کلمه جو
صفحه اصلی

antifreeze


معنی : ضد یخ، مادهء ضد یخ
معانی دیگر : آبگونه ی ضد یخ، پاد یخ، ماده ء ضد ی

انگلیسی به فارسی

ماده‌ی ضدیخ، ضدیخ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a substance that lowers the freezing point of a liquid such as water, esp. in an automobile radiator.

• substance added to engine fluid to lower it's freezing point
anti-freeze is a liquid which is added to water to stop it freezing. it is used in the radiator of a car in cold weather.

دیکشنری تخصصی

[خودرو] ضد یخ
[شیمی] ضد یخ، آبگونه ى ضد یخ، پاد یخ
[عمران و معماری] ضدیخ
[مهندسی گاز] ضدیخ
[نساجی] ضد یخ - ضد انجماد
[پلیمر] ضدیخ، ضد انجماد

مترادف و متضاد

ضد یخ (اسم)
antifreeze

مادهء ضد یخ (اسم)
antifreeze

جملات نمونه

1. Fill the cooling system with antifreeze as a protection against frost.
[ترجمه ترگمان]سیستم خنک کننده را با ضد یخ ها به عنوان یک محافظ در برابر یخ پر کنید
[ترجمه گوگل]سیستم خنک کننده را با ضد یخ پر کنید تا به عنوان حفاظت در مقابل سرما باشد

2. Lack of antifreeze is a major cause of highway breakdowns.
[ترجمه ترگمان]نبود ضد یخ ها علت اصلی خرابی بزرگراه است
[ترجمه گوگل]عدم وجود ضد یخ علت اصلی تخریب بزرگراه ها است

3. Check the antifreeze to make sure there is enough in the system.
[ترجمه ترگمان]ضد یخ ها را بررسی کنید تا مطمئن شوید که به اندازه کافی در سیستم وجود دارد
[ترجمه گوگل]ضد یخ را بررسی کنید تا مطمئن شوید کافی در سیستم وجود دارد

4. Having lost their antifreeze after nine days in the cozy cabin, they were no longer protected.
[ترجمه ترگمان]بعد از ۹ روز بعد از ۹ روز در کابین گرم، آن ها از دست دادن antifreeze از دست رفته بودند
[ترجمه گوگل]پس از گذشت 9 روز در کابین راحت، ضد یخ خود را از دست دادند

5. Their antifreeze was already gone, and they now had a pleasant nutty flavor that I thought I could get to like.
[ترجمه ترگمان]ماده antifreeze از قبل از بین رفته بود، و حالا آن مزه pleasant را داشتند که فکر می کردم می توانم آن را دوست داشته باشم
[ترجمه گوگل]ضد یخیشون قبلا رفته بود، و حالا عطر و بوی دلپذیری داشتند که فکر میکردم میتونم بهشون برسم

6. Used in the construction and fitting-in antifreeze, concrete can harden in the negative temperature and the time to achieve sufficient strength antifreeze.
[ترجمه ترگمان]در ساخت و نصب انواع ضد یخ ها استفاده می شود، بتون می تواند در دمای منفی و زمان برای رسیدن به ضد یخ کافی سفت شود
[ترجمه گوگل]بتن در ساخت و نصب ضد یخ استفاده می شود و در دمای منفی سخت می شود و زمان برای رسیدن به ضد یخ کافی قدرت است

7. The present invention discloses wild rice antifreeze gene and its coded protein and application.
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود، ژن ضد antifreeze برنج و پروتیین کد شده آن را آشکار می کند
[ترجمه گوگل]این اختراع ژن ضدعفونی برنج و پروتئین و برنامه کاربردی آن را منتشر می کند

8. In addition, the strength of the antifreeze solution can be tested.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مقاومت محلول ضد یخ ها را می توان مورد آزمایش قرار داد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، قدرت راه حل ضد یخ را می توان آزمایش کرد

9. Solvent for perfume pharmaceutical preparations coloring matter Antifreeze in automobile Starting material for various synthesis .
[ترجمه ترگمان]Solvent برای تولید عطر دارویی برای تولید عطر، مواد اولیه تولید خودرو را برای سنتز مختلف تولید می کند
[ترجمه گوگل]حلال برای عطر داروهای دارویی رنگ آمیزی ضد یخ در خودرو آغاز مواد برای سنتز های مختلف

10. They think the genesfor antifreeze proteins jumped from one species to another.
[ترجمه ترگمان]آن ها فکر می کنند که the ضد یخ ها از یک گونه به گونه های دیگر می پریدند
[ترجمه گوگل]آنها فکر می کنند که ژن ها برای پروتئین ضد یخ از یک گونه به دیگری پرش می کنند

11. Suihua Dongfeng Automobile production plants mainly in antifreeze, lubricants, car - care products based.
[ترجمه ترگمان]Suihua Dongfeng کارخانه تولید خودرو عمدتا در انواع ضد یخ ها، مواد روانکار و محصولات مراقبت از خودرو است
[ترجمه گوگل]Suihua Dongfeng ماشین آلات تولید خودرو به طور عمده در ضد یخ، روان کننده ها، ماشین مراقبت از محصولات مبتنی بر

12. Acute renal failure can be caused by loss of blood supply, hypercalcemia, or toxins such as ethylene glycol (antifreeze) or aminoglycoside antibiotics.
[ترجمه ترگمان]نارسایی حاد کلیوی می تواند ناشی از از دست دادن منبع خون، hypercalcemia، یا سموم مانند اتیلن گلیکول یا آنتی بیوتیک های aminoglycoside باشد
[ترجمه گوگل]نارسایی حاد کلیه می تواند ناشی از از دست دادن خون، هیپرکلسمی یا سموم مانند اتیلن گلیکول (ضد یخ) یا آنتی بیوتیک های آمینوگلیکوزید باشد

13. I really need some antifreeze in me on cold days like this.
[ترجمه ترگمان]من در روزه ای سرد مثل این به یه مقدار ماده ضد یخ احتیاج دارم
[ترجمه گوگل]من واقعا در بعضی از روزهای سرد مانند این، به ضد یخ نیاز دارم

14. An antifreeze a liquid that is added to water to keep it from freezing.
[ترجمه ترگمان]یک ضد antifreeze مایع که به آب اضافه می شود تا آن را از انجماد نگه دارد
[ترجمه گوگل]ضد یخ مایع است که به آب اضافه می شود تا از انجماد جلوگیری شود


کلمات دیگر: