(موتورهای بنزینی و غیره) آتشخانه، محفظه ی سوخت، محفظه ی احتراق، سوختگاه، آتشدان
combustion chamber
(موتورهای بنزینی و غیره) آتشخانه، محفظه ی سوخت، محفظه ی احتراق، سوختگاه، آتشدان
انگلیسی به فارسی
(موتورهای بنزینی و غیره) آتشخانه، محفظهی سوخت، محفظهی احتراق، سوختگاه، آتشدان
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: an engine chamber, esp. in a jet or rocket, in which fuel or a propellant is burned.
• chamber within an engine in which ignition of fuel takes place
دیکشنری تخصصی
[مهندسی گاز] محفظه احتراق، محوطه احتراق
[پلیمر] محفظه احتراق
[پلیمر] محفظه احتراق
جملات نمونه
1. Another area of expertise is the repair of combustion chambers, used in both aviation and industrial gas turbines.
[ترجمه ترگمان]حوزه دیگر تخصص، تعمیر محفظه احتراق است که در هر دو توربین گاز و گاز مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از زمینه های تخصص تعمیرات اتاق های احتراق است که در هر دو نوع توربین های هوایی و صنعتی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از زمینه های تخصص تعمیرات اتاق های احتراق است که در هر دو نوع توربین های هوایی و صنعتی استفاده می شود
2. Those huge combustion chambers mean it's a challenge making the fuel burn efficiently.
[ترجمه ترگمان]این اتاق های احتراق بزرگ به این معنی هستند که باعث می شود سوخت به طور موثر بسوزد
[ترجمه گوگل]این کوره های احتراق بزرگ به این معنی است که این چالش باعث سوختن سوخت می شود
[ترجمه گوگل]این کوره های احتراق بزرگ به این معنی است که این چالش باعث سوختن سوخت می شود
3. The underside forms the combustion chamber with the top of the piston.
[ترجمه ترگمان]زیر بدنه محفظه احتراق را با بالای پیستون تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]زیرین قسمت اتاق احتراق با بالای پیستون را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]زیرین قسمت اتاق احتراق با بالای پیستون را تشکیل می دهد
4. The burner maintains the necessary temperature in primary combustion chamber when burning waste with low or zero heating value .
[ترجمه ترگمان]این مشعل دمای لازم در محفظه احتراق اولیه را در هنگام سوزاندن زباله با مقدار گرمایش پایین یا صفر حفظ می کند
[ترجمه گوگل]در هنگام سوزاندن زباله ها با مقدار حرارت پایین یا صفر، سوختن در محفظه احتراق اولیه نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]در هنگام سوزاندن زباله ها با مقدار حرارت پایین یا صفر، سوختن در محفظه احتراق اولیه نگهداری می شود
5. The combustion chamber is equipped with auxiliary boiler for adapting to the change of medical waste calorific value and assuring burning temperature and effect.
[ترجمه ترگمان]محفظه احتراق مجهز به دیگ کمکی برای تطبیق با تغییر مقدار پسماند پزشکی و اطمینان از گرما و اثر سوختگی است
[ترجمه گوگل]محفظه احتراق با دیگ کمکی مجهز به سازگاری با تغییر مقدار کالری زباله های پزشکی و اطمینان از درجه حرارت و اثر سوختگی است
[ترجمه گوگل]محفظه احتراق با دیگ کمکی مجهز به سازگاری با تغییر مقدار کالری زباله های پزشکی و اطمینان از درجه حرارت و اثر سوختگی است
6. The remainder of the air-fuel charge in the combustion chamber can consist solely of fresh and residual gases, without unburned fuel.
[ترجمه ترگمان]باقیمانده بار هوا - سوخت در محفظه احتراق می تواند تنها شامل گازهای تازه و باقی مانده، بدون سوخت unburned باشد
[ترجمه گوگل]باقی مانده از بار سوخت هوا در محفظه احتراق می تواند تنها از گازهای تازه و باقی مانده، بدون سوخت نشتی تشکیل شده باشد
[ترجمه گوگل]باقی مانده از بار سوخت هوا در محفظه احتراق می تواند تنها از گازهای تازه و باقی مانده، بدون سوخت نشتی تشکیل شده باشد
7. The uniquely designed combustion chamber, enlarged cylinder working capacity, and excellent fuel consumption rate have contributed to a larger power output of GM series compared with OHV motors .
[ترجمه ترگمان]محفظه احتراق طراحی منحصر به فرد، ظرفیت کار سیلندر را افزایش داده و نرخ مصرف سوخت عالی در مقایسه با موتورهای OHV، به بازده انرژی بیشتری در سری های جنرال موتورز کمک کرده است
[ترجمه گوگل]محفظه احتراق منحصربفرد طراحی شده، ظرفیت کار سیلندر بزرگ و میزان مصرف سوخت بسیار عالی باعث افزایش تولید قدرت سری GM نسبت به موتورهای OHV شده است
[ترجمه گوگل]محفظه احتراق منحصربفرد طراحی شده، ظرفیت کار سیلندر بزرگ و میزان مصرف سوخت بسیار عالی باعث افزایش تولید قدرت سری GM نسبت به موتورهای OHV شده است
8. A combustion chamber and its igniters, injectors, and other related apparatus in jet engine or turbine.
[ترجمه ترگمان]محفظه احتراق و igniters، injectors و سایر وسایل مرتبط در موتور جت یا توربین
[ترجمه گوگل]یک محفظه احتراق و آن آتش سوزی، انژکتور و سایر دستگاه های مرتبط در موتور جت یا توربین
[ترجمه گوگل]یک محفظه احتراق و آن آتش سوزی، انژکتور و سایر دستگاه های مرتبط در موتور جت یا توربین
9. The geometry of the combustion chamber and the atomisation of the fuel play a decisive role here.
[ترجمه ترگمان]هندسه محفظه احتراق و the سوخت در اینجا نقش تعیین کننده ای در این زمینه ایفا می کنند
[ترجمه گوگل]هندسه اتاق احتراق و اتمیزاسیون سوخت نقش تعیین کننده ای در اینجا ایفا می کند
[ترجمه گوگل]هندسه اتاق احتراق و اتمیزاسیون سوخت نقش تعیین کننده ای در اینجا ایفا می کند
10. Combustion chamber, exhauster, chimney on production workshop, safe environmental protection, external does not affect the workshop health.
[ترجمه ترگمان]روشن بودن محفظه احتراق، دودکش، دودکش، کارگاه تولید، حفاظت ایمن از محیط زیست، خارجی تاثیری بر سلامت کارگاه نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]محفظه احتراق، کمپرسور، دودکش در کارگاه تولید، حفاظت از محیط زیست ایمن، خارجی، سلامت کارگاه را تحت تاثیر قرار نمی دهد
[ترجمه گوگل]محفظه احتراق، کمپرسور، دودکش در کارگاه تولید، حفاظت از محیط زیست ایمن، خارجی، سلامت کارگاه را تحت تاثیر قرار نمی دهد
11. The supersonic combustion chamber inlet is a 2 D convergent - divergent nozzle.
[ترجمه ترگمان]ورودی محفظه احتراق مافوق صوت یک نازل دو بعدی همگرا - همگرا است
[ترجمه گوگل]ورودی محفظه احتراق فوقانی یک نازل دوگانه همگرا - متفاوت است
[ترجمه گوگل]ورودی محفظه احتراق فوقانی یک نازل دوگانه همگرا - متفاوت است
12. The effect of combustion chamber shape on the mixing process of an impinging gas jet is studied.
[ترجمه ترگمان]تاثیر شکل محفظه احتراق بر فرآیند اختلاط یک جت گازی برخوردی بررسی می شود
[ترجمه گوگل]تاثیر شکل شومینه احتراق بر روند مخلوط کردن جت گاز مجهز شده مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]تاثیر شکل شومینه احتراق بر روند مخلوط کردن جت گاز مجهز شده مورد بررسی قرار گرفته است
13. The condensed phase particle size distribution affects the combustion chamber and nozzle efficiency of solid rocket motors to some extent.
[ترجمه ترگمان]توزیع اندازه ذرات فاز متراکم بر محفظه احتراق و بازدهی نازل موتور راکت جامد تا حدودی تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]توزیع اندازه ذرات فاز چگال به محفظه احتراق و بازده نازل موتورهای جامد را تا حدودی تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]توزیع اندازه ذرات فاز چگال به محفظه احتراق و بازده نازل موتورهای جامد را تا حدودی تحت تاثیر قرار می دهد
14. Usually a gas cooler is used between the combustion chamber and hydrator.
[ترجمه ترگمان]معمولا یک کولر گازی بین محفظه احتراق و محفظه احتراق استفاده می شود
[ترجمه گوگل]معمولا یک کولر گاز بین اتاق احتراق و هیدراته استفاده می شود
[ترجمه گوگل]معمولا یک کولر گاز بین اتاق احتراق و هیدراته استفاده می شود
15. Using a ball end mill to form part of the combustion chamber.
[ترجمه ترگمان]استفاده از یک آسیاب بادی برای تشکیل بخشی از محفظه احتراق
[ترجمه گوگل]با استفاده از آسیاب توپ به شکل بخشی از اتاق احتراق
[ترجمه گوگل]با استفاده از آسیاب توپ به شکل بخشی از اتاق احتراق
پیشنهاد کاربران
combustion chamber ( هوافضا )
واژه مصوب: محفظۀ احتراق 1
تعریف: اتاقکی در موتور سوخت مایع موشک یا کوب جت یا توربین گازی که در آن احتراق تحت فشار زیاد رخ می دهد |||متـ . محفظۀ احتراق موشک rocket chamber
واژه مصوب: محفظۀ احتراق 1
تعریف: اتاقکی در موتور سوخت مایع موشک یا کوب جت یا توربین گازی که در آن احتراق تحت فشار زیاد رخ می دهد |||متـ . محفظۀ احتراق موشک rocket chamber
کلمات دیگر: