کلمه جو
صفحه اصلی

tubing


معنی : لوله اب، لوله گذاری، لوله سازی، نصب لوله، لوله بدون درز، مصالح لوله سازی ولوله کشی
معانی دیگر : لوله، نای، نایژه

انگلیسی به فارسی

مصالح لوله سازی ولوله کشی، لوله سازی، لوله گذاری،نصب لوله، لوله بدون درز


لوله، لوله گذاری، لوله سازی، لوله اب، نصب لوله، لوله بدون درز، مصالح لوله سازی ولوله کشی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a length of tube.

(2) تعریف: a system of tubes, or tubes collectively.

(3) تعریف: material, such as cloth or glass, in the form of a tube.

• piping, length of pipe, quantity of tubes; material in the form of a hollow cylinder
tubing is a material such as plastic or rubber made into tubes.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] لوله گذاری
[نفت] لوله استخراج

مترادف و متضاد

لوله اب (اسم)
conduit, water pipe, tubing

لوله گذاری (اسم)
tubing

لوله سازی (اسم)
tubing

نصب لوله (اسم)
tubing

لوله بدون درز (اسم)
tubing

مصالح لوله سازی ولوله کشی (اسم)
tubing

جملات نمونه

1. She puts a piece of plastic tubing in her mouth and starts siphoning gas from a huge metal drum.
[ترجمه ترگمان]او یک تکه کاغذ پلاستیکی در دهانش می گذارد و شروع به کشیدن گاز از یک بشکه فلزی بزرگ می کند
[ترجمه گوگل]او قطعه ای از لوله های پلاستیکی را در دهانش قرار می دهد و گاز را از یک درام فلزی بزرگ می گیرد

2. All the instruments are made from glass capillary tubing.
[ترجمه ترگمان]تمام ابزار از لوله های سیلیکونی ساخته شده از شیشه ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]تمام ابزار از لوله های مویرگ شیشه ساخته شده است

3. All these bits of tubing are supposed to fit together.
[ترجمه ترگمان]همه این bits باید با هم جا به جا بشن
[ترجمه گوگل]همه این بیت لوله ها باید با هم هماهنگ شوند

4. Rubber tubing can perish after a few years.
[ترجمه ترگمان] tubing پلاستیکی میتونه بعد از چند سال نابود بشه
[ترجمه گوگل]لوله های لاستیکی بعد از چند سال می توانند از بین بروند

5. Day 2 Bought 1000m of steel tubing at a price of £50 per 100m and paid for this immediately.
[ترجمه ترگمان]روز ۲ با خرید ۱۰۰۰ متر لوله از فولاد با قیمت ۵۰ پوند در هر ۱۰۰ متر و پرداخت فوری آن
[ترجمه گوگل]روز 2 1000 متر لوله فولادی را با قیمت 50 پوند در هر 100 میلیون خریداری کرد و برای آن بلافاصله پرداخت کرد

6. We had a long piece of plastic tubing to help each other with.
[ترجمه ترگمان]ما یه لوله گذاری طولانی داشتیم که به همدیگه کمک کنیم
[ترجمه گوگل]ما یک لوله طولانی از لوله های پلاستیکی داشتیم تا به یکدیگر کمک کنیم

7. Anne unknotted the rubber tubing from her arm, and pulled the tourniquet loose.
[ترجمه ترگمان]ان unknotted پلاستیکی را از بازویش بیرون کشید و شریان را شل کرد
[ترجمه گوگل]آن لوله لاستیکی را از بازوی او بیرون کشید و تورنیکت را شل کرد

8. Fine plastic tubing, called airline, takes the air to where it's needed.
[ترجمه ترگمان]یک لوله پلاستیکی زیبا با نام خطوط هوایی، هوا را به جایی که نیاز است، می برد
[ترجمه گوگل]لوله های پلاستیکی زیبا، به نام خطوط هوایی، هوا را به جایی که مورد نیاز است، می برد

9. Plastic tubing of different sizes provide opportunities for comparisons.
[ترجمه ترگمان]لوله پلاستیکی اندازه های مختلف فرصت هایی برای مقایسه ها فراهم می آورد
[ترجمه گوگل]لوله های پلاستیکی از ابعاد مختلف، امکان مقایسه را فراهم می کنند

10. However, the simple method of adapting plastic tubing for joints was woefully inadequate where 3 or 4 rods converged.
[ترجمه ترگمان]با این حال، روش ساده سازگاری با لوله پلاستیکی برای اتصال، به شدت ناکافی بود که در آن سه یا ۴ میله همگرا شدند
[ترجمه گوگل]با این حال، روش ساده تطبیق لوله های پلاستیکی برای مفاصل، به طرز شگفت انگیزی ناکافی بود، در حالی که 3 یا 4 میله همگرا بودند

11. Below: The range of glass fibre tubing, in this case moulded in various colours.
[ترجمه ترگمان]پایین: محدوده لوله شیشه ای قرار دارد، در این مورد به رنگ های مختلف شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]در زیر طیف وسیعی از لوله های فیبر شیشه ای، در این مورد در رنگ های مختلف ساخته شده است

12. Use the plastic tubing to syphon the beer from the wine cube into the bottles.
[ترجمه ترگمان]از لوله پلاستیکی استفاده کنید تا آبجو را از تکه شیشه شراب داخل بطری ها خیس کند
[ترجمه گوگل]از لوله های پلاستیکی استفاده کنید تا آبجو را از شیر مکعب شربت به بطری ها بیرون کنید

13. Make an arch out of copper tubing, which is bendable, so it's easy to form the arched top from it.
[ترجمه ترگمان]لوله an را از لوله مسی بیرون بیاورید، که از آن bendable است، بنابراین برای شکل دادن آن از آن آسان است
[ترجمه گوگل]یک قوس از لوله های مس، که قابل انعطاف است، ایجاد کنید، به همین دلیل است که می توان آن را به شکل قوسی شکل داد

14. Putting a length of rubber tubing on to the attachment, she turned a bottle upside-down to allow the liquid to flow.
[ترجمه ترگمان]با قرار دادن یک لوله لاستیکی در یک لوله، او یک بطری را وارونه کرد تا مایع به جریان بیفتد
[ترجمه گوگل]با قرار دادن طول لوله لاستیکی روی پیوستن، یک بطری را به سمت بالا چرخانده و اجازه می دهد جریان مایع جریان یابد

15. Tubing on the race bike frame appears slimmer than the road machines.
[ترجمه ترگمان]Tubing روی بدنه مسابقه دوچرخه سواری slimmer از ماشین های جاده ای است
[ترجمه گوگل]لوله بر روی قاب دوچرخه مسابقه باریک تر از ماشین های جاده ای است

پیشنهاد کاربران

[نفت] لوله مغزی

لوله ی نایژه مغزی

تیوب سواری [روی برف]

[پزشکی]کشش

tubing ( شنوایی شناسی )
واژه مصوب: لوله
تعریف: مجرای انعطاف پذیری که در قالب گوش قرار داده می شود و قالب را به سمعکِ پشتِ گوشی وصل می کند


کلمات دیگر: