وابسته به یا دارای تار لخته، تار لخته ای، تار لخته ساز، دارای مودلیفی، مانند موادلیفی، رشته ای، ریشه ای
fibrinous
وابسته به یا دارای تار لخته، تار لخته ای، تار لخته ساز، دارای مودلیفی، مانند موادلیفی، رشته ای، ریشه ای
انگلیسی به فارسی
وابسته به یا دارای تار لخته، تار لختهای، تار لختهساز
انگلیسی به انگلیسی
• of or pertaining to fibrin, of or pertaining to the fibrinous protein produced during blood coagulation
کلمات دیگر: