1. ghodsi's skirt trained on the ground
دامن قدسی (به دنبال او) روی زمین کشیده می شد.
2. her skirt ballooned in the wind
دامن او در باد پف کرد.
3. her skirt was in ribbons
دامن او پاره پاره بود.
4. the skirt flares at the hem
دامن هرچه پایین تر می رود گشادتر می شود.
5. this skirt is not ample enough
این دامن به اندازه ی کافی گشاد نیست.
6. a full skirt
دامن پرچین،دامن کلوش
7. a wraparound skirt
دامن که دور بدن می پیچند
8. a wrinkled skirt
دامن چروکیده
9. a jacket and skirt ensemble
یک دست کت و دامن
10. moonlight pierced the skirt of night
(خیام) مهتاب به نور دامن شب بشکافت
11. the bride's white skirt was trailing on the ground
دامن سفید عروس روی زمین کشیده می شد.
12. the long white skirt of lake urumieh
کناره ی طولانی و سفید دریاچه ی ارومیه
13. what a darling skirt you have on!
چه دامن خوشگلی پوشیده ای !
14. the folds of her skirt
چین های دامن او
15. to tuck up one's skirt for wading
برای گذشتن از آب دامن خود را بالا زدن
16. as she walked, her tight skirt swished
راه که می رفت دامن تنگ او صدا می داد.
17. heidi was wearing a flowery skirt
هایده دامن گل داری به تن داشت.
18. the woman in a tight skirt was walking with a slight swing to her hips
زنی که دامن تنگ پوشیده بود کپل های خود را کمی می جنباند و راه می رفت.
19. a shaft of moonlight slit the skirt of night . . .
مهتاب به نور دامن شب بشکافت . . .
20. faty's slip was showing under her skirt
زیردامنی فاطی از زیر دامنش پیدا بود.
21. her ensemble consisted of a woollen skirt and a gray jacket
لباس او شامل یک دامن پشمی و یک کت خاکستری بود.
22. julie was wearing a long black skirt
جولی یک دامن سیاه و بلند پوشیده بود.
23. mina was dressed in a black skirt and white blouse
مینا دامن سیاه و پیراهن سفید پوشیده بود.
24. she ripped the stitches of the skirt with a pair of scissors
بخیه ی دامن را با قیچی شکافت.
25. to take a tuck in a skirt
دامن را تو گرفتن
26. a tall and fat lady whose silken skirt was rubbing on the floor, sailed into the hallway
خانم قد بلند و چاقی که دامن ابریشمی او بر زمین کشیده می شد،وارد سرسرا شد.
27. this blouse is a match for your skirt
این بلوز به دامنت می خورد.
28. she uses thick lining to plump out the skirt
او برای پف دار شدن دامن از آستر ضخیم استفاده می کند.
29. there was a long slit on either side of her skirt
در هر یک از طرفین دامن او یک چاک بلند وجود داشت.
30. The skirt was too big around the waist.
[ترجمه ترگمان]دامنش خیلی بزرگ بود
[ترجمه گوگل]دامن در اطراف کمر بزرگ بود