کلمه جو
صفحه اصلی

runway


معنی : باند فرودگاه، راهرو، مجرا، رد پا
معانی دیگر : (فرودگاه) باند، (رودخانه یا جوی یانهر) بستر، (جانوران به ویژه آهو) گذرگاه، باریکه راه، راهچه، معبر، (تختگاهی که از صحنه ی تئاتر به وسط سالن امتداد می یابد و مدل ها روی آن راه می روند) پیشگاه

انگلیسی به فارسی

باند فرودگاه، مجرا، راهرو، ردپا


باند فرودگاه، رد پا، راهرو، مجرا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a smooth, level strip, usu. paved, on which aircraft take off and land; airstrip.

(2) تعریف: any of several paths or channels along which something runs or can be rolled or slid.

(3) تعریف: a narrow platform extending from a stage toward or into the midst of the audience, as used in theaters, fashion shows, and nightclubs.

(4) تعریف: an animal enclosure large enough to permit exercise; run.

• airstrip, strip of pavement on which airplanes take off and land
a runway is a long strip of ground with a hard surface which is used by aeroplanes when they are taking off or landing.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] دور خیزگاه - باند پرواز - باند فرودگاه - راه پرواز - خیابان پرواز
[زمین شناسی] دورخیزگاه، راهرو، کانال یک رود.
[نفت] راهروی ورود به سکوی حفاری

مترادف و متضاد

باند فرودگاه (اسم)
airstrip, runway

راهرو (اسم)
runway, aisle, corridor, hall, doorway, passage, lobby, walk, vestibule, gallery, passageway, door, gangway

مجرا (اسم)
runway, aqueduct, flume, duct, conduit, channel, canal, tube, gully, strand, gullet, foramen, spiracle

رد پا (اسم)
trace, run, runway, scent, track, footstep, footprint, footmark, spoor, wake

جملات نمونه

1. the plane overran the runway
هواپیما از باند فرودگاه خارج شد.

2. The plane apparently overshot the runway after landing.
[ترجمه ترگمان]هواپیما ظاهرا بعد از فرود از باند خارج شد
[ترجمه گوگل]هواپیما ظاهرا پس از فرود باند را از بین می برد

3. I repeat: the runway is not clear for take-off.
[ترجمه ترگمان]تکرار می کنم: باند فرودگاه برای خاموش کردن آتش روشن نیست
[ترجمه گوگل]من تکرار می کنم باند فرودگاه برای واگذاری روشن نیست

4. The plane overshot the runway and plunged into a ditch.
[ترجمه ترگمان]هواپیما از باند پرواز دور شد و به گودالی رسید
[ترجمه گوگل]هواپیما بر فراز باند فرود می آید و به یک خندق فرو می رود

5. A small aircraft was obstructing the runway.
[ترجمه ترگمان]یک هواپیمای کوچک در باند فرودگاه حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]یک هواپیما کوچک مانع از باند شد

6. The plane roared down the runway for takeoff.
[ترجمه ترگمان]هواپیما برای پرواز از باند باند فرود آمد
[ترجمه گوگل]هواپیما برای خروج پایین باند فرود آمد

7. Our plane has lifted off the runway and is now airborne.
[ترجمه ترگمان]هواپیمای ما باند فرودگاه رو بلند کرده و الان در هوا پرواز کرده
[ترجمه گوگل]هواپیما ما از باند فرود برداشته و در حال حاضر هواپیما است

8. The plane veered off the runway and careered through the perimeter fence.
[ترجمه ترگمان]هواپیما از باند باند پرواز کرد و از حصار عبور کرد
[ترجمه گوگل]هواپیما از باند فرودگاه خارج شد و از طریق حصار محیطی رانده شد

9. The jet began to turn off the main runway.
[ترجمه ترگمان]جت از باند اصلی منحرف شد
[ترجمه گوگل]جت شروع به خاموش کردن باند اصلی کرد

10. A jetliner taxied down the runway and took off.
[ترجمه ترگمان]A در باند فرود آمد و پیاده شد
[ترجمه گوگل]یک هواپیمای جت مسافربری با تخلیه باند فرود و خاموش شد

11. The wheels of the aircraft kissed the runway.
[ترجمه ترگمان]چرخ های هواپیما باند فرودگاه را بوسید
[ترجمه گوگل]چرخ های هواپیما باند فرودگاه را بوسید

12. They blasted a huge crater in the runway.
[ترجمه ترگمان]آن ها دهانه بزرگی را در باند فرودگاه منفجر کردند
[ترجمه گوگل]آنها یک دره بزرگ را در باند فرود زدند

13. Only one runway is operative.
[ترجمه ترگمان]فقط یه باند فرود مامور هست
[ترجمه گوگل]فقط یک باند فعال است

14. The pilot overshot the runway and crashed his aircraft.
[ترجمه ترگمان]خلبان در باند پرواز کرد و هواپیمایش را سقوط کرد
[ترجمه گوگل]خلبان خارج از باند پرواز کرده و هواپیما را سقوط کرد

15. The aircraft skidded across the runway and finally came to rest in a cornfield.
[ترجمه ترگمان]هواپیما روی باند توقف کرد و سرانجام به یک مزرعه ذرت افتاد
[ترجمه گوگل]هواپیما در سراسر باند پرواز کرد و در نهایت به زمین می رفت

پیشنهاد کاربران

سکویی ( سن ) که مدل های لباس از روی آن رد می شوند.

باند فرودگاه

Runway of airport

runway ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: باند پرواز
تعریف: سطح هموار و معمولاً مستطیل‏شکل، با طول مشخص، در محوطۀ فرودگاه های واقع در خشکی، برای نشست‏وبرخاست هواگَرد


کلمات دیگر: