1. the drip of water from the pipe awakened me
صدای چکیدن آب از لوله مرا بیدار کرد.
2. the steady drip of water from the ceiling
چکیدن دایم آب از سقف
3. you can drip the paint directly onto the canvas
می توانی رنگ را مستقیما روی بوم نقاشی بچکانی.
4. she seemed to drip with false kindness
ظاهرا محبت دروغین از سر و رویش می بارید.
5. The faucet has developed a drip.
[ترجمه مریم] این شیر چکه می کند.
[ترجمه افشین حاجی طرخانی] {این} شیرآب چکه کرده است.
[ترجمه ترگمان]شیر آب قطره ای ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]این شیر یک قطره است
6. Sit your child forward and let the blood drip into a tissue or on to the floor.
[ترجمه حسین درستی] فرزند خود را به جلو بنشانید و بگذارید خون روی پارچه یا زمین بچکد.
[ترجمه ترگمان]بچه - ت رو به جلو بکش و بذار خون به صورت یه دستمال یا روی زمین بیفته
[ترجمه گوگل]فرزند خود را به جلو ببرید و خون را به یک بافت یا روی کف بریزید
7. A drip of water fell from the tap.
[ترجمه ترگمان]یک قطره آب از شیر می چکید
[ترجمه گوگل]قطره آب از شیر افتاد
8. All I could hear was the drip of the rain from the roof.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که می توانستم بشنوم صدای چکیدن قطره های باران از پشت بوم بود
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی که من شنیدم قطره باران از سقف بود
9. Don't be such a drip! Come and join in the fun.
[ترجمه حسین درستی] لوس نشو. بیا و خوش بگذران.
[ترجمه ترگمان]این قدر a نباش! بیا و خوش بگذرون
[ترجمه گوگل]چنین قطره ای نکنید! بیا و به سرگرم کننده بپیوندید
10. He was taken off his drip last night.
[ترجمه ترگمان]دیشب سرش از کار افتاده بود
[ترجمه گوگل]او شب قبل از ظهور خود رانده شد
11. At the hospital they put me on a drip.
[ترجمه فاطمه عبدی] توی بیمارستان به من سرم وصل کردن.
[ترجمه ترگمان]تو بیمارستان من رو سرم گذاشتن
[ترجمه گوگل]در بیمارستان آنها من را در یک قطره قرار داده اند
12. She was then hooked up to an IV drip.
[ترجمه ترگمان]بعد به سرم وصل شد
[ترجمه گوگل]سپس آن را به یک قطره IV متصل کرد
13. an intravenous drip/injection.
[ترجمه ترگمان]تزریق داخل وریدی به داخل وریدی انجام می شود
[ترجمه گوگل]قطره / تزریق داخل وریدی
14. The silence was broken only by the steady drip, drip of water from the roof.
[ترجمه ترگمان]سکوت فقط با صدای یکنواخت ریزش قطره های آب از سقف می شکست
[ترجمه گوگل]سکوت تنها از طریق قطره قطره قطره، قطره آب از پشت بام شکسته شد
15. She's been put on a drip.
[ترجمه ترگمان]او سرم را تکان می دهد
[ترجمه گوگل]او بر روی چکه گذاشته شده است