1. a calf starter
ماده ای که باعث رشد گوساله می شود
2. We had a cold cucumber soup as a starter.
[ترجمه p] مثل تازه کار ها سوپ خیار سرد داشتیم. . . cold یعنی سرد
[ترجمه ABOL] برای شروع سوپ خیار سرد داشتیم
[ترجمه ترگمان]مثل تازه کارها سوپ خیار سرد داشتیم
[ترجمه گوگل]ما یک سوپ خیار خیار درست کردیم
3. I'll have the garlic mushrooms for a starter.
[ترجمه ترگمان]من قارچ سیر رو برای شروع دارم
[ترجمه گوگل]من قارچ سیر را برای یک استارتر می خواهم
4. We had soup as a starter, followed by steak.
[ترجمه ترگمان]مثل تازه کارها، سوپ می خوردیم و استیک را دنبال می کردیم
[ترجمه گوگل]ما سوپ را به عنوان یک استارتر سوق دادیم، بعد از استیک
5. The starter waved a green flag to indicate that the race would begin.
[ترجمه ترگمان]استارتر، پرچم سبز را تکان داد تا نشان دهد که مسابقه شروع خواهد شد
[ترجمه گوگل]استارتر یک پرچم سبز نشان داد که مسابقه شروع می شود
6. I pressed the starter and the engine caught first time.
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار موتور روشن شد و موتور روشن شد
[ترجمه گوگل]من شروعگر را فشار دادم و موتور اولین بار گرفتار شد
7. What would you like as a starter?
[ترجمه ترگمان]برای شروع چی دوست داری؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی را به عنوان یک استارت می خواهید؟
8. Are you having a starter?
[ترجمه ترگمان]داری استارت می زنی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک استارت دارید؟
9. The starter fired his starting gun.
[ترجمه ترگمان]استارت تفنگش را شلیک کرد
[ترجمه گوگل]استارتر از اسلحه شروع کرد
10. At the beginning of a race, the starter often says "On your marks, get set, go" or "Ready, get set, go".
[ترجمه ترگمان]در آغاز یک مسابقه، استارتر می گوید: \"روی علامت های شما، راه بروید، بروید\"، \"آماده شوید، بروید\"
[ترجمه گوگل]در ابتدای یک مسابقه، شروع کننده اغلب می گوید: 'بر روی علامت های خود، تنظیم، بروید' یا 'آماده شوید، تنظیم کنید، بروید'
11. The starter motor was playing up again.
[ترجمه ترگمان]موتور روشن شده بود
[ترجمه گوگل]موتور شروع کننده دوباره بازی کرد
12. This dish serves 46 people as a starter.
[ترجمه ترگمان]این بشقاب به عنوان استارتر به ۴۶ نفر خدمت می کند
[ترجمه گوگل]این ظرف 46 نفر را به عنوان یک استارت ارائه می دهد
13. £75 seems a lot to pay for a starter motor, but it's either that or a new car!
[ترجمه ترگمان]۷۵ پوند برای یک موتور شروع کار زیادی به نظر می رسد، اما این یا یک ماشین جدید است!
[ترجمه گوگل]� 75 به نظر می رسد مقدار زیادی برای یک موتور استارت پرداخت، اما این یا آن یا یک ماشین جدید است!
14. I think I'd like the soup for my starter.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم از سوپ برای تازه کارها خوشم میاد
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم سوپ را برای استارت من دوست دارم
15. It looks like the starter motor on the car has burnt out.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد موتور شروع خودرو سوخته باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که موتور شروع کننده روی ماشین سوخته است