه کم کبد و دل و صدا می خوام
[ترجمه گوگل]خانم بل: می خواهم برخی از کبد مرغ و گوشت خوک

11. Top listed ingredients: Chicken Broth, Chicken, Chicken Giblets, Chicken Liver, Lamb Liver, Mackerel and Rice.
[ترجمه ترگمان]مواد اولیه فهرست شده: مرغ مرغ، مرغ، مرغ مرغ، مرغ، کبد، کبد، کبد و برنج
[ترجمه گوگل]مواد ذکر شده بالا: مرغ مرغ، مرغ، مرغ مرغ، کبد مرغ، کباب گوسفند، ماهی مرکب و برنج

12. Dried paint giblets can be wiped off by paint cleanser.
[ترجمه ترگمان]رنگ های خشک شده giblets می توانند با استفاده از تمیز کننده های رنگ پاک شوند
[ترجمه گوگل]مواد پاک کننده رنگی را می توان با پاک کننده رنگ پاک کرد

13. Blanch chicken giblets and discard water.
[ترجمه ترگمان]مرغ Blanch را تمیز کنید و آب را دور بیندازید
[ترجمه گوگل]مرغ گوشتی را بریزید و آب را از بین ببرید

14. Check both the body and the neck cavities for the neck and giblets, usually wrapped in paper or plastic.
[ترجمه ترگمان]هم بدن و هم حفره های گردن را برای گردن و گردن، که معمولا در کاغذ یا پلاستیک پیچیده شده، بررسی کنید
[ترجمه گوگل]حفره های بدن و گردن را برای گردن و حنجره ها، معمولا در کاغذ یا پلاستیکی پیچیده، بررسی کنید


کلمات دیگر: