1. squeeze the clothes well and hang them on the line!
رخت ها را خوب بچلان و از بند آویزان کن !
2. squeeze through (or by)
(عامیانه) با اشکال یا امتیاز بسیار کم قبول شدن یا برنده شدن یا عبور کردن
3. a squeeze of lemon
چند قطره آب لیمو
4. housing squeeze
کمبود مسکن
5. to squeeze a pomegranate and extract its juice
انار را چلاندن و آب آنرا گرفتن
6. to squeeze the trigger
ماشه را فشردن
7. to squeeze water from a sponge
آب اسفنج را چلاندن
8. main squeeze
دوست دختر،معشوقه
9. a financial squeeze
فشار مالی
10. a manpower squeeze
کمبود نیروی انسانی
11. put the squeeze on someone
کسی را تحت فشار قرار دادن
12. it was a tight squeeze but we got everyone into the car
جا تنگ بود ولی همگی را در اتومبیل جا دادیم.
13. homa gave the toothpase a squeeze
هما به خمیر دندان فشار داد.
14. arianne gave my hand a gentle squeeze
آرین دستم را به نرمی فشار داد.
15. . . . give or else the tyrant will squeeze it out of you
. . . بده ورنه ستمگر به زور بستاند
16. Just take hold of the tube and squeeze.
[ترجمه ترگمان]فقط لوله را بردارید و فشار دهید
[ترجمه گوگل]فقط لوله را نگه دارید و فشار دهید
17. I tried to squeeze the water out of my soaking skirt.
[ترجمه ترگمان]سعی کردم آب را از دامن soaking بیرون بکشم
[ترجمه گوگل]من سعی کردم آب را از دامن خیس کنم
18. He gave his mother a comforting squeeze as he left.
[ترجمه ترگمان]همین که از اتاق خارج شد به مادرش فشاری آرامش بخش به مادرش داد
[ترجمه گوگل]او را ترک کرد و به مادرش خندید
19. He can't squeeze the wet coat dry.
[ترجمه ترگمان]او نمی تواند کت خیس را خشک کند
[ترجمه گوگل]او نمیتواند لباس مرطوب را خشک کند
20. I have to squeeze some more money from my father.
[ترجمه ترگمان]باید پول بیشتری از پدرم بگیرم
[ترجمه گوگل]من باید پول بیشتری از پدرم بگیرم
21. The government will always try to squeeze more money out of the taxpayer.
[ترجمه ترگمان]دولت همیشه تلاش خواهد کرد که پول بیشتری از مالیات دهندگان دریافت کند
[ترجمه گوگل]دولت همیشه سعی خواهد کرد که پول بیشتری از مالیات دهندگان بیرون بیاورد
22. The government will squeeze the economy into a severe recession to force inflation down.
[ترجمه ترگمان]دولت اقتصاد را به رکود اقتصادی شدیدی تبدیل خواهد کرد تا تورم را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]دولت اقتصاد را به یک رکود شدید فشار می بخشد تا فشار تورم را کاهش دهد
23. He gave her an affectionate squeeze.
[ترجمه ترگمان]و فشاری محبت آمیز به او داد
[ترجمه گوگل]او یک فشار عشقی به او داد
24. Dip the bread briefly in water, then squeeze it dry.
[ترجمه ترگمان]نان را به طور خلاصه در آب فرو کنید، سپس آن را خشک کنید
[ترجمه گوگل]نصف نصف نان را در آب فرو کنید، سپس آن را خشک کنید