کلمه جو
صفحه اصلی

distil


معنی : چکاندن، تقطیر شدن، عرق گرفتناز
معانی دیگر : تقطیرکردن، گرفتن، شیره گرفتن

انگلیسی به فارسی

تقطیرکردن ،گرفتن ،عرق گرفتن از،شیره گرفتن


مخلوط کردن، چکاندن، تقطیر شدن، عرق گرفتناز


انگلیسی به انگلیسی

• purify a liquid by condensing it; extract an essence; make whiskey; drip
when a liquid is distilled, it is heated until it becomes steam and then cooled until it becomes liquid again. this purifies or concentrates the liquid.

دیکشنری تخصصی

[مهندسی گاز] تقطیرشدن
[نساجی] تقطیر - تقطیر کردن

مترادف و متضاد

چکاندن (فعل)
distil, seep, distill, instill, instil

تقطیر شدن (فعل)
distil, distill

عرق گرفتن از (فعل)
still, distil, distill

جملات نمونه

1. they distil drinking water from sea water
آنها از آب دریا آب آشامیدنی می گیرند.

2. to distil information before presenting it to the committee
اطلاعات را پیش از ارائه به کمیته تلخیص کردن (ژاویدن)

3. to distil off the salt from sea water
نمک آب دریا را گرفتن

4. to distil the meaning of a poem
مفهوم یک شعر را بیرون کشیدن

5. The Scots have distilled whisky for centuries.
[ترجمه ترگمان]مردم اسکاتلند برای قرن ها ویسکی distilled
[ترجمه گوگل]اسکات ها برای سده ها از ویسکی تقلید کرده اند

6. Whiskey is distilled from a fermented mash of grain.
[ترجمه ترگمان]ویسکی از یک خمیر تخمیر شده، تقطیر می شود
[ترجمه گوگل]ویسکی از مخلوط دانه غنی شده جدا شده است

7. Water can be made pure by distilling it.
[ترجمه ترگمان]آب را می توان با تقطیر آن پاک کرد
[ترجمه گوگل]آب را می توان با تقطیر آن خالص ساخت

8. The whisky had been distilled in 1926 and sat quietly maturing until 198
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۲۶ این ویسکی در سال ۱۹۲۶ تقطیر شد و تا سال ۱۹۸ همچنان به بلوغ رسید
[ترجمه گوگل]ویسکی در سال 1926 تقسیم شده و تا 198 سالگی به طور صریح بلوغ می کند

9. He has distilled many wonderful stories from his experiences as a crime lab technician.
[ترجمه ترگمان]او بسیاری از داستان های شگفت انگیز را از تجربیات خود به عنوان یک تکنسین آزمایشگاه جرم تصفیه کرده است
[ترجمه گوگل]او بسیاری از داستان های شگفت انگیز از تجارب خود را به عنوان یک تکنسین جرم شناسی تقسیم می کند

10. The cool of the night distils the dew.
[ترجمه ترگمان]خنک شب هنگام شبنم زدن شبنم
[ترجمه گوگل]خنک شب شبنم را تمیز می کند

11. Some water distilled over the rocks from the moist undergrowth.
[ترجمه ترگمان]بعضی از آب از زیر درختان مرطوب به سوی صخره ها پرتاب می شدند
[ترجمه گوگل]بعضی از آب ها روی سنگ ها از زیر کشت مرطوب تقسیم می شوند

12. The notes I made on my travels were distilled into a book.
[ترجمه ترگمان]یادداشت هایی که من در سفرم تهیه کردم، در یک کتاب تقطیر شدند
[ترجمه گوگل]یادداشت هایی که در سفرهای من ساخته شد به یک کتاب تقسیم شدند

13. The whiskey can be distilled in Lynchburg but not consumed because the town is in a dry county.
[ترجمه ترگمان]ویسکی می تواند در Lynchburg تقطیر شود اما نه به این دلیل که شهر در یک شهرستان خشک قرار دارد
[ترجمه گوگل]ویسکی را می توان در لینچبرگ تقطیر کرد، اما مصرف نمی شود، زیرا شهر در یک منطقه خشک قرار دارد

14. The televised interview was distilled from 20 hours of film.
[ترجمه ترگمان]این مصاحبه تلویزیونی از ۲۰ ساعت فیلم گرفته شد
[ترجمه گوگل]مصاحبه تلویزیونی از 20 ساعت فیلم پخش شد

پیشنهاد کاربران

فشرده کردن، خلاصه کردن


کلمات دیگر: