کلمه جو
صفحه اصلی

by election


انتخابات ویژه (به خصوص در پارلمان انگلیس پس از مرگ یا کناره گیری یک نماینده)، انتخابات فرعی

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in Britain and other countries, an election held between general elections to fill a vacant seat in government.

• a by-election is an election that is held to choose a new member of parliament when a member has resigned or died.

جملات نمونه

1. Her position was fortified by election successes and economic recovery.
[ترجمه ترگمان]موقعیت وی با موفقیت انتخاباتی و بهبود اقتصادی تقویت شد
[ترجمه گوگل]موقعیت او با موفقیت های انتخابات و بهبود اقتصادی تقویت شد

2. Membership of the committee is by election.
[ترجمه ترگمان]عضویت این کمیته در انتخابات است
[ترجمه گوگل]عضویت در کمیته توسط انتخابات است

3. By election day, only 44 percent actually voted for it.
[ترجمه ترگمان]در روز انتخابات تنها ۴۴ درصد به آن رای دادند
[ترجمه گوگل]در روز انتخابات، فقط 44 درصد برای آن رای دادند

4. Democrats were buoyed by election results.
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها تحت تاثیر نتایج انتخابات قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]دموکرات ها از نتایج انتخابات حمایت کردند

5. By election day, many observers will question why Bill Clinton and Bob Dole were nominated and why they are running.
[ترجمه ترگمان]در روز انتخابات، بسیاری از ناظران سوال خواهند کرد که چرا بیل کلینتون و باب دول نامزد شده اند و چرا می دوند
[ترجمه گوگل]در روز انتخابات، بسیاری از ناظران سوال می کنند چرا بیل کلینتون و باب دول نامزد شده اند و چرا آنها در حال اجرا هستند

6. They filled up the vacancy by election.
[ترجمه ترگمان]انتخابات را با انتخابات پر کردند
[ترجمه گوگل]آنها انتخابات را از جای خالی پر کردند

7. Trade Union representatives are chosen by election.
[ترجمه ترگمان]نمایندگان اتحادیه تجاری با انتخاب انتخاب می شوند
[ترجمه گوگل]نمایندگان اتحادیه در انتخابات انتخاب می شوند

8. The government cannot refuse to hold by election; it's not constitutional.
[ترجمه ترگمان]دولت نمی تواند از برگزاری انتخابات امتناع کند؛ قانون اساسی نیست
[ترجمه گوگل]دولت نمی تواند از انتخابات خودداری کند این قانون اساسی نیست

9. Members of this organization were also chosen by election.
[ترجمه ترگمان]اعضای این سازمان نیز به وسیله انتخابات انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]اعضای این سازمان نیز انتخاب شدند

10. He was chosen by election.
[ترجمه ترگمان]او انتخاب شد
[ترجمه گوگل]او توسط انتخابات انتخاب شد

11. At this time heirs were not selected exclusively through primogeniture, but by election.
[ترجمه ترگمان]در این زمان وارثان منحصرا از طریق primogeniture انتخاب نشدند، بلکه به وسیله انتخابات انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]در این زمان، وارثان به طور انحصاری از طریق مراقبت اولیه انتخاب شدند، اما انتخابات

12. They have since developed a wide range of contacts and membership to the group is now by election.
[ترجمه ترگمان]آن ها از آن زمان طیف وسیعی از تماس ها و عضویت در این گروه را در حال حاضر با انتخابات ایجاد کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها از آن زمان تا کنون طیف وسیعی از مخاطبین را توسعه داده اند و عضویت در گروه اکنون به وسیله انتخابات صورت می گیرد

13. Law, the Legislative Council of the HKSAR shall be constituted by election.
[ترجمه ترگمان]قانون، شورای قانونگذاری of باید با انتخابات تشکیل شود
[ترجمه گوگل]قانون، شورای قانونگذاری HKSAR باید توسط انتخابات تشکیل شود

14. We understood and observed regulation of election, and accept any decision made by Election Committee.
[ترجمه ترگمان]ما مقررات انتخابات را درک کرده و مشاهده کردیم و هر تصمیمی را که کمیته انتخابات اتخاذ کرده است، می پذیریم
[ترجمه گوگل]ما مقررات انتخابات را درک کردیم و دیدیم و تصمیماتی را که توسط کمیته انتخابات تصویب شده بود پذیرفتیم

پیشنهاد کاربران

انتخابات میان دوره ای

انتخابات تکمیلی

by - election ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: انتخابات میان دوره ای
تعریف: انتخابات خارج از نوبتی که برای پرکردن کرسیهای خالی شده یا خالی مانده برگزار شود


کلمات دیگر: