کلمه جو
صفحه اصلی

ash


معنی : خاکستر، درخت زبان گنجشک، بقایای جسد انسان پس از مرگ، خاکسترافشاندن یا ریختن
معانی دیگر : خاکستر آتشفشانی، گدازه ی پودر شده، رنگ خاکستری، خاکستر فام (رجوع شود به: ashes)، (گیاه شناسی) درخت زبان گنجشک (جنس fraxinus و تیره ی زیتون)، درخت زبان گنجشک fraxinus، درجمع خاکستر

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) درخت زبان گنجشک ( fraxinus )، (در جمع) خاکستر، خاکسترافشاندن یا ریختن، بقایای جسد انسان پس از مرگ


خاکستر، درخت زبان گنجشک، بقایای جسد انسان پس از مرگ، خاکسترافشاندن یا ریختن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the soft residue that remains after combustion.
مشابه: cinder

(2) تعریف: (pl.) ruin.

- a promising career in ashes
[ترجمه ترگمان] یک شغل نویدبخش در خاکستر
[ترجمه گوگل] حرفه ای امیدوار کننده در خاکستر

(3) تعریف: (pl.) remains, esp. those of a cremated human being.
اسم ( noun )
(1) تعریف: any of a group of trees that are related to the olive and have winged seeds and compound leaves.

(2) تعریف: the wood of such a tree.

• family name
material remaining after something is burned; cinders, embers
ash is the grey powder that is left after something is burnt.
an ash is a tree. it produces small green flowers and winged seeds. the wood that is obtained from this tree is also called ash.

دیکشنری تخصصی

[مهندسی گاز] خاکستر - موادباقیمانده ازسوختن موادآلی
[زمین شناسی] خاکستر - ذرات ریز مواد سنگی خارج شده در خلال فوران آتشفشانی است. خاکستر ممکن است جامد بوده مذاب باشد. -
زغال نیم سوز - (زغال سنگ شناسی)، بازماند غیر آلی بعداز سوختن. معمولا احتراق وزن و ترکیب مواد غیرآلی را دگرگون میکند. همچنین رجوع شود به: inherent ash / extraneous ash / ash content . -
[نساجی] خاکستر- درخت زبان گنجشک - جسد مرده
[معدن] خاکستر (عمومی فرآوری)
[خاک شناسی] خاکستر
[پلیمر] خاکستر

مترادف و متضاد

خاکستر (اسم)
ash, cinder, slag

درخت زبان گنجشک (اسم)
ash, aspic

بقایای جسد انسان پس از مرگ (اسم)
ash

خاکسترافشاندن یا ریختن (فعل)
ash

جملات نمونه

1. When the oak is before the ash, then you will only get a splash; when the ash is before the oak, then you may expect a soak.
[ترجمه رضا كريمي] اگر بلوط پیش از زبان گنجشک برگ بدهد، بارندگی کمی [در تابستان] خواهیم داشت؛ اما اگر زبان گنجشک پیش از بلوط برگ دهد، میتوان تابستان پربارانی انتظار داشت.
[ترجمه ترگمان]زمانی که چوب بلوط قبل از خاکستر است، شما تنها یک پاشیدن آب خواهید داشت؛ زمانی که خاکستر قبل از چوب بلوط باشد، ممکن است انتظار یک soak را داشته باشید
[ترجمه گوگل]هنگامی که بلوط قبل از خاکستر است، پس شما فقط یک چلپ چلوپ خواهید گرفت؛ هنگامی که خاکستر قبل از بلوط است، پس شما ممکن است خیس بخورید

2. He flicked ash into the ashtray.
[ترجمه یوسف نادری] خاکستر سیگار را در زیرسیگاری ریخت.
[ترجمه ترگمان]او خاکستر سیگار را به زیر سیگاری درآورد
[ترجمه گوگل]او خاکستر را به سمت زیرسیگاری ریخت

3. Please don't flick ash on the carpet!
[ترجمه یوسف نادری] لطفاً خاکستر سیگار رو روی فرش نریز!
[ترجمه ترگمان]لطفا خاکستر رو روی قالی نذار!
[ترجمه گوگل]لطفا خاکستر را در فرش تلنگر نکنید!

4. Papa flicked the ash from his cigar.
[ترجمه ترگمان]پا پا خاکستر سیگارش را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]پاپا خاکستر را از سیگار کشید

5. The bodies buried in the fine ash slowly decayed.
[ترجمه ترگمان]اجسادی که در خاکستر نرم به خاک سپرده شده بودند، به تدریج فاسد شده بودند
[ترجمه گوگل]بدن دفن شده در خاکستر خوب آهسته فرو ریخت

6. Ash began to erupt from the crater.
[ترجمه یوسف نادری] خاکستر از دهانه آتشفشان شروع به فوران کرد.
[ترجمه ترگمان]اش از دهانه آتشفشان شروع به erupt کرد
[ترجمه گوگل]خاکستر از دهانه فوران کرد

7. The volcano spurted clouds of steam and ash high into the air.
[ترجمه ترگمان]آتشفشان ابری از بخار و خاکستر را به هوا پاشیده کرد
[ترجمه گوگل]این آتشفشان ابرها بخار و خاکستر را به هوا پرتاب می کند

8. He got his nickname "Ash" from his heavy smoking.
[ترجمه ترگمان]او لقب خود را \"خاکستر\" از سیگار کشیدن سنگین خود گرفت
[ترجمه گوگل]او نام مستعار خود را 'خاکستر' از سیگار کشیدن شدید خود را

9. A cloud of volcanic ash is spreading across wide areas of the Philippines.
[ترجمه ترگمان]ابری از خاکستر آتشفشانی در مناطق وسیعی از فیلیپین گسترش می یابد
[ترجمه گوگل]ابر خاکستر آتشفشانی در سراسر مناطق وسیع فیلیپین گسترش می یابد

10. She flicked ash out of the window carelessly.
[ترجمه یوسف نادری] او با بی احتیاطی خاکسترسیگارشو از پنجره بیرون ریخت.
[ترجمه ترگمان]او با بی اعتنایی خاکستر را از پنجره بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او بی سر و صدا از پنجره بیرون زد

11. This material is variously termed ash, clinker, cinders or slag.
[ترجمه ترگمان]این مواد به طرق مختلف خاکستر، کلینکر، خاکستر یا سرباره نامیده می شوند
[ترجمه گوگل]این مواد به صورت گوناگون به نام خاکستر، کلینکر، سدیم یا سرباره شناخته می شود

12. ASH, the anti-smoking group, called the new regulations a turning point in the campaign against smoking.
[ترجمه ترگمان]ASH، گروه ضد سیگار، مقررات جدید را نقطه عطفی در مبارزه علیه سیگار کشیدن خواند
[ترجمه گوگل]ASH، گروه ضد سیگار، قوانین جدید را یک نقطه عطفی در مبارزه علیه سیگار کشیدن نامید

13. The volcano spewed a giant cloud of ash, dust and gases into the air.
[ترجمه ترگمان]آتشفشان ابری از خاکستر، گرد و خاک و گاز را به هوا فرستاد
[ترجمه گوگل]این آتشفشان یک ابر غول آسا خاکستر، گرد و غبار و گازها را در هوا فرو ریخت

14. Silkworm die silk, wax torch party ash into tears beginning to dry.
[ترجمه ترگمان]silkworm در حال مرگ ابریشم و خاکستر شمع را به گریه می اندازد و شروع به خشک شدن می کند
[ترجمه گوگل]ابریشم ابریشم ابریشم، موم مشعل خاکستر حزب را به اشک شروع به خشک شدن

15. Knock the ash out of your pipe before you refill it.
[ترجمه یوسف نادری] قبل از این که پیپت رو دوباره پر کنی، خاکستر سیگارشو بنداز دور.
[ترجمه ترگمان] قبل از اینکه it رو پر کنی، خاکستر رو خاموش کن
[ترجمه گوگل]قبل از پرکردن خاکستر از لوله خود بکشید

اصطلاحات

cigarette ashes

خاکستر سیگار


پیشنهاد کاربران

If you undermine me disillusion me burn me and shatter me into pieces be sure that I wont give up I will revive from the ash and attach my pieces and become more stronger than ever before because I learnt how to turn my aggravations and frustrations into energy and experience that helps me to be the only winner of the next fight. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . اگر مرا تضعیف کنی دلسرد کنی بسوزانی خورد کنی مطمعا باش که تسلیم نخواهم شد از خاکستر خود دوباره احیا می شوم و تیکه های شکسته خود را به هم وصل خواهم کرد و قدرتمند تر از هر موقع دیگری خواهم بود زیرا من یاد گرفتم که ناکامی ها و مشگلات خود را به انرژی و تجربه ای تبدیل کنم که مرا پیروز نبرد بعدی خواهد کرد.

خاکستر

۱. خاکستر
۲. درخت زبان گنجشک ( European Ash هم میگن که حتی به ون هم معروفه )
۳. اسم خاص مونث

مخفف ashley

گاهی به عنوان فعل معنی خاموش کردن هم میده

Who wants him ?

pass Him my way i need to ash my cig on something : یعنی بفرستش پیش من. باید سیگارمو با یه چیزی خاموش کنم

Gansta bull said


کلمات دیگر: