کلمه جو
صفحه اصلی

roustabout


معنی : عمله ولگرد، کارگر اسکله یا بندر گاه
معانی دیگر : (امریکا)، کارگر لنگرگاه، کارگر بارانداز، کارگر سیرک

انگلیسی به فارسی

روستاوات، عمله ولگرد، کارگر اسکله یا بندر گاه


کارگر اسکله یا بندر گاه، عمله ولگرد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a manual laborer on a wharf or ship's deck; longshoreman or deckhand.

(2) تعریف: a manual laborer in a circus.

(3) تعریف: an unskilled or casual laborer, esp. an oil field worker.

• unskilled laborer, person who earns a living through manual labor and/or odd jobs

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] کارگر - یک کارگر ساده که برای انجام هر کار غیرحرفه ای در میدان نفت یا پالایشگاه یا اطراف یک معدن استخدام می شود. مقایسه شود با: کارگر حفاری.
[نفت] کارگر ساده

مترادف و متضاد

عمله ولگرد (اسم)
roustabout

کارگر اسکله یا بندر گاه (اسم)
roustabout

جملات نمونه

1. Set up roadblocks on King Creole and Roustabout.
[ترجمه ترگمان]موانع جاده ای را بر سر شاه کریول و Roustabout برپا کنید
[ترجمه گوگل]راهپیمایی ها را در King Creole و Roustabout تنظیم کنید

2. Spent three days as roustabout and barker with the jerry Lepke Ten-in-One Carnival.
[ترجمه ترگمان]سه روز را به عنوان roustabout و بارکر با the Lepke در یک کارناوال گذراندم
[ترجمه گوگل]سه روز به عنوان روستاوبت و کارد و چسبیده با کارناوال لری پخت و پز در تنه صرف شده است

3. Being a roustabout was rated the worst, followed by lumberjack, ironworker, dairy farmer and welder, it said.
[ترجمه ترگمان]این اداره گفته است که یک roustabout بودن در رده بدترین قرار گرفته است و پس از آن lumberjack، ironworker، کشاورز لبنیات و جوشکار تربیت شده است
[ترجمه گوگل]گفته می شود که یک روستاوبت بدترین امتیاز را بدست آورده است، به دنبال آن چوب لباسی، آهنگر، کشاورز لبنی و جوشکار

4. A roustabout is a dangerous job that typically pays about $3000 a year, with high unemployment and a negative outlook for growth, the study said.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه می گوید که roustabout شغل خطرناکی است که به طور معمول ۳۰۰۰ دلار در سال با بیکاری بالا و دیدگاه منفی برای رشد پرداخت می کند
[ترجمه گوگل]این مطالعه نشان می دهد که یک روستاوب یک کار خطرناک است که به طور معمول حدود 3000 دلار در سال، با بیکاری بالا و چشم انداز منفی رشد می کند

5. If you're not sure what a Roustabout is, you're probably not alone.
[ترجمه ترگمان]اگر مطمئن نیستید که a چیست، احتمالا تنها نیستید
[ترجمه گوگل]اگر مطمئن نیستید Roustabout چیست، احتمالا نه تنها نیستید

6. The least desirable jobs along with roustabout for 2011 are iron worker, lumberjack, roofer and taxi driver, it said.
[ترجمه ترگمان]این اداره گفته است که حداقل شغل های مطلوب همراه با roustabout برای سال ۲۰۱۱ کارگران آهن، lumberjack، راننده تاکسی و راننده تاکسی هستند
[ترجمه گوگل]گفته می شود که حداقل شغل های مطلوب همراه با روستاووت برای سال 2011 کارگران آهن، چوب دار، راننده و راننده تاکسی هستند

7. I'm only fit for a roustabout.
[ترجمه ترگمان]من فقط برای یک roustabout مناسب هستم
[ترجمه گوگل]من فقط برای یک روستا مناسب هستم

8. BWhen Theodora disappears like this, Tamika fears she will be gone forever, a fear compounded by her roustabout life.
[ترجمه ترگمان]BWhen Theodora مثل این ناپدید می شود، ترس و وحشت او برای همیشه از بین خواهد رفت، ترسی که از زندگی roustabout حاصل می شود
[ترجمه گوگل]BWhen Theodora ناپدید می شود مثل این، تامیکا ترس از او خواهد شد برای همیشه از بین رفته، ترس همراه با زندگی خود را roustabout

9. Although he also became a star on the silver screen with roles in Blue Hawaii and Roustabout, he will always be known as the King of Rock 'n' Roll.
[ترجمه ترگمان]با این که او همچنین یک ستاره در صفحه نقره ای با نقشه ای در هاوایی و Roustabout شد، او همیشه به عنوان پادشاه راک اند رول شناخته خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر چه او همچنین ستاره ای روی صفحه نمایش نقره ای با نقش ها در آبی هاوایی ها و روستاوات داشت، او همیشه به عنوان پادشاه راک نول رول شناخته می شود

10. However, if it were a matter of a vampire to me or mine, I think I could overcome my squeamishness long enough to do a little roustabout work on the stroke of twelve.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، اگر موضوع یک خون آشام به من یا من مربوط می شد، فکر می کنم می توانستم به اندازه کافی برای انجام دادن کار کوچکی که روی ساعت ۱۲ کار می کند غلبه کنم
[ترجمه گوگل]با این حال، اگر آن را به یک خون آشام به من یا من بود، من فکر می کنم من می توانم به سرسختی من به اندازه کافی غلبه بر انجام یک کار roastasbout کمی در سکته مغزی از دوازده

11. calculating statistics to determine probability and risk, is the best job to have in 20 while working on an oil rig as a roustabout is the worst, according to a study released on Tuesday.
[ترجمه ترگمان]براساس مطالعه ای که در روز سه شنبه منتشر شد، محاسبه آمار برای تعیین احتمال و احتمال، بهترین شغلی است که در هنگام کار بر روی یک سکوی نفتی به عنوان a، بهترین کار بوده است
[ترجمه گوگل]بر اساس یک مطالعه منتشر شده در روز سه شنبه، محاسبه آمار برای تعیین احتمال و ریسک، بهترین کار برای داشتن 20 سال در کار بر روی یک دستگاه نفتی به عنوان یک روستاوبت بدترین است

12. actuary, calculating statistics to determine probability and risk, is the best job to have in 20 while working on an oil rig as a roustabout is the worst, according to a study released on Tuesday.
[ترجمه ترگمان]طبق مطالعه ای که در روز سه شنبه منتشر شد، یک actuary محاسبه آمار برای تعیین احتمال و ریسک بهترین کاری است که باید در ۲۰ سال داشته باشیم در حالی که در حال کار بر روی سکوی نفتی به عنوان a بدترین کار است
[ترجمه گوگل]طبق یک مطالعه منتشر شده در روز سه شنبه، محاسبه آمار برای تعیین احتمال و ریسک، بهترین کار برای داشتن 20 سال در هنگام کار بر روی یک مخزن نفت به عنوان یک روستاوبت بدترین است


کلمات دیگر: