کلمه جو
صفحه اصلی

contactor


(برق) کلید خودکار قطع و وصل، بساوگر (که مدار را قطع و وصل می کند و معمولا خودکار است)

انگلیسی به فارسی

(برق) کلید خودکار قطع و وصل، بساوگر (که مدار را قطع و وصل می‌کند و به‌طور معمول خودکار است)


تماس گیرنده


انگلیسی به انگلیسی

• mechanically operated switch for connecting and stopping an electric circuit; person who couples railroad cars (archaic)

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] کنتاکتور، وصل کن نوعی رله پرکار که مدارهای قدرت الکتریکی را کنترل می کند . توان آن نوعاً بالغ بر 20 w است . - اتصال دهنده
[مهندسی گاز] تماس گیر
[معدن] کلید اتصال (خدمات فنی)
[پلیمر] مجاور کننده

جملات نمونه

1. The mechanical type three speeds switch panel and contactor base consist of fire-retardant plastics. The cintinueator adopts copper and silver alloy with good elasticity.
[ترجمه ترگمان]نوع مکانیکی سه سرعت پانل سوییچ و پایه contactor شامل پلاستیک های retardant کننده آتش است cintinueator از آلیاژ مس و نقره با الاستیسیته بالا استفاده می کند
[ترجمه گوگل]پانل سوئیچ و پایه گیرنده سه طبقه مکانیکی شامل پلاستیک های مقاوم در برابر آتش می باشد cintinueator آلیاژ مس و نقره را با الاستیسیته خوب می پذیرد

2. Contact of brake contactor KC damage.
[ترجمه ترگمان]با سیستم ترمز contactor KC تماس بگیرید
[ترجمه گوگل]تماس با ترانسفورماتور KC خسارت

3. Built-in breaker, AC contactor, time relay, thermal relay, current transformer, voltmeter, ammeter, indicating meter in start-delta type starting box .
[ترجمه ترگمان]Built توکار، AC AC، رله زمانی، رله حرارتی، ترانسفورماتور جریان، voltmeter، ammeter، و meter در نوع آغاز - دلتا شروع می شوند
[ترجمه گوگل]ساخته شده در شیر، کنتاکتور AC، رله زمان، رله حرارتی، ترانسفورماتور جریان، ولت متر، آمپرمتر، نشانگر متر در جعبه شروع شروع دلتا

4. Contactor can be easily retro-fitting auxiliary contact group, and appropriate combination of thermal relay to protect the load that may have been circuits.
[ترجمه ترگمان]contactor می تواند به راحتی استفاده از گروه تماس کمکی کمکی و ترکیبی مناسب از رله حرارتی برای حفاظت از بار باشد که ممکن است مدارها داشته باشند
[ترجمه گوگل]پیمانکار می تواند به راحتی یک گروه تماس کمکی و یک ترکیب مناسب از رله حرارتی برای حفاظت از بار که ممکن است مدارات داشته باشد، باشد

5. A line contactor or shunt trip circuit breaker must be installed for safety reasons.
[ترجمه ترگمان]برای دلایل ایمنی، یک خط لوله contactor یا مدارشکن می تواند به دلایل ایمنی نصب شود
[ترجمه گوگل]به منظور ایمنی باید یک اتصال دهنده یا اتصال شنت به مدار یکسوساز نصب شود

6. Built - in AC contactor, thermal relay and universal self - reset converting switch.
[ترجمه ترگمان]شماهای توکار - AC، رله حرارتی و تبدیل خودکار - صفر به حالت عادی تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]ساخته شده در کنتاکتور AC، رله حرارتی و سوئیچ تبدیل مجدد خود را تنظیم مجدد

7. As expansion function module of AC contactor, mechanical locking module and AC contactor configurated locking contactor, applies in not frequently operated occasion.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که مدول تابع انبساط AC contactor، مدول قفل مکانیکی و AC AC configurated، contactor را قفل می کند، به طور مرتب مورد استفاده قرار نمی گیرد
[ترجمه گوگل]به عنوان ماژول عملکرد گسترش از کنتاکتور AC، ماژول قفل مکانیکی و کنتاکتور AC تنظیم کنتاکتور قفل، در موارد مناسبی که اغلب کار نمی کند، اعمال می شود

8. And to exchanging the contactor joint noiseless operating of electricity.
[ترجمه ترگمان]و تبادل the مشترک برق و برق را رد کرد
[ترجمه گوگل]و برای مبادله ی مشترک یاتاقان اتصال الکتریکی

9. Based on the previous DIL series contactor, Klckner Moeller Company has developed a new generation of DIL M series contactor.
[ترجمه ترگمان]براساس مجموعه قبلی dil contactor، شرکت Klckner Moeller یک نسل جدید از مجموعه series M ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]بر اساس کنتاکتور سری DIL قبلی، شرکت Klckner مولر نسل جدیدی از گیرنده سری DIL M را توسعه داده است

10. The Line Contactor must have an AC 3 rating equal to or greater than the motor FLC.
[ترجمه ترگمان]خط contactor باید دارای رتبه ۳ - ۳ برابر یا بزرگ تر از موتور FLC باشد
[ترجمه گوگل]پیمانکار خط باید AC 3 امتیاز برابر یا بیشتر از موتور FLC داشته باشد

11. The closing coil and contactor in the circuit breaker control loop are usually burnt down.
[ترجمه ترگمان]سیم پیچ closing و contactor در حلقه کنترل مدار معمولا سوزانده می شوند
[ترجمه گوگل]سیم پیچ و کنتاکتور در حلقه کنترل مدار قطع کننده معمولا سوزانده می شوند

12. The mathematical model of AC contactor is built, and its power quality susceptivity have been carried through simulation research.
[ترجمه ترگمان]مدل ریاضی AC AC ساخته شده است و susceptivity کیفیت توان آن از طریق تحقیقات شبیه سازی حمل شده است
[ترجمه گوگل]مدل ریاضی کنتاکتور AC ساخته شده است و حساسیت به کیفیت قدرت آن از طریق پژوهش شبیه سازی انجام شده است

13. SCR ( silicon controlled rectifier ) or thyrister can also be substituted for the contactor.
[ترجمه ترگمان]SCR (یکسو کننده کنترل شده سیلیکون)یا thyrister نیز می تواند جایگزین the شود
[ترجمه گوگل]SCR (رکتیفایر کنترل سیلیکون) یا تریستر نیز می تواند جایگزین کنتاکتور شود

14. The article discusses about the proper selection of static relay test points through introducing the contactor sketch of rectifying static relays with digital dial switches and easy-happening faults.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله در مورد انتخاب مناسب نقاط آزمون رله استاتیک از طریق معرفی طرح contactor از اصلاح رله های استاتیک با سوئیچ های dial دیجیتال و خطاهای رخ دادن آسان بحث می شود
[ترجمه گوگل]مقاله در مورد انتخاب مناسب نقاط تست رله ایستا از طریق معرفی طرح گیرنده اصلاح رله های ایستا با سوئیچ های دیجیتالی و گسل های آسان اتفاق می افتد

پیشنهاد کاربران

کلیدِ الکترومغناطیسیِ ابزار فرمان

contactor

پیمانکار


کلمات دیگر: