1. a dozen eggs
یک دو جین تخم مرغ
2. a full dozen
دو جین تمام
3. a round dozen
یک دوجین تمام
4. by the dozen
دوجینی،دوازده تا دوازده تا
5. a dime a dozen
(امریکا - عامیانه) ارزان،فراوان و ارزان،کم ارزش
6. oranges were sold by the dozen
پرتقال ها را دوجینی می فروختند.
7. nowadays, writers are a dime a dozen
امروزه نویسنده از در و دیوار می بارد.
8. apples by the kilo and eggs by the dozen
سیب کیلویی و تخم مرغ دو جینی
9. Eggs are sold by the dozen.
[ترجمه مهسا] تخم مرغ ها دوجینی فروخته میشود
[ترجمه ترگمان] اگز \"دوازده تا فروخته میشه\"
[ترجمه گوگل]تخم مرغ توسط ده ها فروخته می شود
10. A group of half a dozen men entered the pub and bore down on the bar.
[ترجمه ترگمان]یک دسته از شش نفر وارد میخانه شدند و بار دیگر به بار آمدند
[ترجمه گوگل]گروهی از نیمی از دوازده مرد وارد میخانه شدند و در نوار افتادند
11. It six of one and half a dozen of the other.
[ترجمه ترگمان]شش و نیم و نیم دوجین از آن ها
[ترجمه گوگل]این شش و نیم و دوازده نفر دیگر هستند
12. Books like this are a dime a dozen.
[ترجمه ترگمان] کتاب ها مثل این یه ده سنتی هستن
[ترجمه گوگل]کتاب هایی مانند این یک عدد یک دهم است
13. A dozen were sent for,but only ten were received.
[ترجمه ترگمان]ده دوازده نفر فرستاده شدند، اما فقط ده نفر دریافت کردند
[ترجمه گوگل]ده ها نفر فرستاده شدند، اما فقط ده نفر دریافت کردند
14. He bought a dozen of chopsticks.
[ترجمه ترگمان] یه عالمه چوب هم خرید
[ترجمه گوگل]او یک دهم چپستیکک را خریداری کرد
15. You will be able to take ten dozen bottles free of duty through customs.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید ده دوازده بطری را از گمرک معاف کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید ظرف ده بیست بطری را از طریق آداب و رسوم آزاد کنید
16. Several dozen councillors walked out of the meeting in protest.
[ترجمه ترگمان]چندین نفر از اعضای شورا در اعتراض به این جلسه حرکت کردند
[ترجمه گوگل]دهها تن از نمایندگان مجلس در اعتراض به خروج از جلسه رفتند
17. I want a dozen of pencils, please!
[ترجمه ترگمان]! من یه دوجین مداد میخوام، لطفا
[ترجمه گوگل]می خواهم چندین مداد، لطفا!