پایه مکعبی
cubic foot
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• volume of a cube (one foot in length, width and height)
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] فوت مکعب
[مهندسی گاز] فوت مکعب - فوت مکعب
[مهندسی گاز] فوت مکعب - فوت مکعب
جملات نمونه
1. That is a room with a volume of 30 cubic feet.
[ترجمه ترگمان]این اتاق با حجم ۳۰ فوت مکعبی است
[ترجمه گوگل]این یک اتاق با حجم 30 فوت مکعب است
[ترجمه گوگل]این یک اتاق با حجم 30 فوت مکعب است
2. Oil equivalent figures referred to in this document are based on 000 cubic feet of gas equalling one barrel of oil equivalent.
[ترجمه ترگمان]ارقام معادل نفت که در این سند به آن اشاره شد، براساس ۱۰۰۰ متر مکعب گاز معادل با یک بشکه نفت معادل است
[ترجمه گوگل]مقادیر معادل نفتی که در این سند ذکر شده، بر مبنای 000 فوت مکعب گاز برابر با یک بشکه معادل نفت است
[ترجمه گوگل]مقادیر معادل نفتی که در این سند ذکر شده، بر مبنای 000 فوت مکعب گاز برابر با یک بشکه معادل نفت است
3. For the cost of a few cubic feet of topsoil, the garden can be terraced excitingly on to, say, three levels.
[ترجمه ترگمان]برای هزینه چند متر مکعب خاک سطحی، این باغ را می توان با هیجان در سه سطح قرار داد
[ترجمه گوگل]برای هزینه چند متر مکعب خاک بالا، باغ را می توان با هیجان انگیز بر روی، به سه سطح اشاره کرد
[ترجمه گوگل]برای هزینه چند متر مکعب خاک بالا، باغ را می توان با هیجان انگیز بر روی، به سه سطح اشاره کرد
4. It delivers about 700 million cubic feet of gas per day.
[ترجمه ترگمان]روزانه ۷۰۰ میلیون فوت مکعب گاز تولید می کند
[ترجمه گوگل]حدود 700 میلیون فوت مکعب گاز در روز به دست می آورد
[ترجمه گوگل]حدود 700 میلیون فوت مکعب گاز در روز به دست می آورد
5. In the second test zone, oil and gas flowed at daily rates of 750 barrels and million cubic feet respectively.
[ترجمه ترگمان]در منطقه آزمایش دوم، نفت و گاز به ترتیب در نرخ روزانه ۷۵۰ بشکه و میلیون متر مکعب جریان یافت
[ترجمه گوگل]در منطقه تست دوم، نفت و گاز روزانه به میزان 750 بشکه و میلیون فوت مکعب بود
[ترجمه گوگل]در منطقه تست دوم، نفت و گاز روزانه به میزان 750 بشکه و میلیون فوت مکعب بود
6. In San Marcos, river conditions can be adversely affected when spring flow drops below 100 cubic feet per second.
[ترجمه ترگمان]در سن مارکوس، شرایط رودخانه می تواند در زمانی که جریان فنر زیر ۱۰۰ فوت مربع در ثانیه افت داشته باشد، تاثیر منفی داشته باشد
[ترجمه گوگل]در San Marcos، شرایط آب و هوایی رودخانه می تواند به طور ناگهانی تحت تاثیر قرار گیرد زمانی که جریان بهار کمتر از 100 فوت مکعب در ثانیه است
[ترجمه گوگل]در San Marcos، شرایط آب و هوایی رودخانه می تواند به طور ناگهانی تحت تاثیر قرار گیرد زمانی که جریان بهار کمتر از 100 فوت مکعب در ثانیه است
7. The single four-barrel Holley carb can gulp down a staggering 750 cubic feet of air every minute at full throttle.
[ترجمه ترگمان]کربوهیدرات چهار بشکه در هر دقیقه، هر دقیقه با گاز کامل، ۷۵۰ متر مکعب هوا را فرو می ریزد
[ترجمه گوگل]هر بشکه هارلی، تنها چهار بار بطری هوا می تواند هر دقیقه وزنه بردار را در هر ثانیه با یک گاز دهی کامل بچرخاند
[ترجمه گوگل]هر بشکه هارلی، تنها چهار بار بطری هوا می تواند هر دقیقه وزنه بردار را در هر ثانیه با یک گاز دهی کامل بچرخاند
8. All the pallets were of a standard size which Bob guessed to be about four feet square, about sixty-four cubic feet.
[ترجمه ترگمان]همه the یک اندازه استاندارد بودند که باب حدس می زد در حدود چهار فوت مربع باشد، حدود شصت و چهار فوت مربع
[ترجمه گوگل]تمام پالت ها دارای یک اندازه استاندارد بودند که باب حدس زد که حدود چهار فوت مربع است، حدود شصت و چهار فوت مکعب
[ترجمه گوگل]تمام پالت ها دارای یک اندازه استاندارد بودند که باب حدس زد که حدود چهار فوت مربع است، حدود شصت و چهار فوت مکعب
9. This hasn't restricted the boot space which is 18 cubic feet - square and uncluttered thanks to the good suspension design.
[ترجمه ترگمان]این فضای بوت استرپ که ۱۸ متر مربع است و با جستجوی مناسب برای طراحی تعلیق مناسب است را محدود نکرده است
[ترجمه گوگل]این فضای بوت را که 18 فوت مکعب مربع است و به خاطر طراحی تعلیق خوب به کار رفته، محدود نمیکند
[ترجمه گوگل]این فضای بوت را که 18 فوت مکعب مربع است و به خاطر طراحی تعلیق خوب به کار رفته، محدود نمیکند
10. The discovery well produced a prolific flow of 1 4 million cubic feet of gas from depths of almost 300 feet.
[ترجمه ترگمان]این کشف باعث ایجاد یک جریان منظم از ۱ میلیون فوت مکعب گاز از عمق حدودا ۳۰۰ فوت شد
[ترجمه گوگل]این کشف به خوبی موجب تولید 1/4 میلیون فوت مکعب گاز از عمق حدود 300 فوت شده است
[ترجمه گوگل]این کشف به خوبی موجب تولید 1/4 میلیون فوت مکعب گاز از عمق حدود 300 فوت شده است
11. It offers 118 cubic feet of cargo space, or five times the trunk space of a Buick Regal.
[ترجمه ترگمان]این سیستم ۱۱۸ فوت مربع فضای کالا، یا پنج برابر فضای صندوق یک Regal را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]این 118 فوت مکعب فضای باران یا پنج برابر فضای تنه Buick Regal را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]این 118 فوت مکعب فضای باران یا پنج برابر فضای تنه Buick Regal را ارائه می دهد
12. But with the pipeline capable of handling 750m cubic feet of gas a day there is scope for a rapid expansion.
[ترجمه ترگمان]اما با این خط لوله که قادر به حمل ۷۵۰ متر مکعب گاز در روز است، گستره وسیعی برای توسعه سریع وجود دارد
[ترجمه گوگل]اما با خط لوله قادر به حمل 750 متر مکعب گاز در روز است، دامنه برای گسترش سریع وجود دارد
[ترجمه گوگل]اما با خط لوله قادر به حمل 750 متر مکعب گاز در روز است، دامنه برای گسترش سریع وجود دارد
13. Up to 5 4 cubic feet of luggage space for Saloons and 6 0 cubic feet for Estates.
[ترجمه ترگمان]تا ۵ ۴ متر مکعب فضای چمدان برای Saloons و ۶ ۰ متر مکعب برای بخش ها
[ترجمه گوگل]تا 5 4 فوت مکعب فضای خالی برای Saloons و 6 0 فوت مکعب برای املاک
[ترجمه گوگل]تا 5 4 فوت مکعب فضای خالی برای Saloons و 6 0 فوت مکعب برای املاک
14. Half a million cubic feet of the building are used to store the paper on which the intercepts eventually appear.
[ترجمه ترگمان]حدود نیم میلیون متر مکعب از ساختمان برای ذخیره کاغذی مورد استفاده قرار می گیرد که intercepts در نهایت به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]نیم میلیون فوت مکعب ساختمان برای ذخیره مقاله ای که در نهایت ظاهر می شود، استفاده می شود
[ترجمه گوگل]نیم میلیون فوت مکعب ساختمان برای ذخیره مقاله ای که در نهایت ظاهر می شود، استفاده می شود
کلمات دیگر: