کلمه جو
صفحه اصلی

chiller


آنچه که سرد یا چاییده کند، چایشگر، سردکن، رمان خوفناک

انگلیسی به فارسی

آنچه که سرد یا چاییده کند، چایشگر، سردکن


(عامیانه) داستان هراس‌انگیز، رمان خوفناک


چیلر


انگلیسی به انگلیسی

• something that cools, refrigerant; thriller, frightening story

دیکشنری تخصصی

[مهندسی گاز] سردکننده
[نساجی] سرد کننده
[ریاضیات] سرد کننده، مبرد

جملات نمونه

1. As fruit needs not only sunshine but cold nights and chilling showers to ripen it, so character needs not only joy but trial and difficulty to mellow it.
[ترجمه ترگمان]همان گونه که میوه نه تنها نور خورشید بلکه شبه ای سرد و شبه ای سرد برای رسیدن به آن نیاز دارد، این شخصیت نه تنها شادی بلکه محاکمه و زحمت را به آن نیاز دارد
[ترجمه گوگل]همانطور که میوه نیاز به نور آفتاب ندارد، اما شبهای سرد و خنک شدن بخار را برای رسیدن به آن، بنابراین شخصیت نیاز به نه تنها شادی، بلکه محاکمه و دشواری هم دارد

2. There's quite a chill in the air this morning.
[ترجمه ترگمان]امروز صبح هوا کاملا سرد است
[ترجمه گوگل]امروز صبح هوا خیلی سرد است

3. I suddenly felt chilled and had to go indoors.
[ترجمه ترگمان]ناگهان احساس سرما کردم و مجبور شدم به خانه بروم
[ترجمه گوگل]ناگهان احساس سردی کردم و مجبور شدم به داخل خانه بروم

4. A small fire was burning to take the chill off the room.
[ترجمه ترگمان]آتشی کوچک می سوخت تا سرما را از اتاق بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]یک آتش سوزی کوچک برای خنک کردن اتاق

5. There's a chill in the air this morning.
[ترجمه ترگمان]امروز صبح هوا سرد است
[ترجمه گوگل]امروز صبح در هوا خنک می شود

6. I've put the beer in the fridge to chill.
[ترجمه ترگمان]آبجو را در یخچال گذاشتم تا خونسرد باشم
[ترجمه گوگل]من آبجو را در یخچال گذاشتم تا خنک شود

7. There was a slight chill in the air .
[ترجمه ترگمان]در هوا لرزشی به وجود آمد
[ترجمه گوگل]هوا کمی خنک بود

8. After raves, we used to chill out in each others' bedrooms.
[ترجمه ترگمان]بعد از جاه ای شلوغ، ما قبلا توی اتاق های همدیگه سرما می خوردیم
[ترجمه گوگل]پس از رعایت کردن، ما در اتاق خواب های دیگران خنک شدیم

9. The wind really chills me to the bone.
[ترجمه ترگمان] باد واقعا منو به استخون فرو می کنه
[ترجمه گوگل]باد واقعا من را به استخوان خفه می کند

10. I want this beer to chill so I'll leave it in the fridge for an hour.
[ترجمه ترگمان]من این آبجو را می خواهم تا سرما بخورم تا یک ساعت دیگر آن را در یخچال بگذارم
[ترجمه گوگل]من می خواهم این آبجو خنک شود بنابراین من آن را در یخچال برای یک ساعت آن را ترک

11. He is best remembered for his chilling portrayal of Norman Bates in'Psycho '.
[ترجمه ترگمان]او بهترین تصویر او از این تصویر سرد نورمن بی تز در روانی را به یاد دارد
[ترجمه گوگل]او بهتر است برای تصویر خیره کننده خود را از Norman Bates in'Psycho به یاد می آورد

12. There is quite a chill in the air today.
[ترجمه ترگمان]امروز هوا کاملا سرد است
[ترجمه گوگل]امروز هوا بسیار سرد است

13. Chill out! We'll get there on time!
[ترجمه ترگمان]! آروم باش به موقع به آنجا می رسیم!
[ترجمه گوگل]خنک کن! ما در آنجا در زمان دریافت خواهید کرد!

14. There is quite a chill in the air this morning.
[ترجمه ترگمان]امروز صبح هوا کاملا سرد است
[ترجمه گوگل]امروز صبح هوا خیلی سرد است

15. I could feel the chill as soon as I went outside.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه بیرون رفتم می توانستم سرما را احساس کنم
[ترجمه گوگل]به محض این که خارج شدم، احساس سردی می کردم

پیشنهاد کاربران

سرماساز

chiller ( عمومی )
واژه مصوب: سردکن
تعریف: بخشی از دستگاه تهویۀ مطبوع که کار آن سرد کردن آبِ در حال گردش در دستگاه است


کلمات دیگر: