نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد، نیزه چنگالی
grains
نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد، نیزه چنگالی
انگلیسی به فارسی
دانه ها، دانه، غله، حبوبات، ذره، جو، دان، رگه، مشرب، حبه، خرده، چنگال، رنگ، شاخه، تفاله حبوبات، حب، حالت، یک گندم معادل 0/0648 گرم، دانه دانه کردن، جوانه زدن، دانه زدن، تراشیدن، پشمکندن، متبلور شدن
جملات نمونه
1. feed grains
پروار خوراک،خوراک دام
2. fine grains of sand
دانه های ریز شن
3. a few grains of wheat
چند دانه گندم
4. iowa produces different grains
ایالت ایوا غلات گوناگونی تولید می کند.
5. to sift fine grains from the coarse
دانه های ریز را از دانه های درشت جدا کردن
6. the birds were looking for grains of corn
پرندگان دنبال دانه های غله می گشتند.
7. there are more stars than there are grains of sand on the earth
شمار ستارگان از شمار دانه های شن روی کره ی زمین بیشتراست.
8. The analysis showed a few grains of arsenic in the solution.
[ترجمه ترگمان]این تجزیه و تحلیل چند دانه آرسنیک را در محلول نشان داد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل نشان داد که چند دانه آرسنیک در محلول
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل نشان داد که چند دانه آرسنیک در محلول
9. The coffee was good, but thick with grains.
[ترجمه ترگمان]قهوه خوب بود، اما پر از دانه های ذرت بود
[ترجمه گوگل]قهوه خوب بود، اما با غلات ضخیم بود
[ترجمه گوگل]قهوه خوب بود، اما با غلات ضخیم بود
10. A macrobiotic diet consists mainly of whole grains and certain kinds of vegetables.
[ترجمه ترگمان]رژیم غذایی macrobiotic شامل کل غلات و انواع خاصی از سبزیجات است
[ترجمه گوگل]رژیم ماکروبیوتیک عمدتا شامل دانه های کامل و انواع خاصی از سبزیجات است
[ترجمه گوگل]رژیم ماکروبیوتیک عمدتا شامل دانه های کامل و انواع خاصی از سبزیجات است
11. Store grains and cereals in a cool, dry place.
[ترجمه ترگمان]غلات و غلات را در جای خشک و خشک نگه دارید
[ترجمه گوگل]دانه ها و غلات را در جای خشک و خنک ذخیره کنید
[ترجمه گوگل]دانه ها و غلات را در جای خشک و خنک ذخیره کنید
12. The coffee grains plugged up the kitchen drain.
[ترجمه ترگمان]گندمه ای مالیاتی در آشپزخانه نفوذ می کند
[ترجمه گوگل]دانه های قهوه باعث تخلیه آشپزخانه می شوند
[ترجمه گوگل]دانه های قهوه باعث تخلیه آشپزخانه می شوند
13. China imports a large amount of grains from overseas.
[ترجمه ترگمان]چین مقدار زیادی گندم را از خارج وارد می کند
[ترجمه گوگل]چین مقدار زیادی از غلات را از خارج وارد می کند
[ترجمه گوگل]چین مقدار زیادی از غلات را از خارج وارد می کند
14. There were crumbs and grains of sugar on the table.
[ترجمه ترگمان]خرده های نان و دانه شکر روی میز بود
[ترجمه گوگل]روی میز روی خرده قهوه و دانه های شکر وجود داشت
[ترجمه گوگل]روی میز روی خرده قهوه و دانه های شکر وجود داشت
15. She paused as she pounded the maize grains.
[ترجمه ترگمان]همچنان که ذرت maize را می کوبید مکث کرد
[ترجمه گوگل]او متوقف شد چون دانه های ذرت را زد
[ترجمه گوگل]او متوقف شد چون دانه های ذرت را زد
16. Farm produce, including fruits and grains, was their principal export.
[ترجمه ترگمان]محصولات کشاورزی از جمله میوه ها و حبوبات، صادرات اصلی آن ها بود
[ترجمه گوگل]محصولات کشاورزی، از جمله میوه ها و غلات، صادرات اصلی آنها بود
[ترجمه گوگل]محصولات کشاورزی، از جمله میوه ها و غلات، صادرات اصلی آنها بود
پیشنهاد کاربران
غلات
حبوبات
غلات:پسته، بادام. . .
غلات و حبوبات
دانه های گندمی
غلات گندم جو . . .
ذرات
غلاتی نظیر گندم و. . .
غلات، گندم
گندم، غلات، حبوبات
غلات و متریالهای که کربوهیدرات دارند مثلpasta noodles bread rice
غلات، حبوبات، نوعی خشکبار
مانند:عدس، لوبیا، نخودو. . .
مانند:عدس، لوبیا، نخودو. . .
غلات ، حبوبات، نوعى خشکبار که کربوهیدرات دارند.
مانند:عدس، لوبیا، نخودو. . .
مانند:عدس، لوبیا، نخودو. . .
قاات با حبوبات
به معنی نشاسته ها
حبوبات، غلات
غلات
Grains
Grains
قطعا غلات و حبوبات برای مثال پاستا
غلات مثل گندم
کلمات دیگر: