تست شده، برشته کردن، بسلامتی کسی نوشیدن، سرخ شدن
toasted
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• roasted, grilled; (slang) intoxicated, drunk
جملات نمونه
1. the ambassadors toasted each other
سفیران به افتخار یکدیگر نوشیدند.
2. I was toasted by him most eloquently at the dinner.
[ترجمه ترگمان]از این که شام را با فصاحت و بلاغت صرف شام کرده بود به من تبریک می گفت
[ترجمه گوگل]من با شگفتی در شام ترجیح دادم
[ترجمه گوگل]من با شگفتی در شام ترجیح دادم
3. She toasted slices of bread for tea.
[ترجمه ترگمان]نان برشته را برای صرف چای برشته کرد
[ترجمه گوگل]او برش نان را برای چای تست کرد
[ترجمه گوگل]او برش نان را برای چای تست کرد
4. She toasted bread for breakfast.
[ترجمه ترگمان]برای صبحانه نان برشته کرد
[ترجمه گوگل]او صبحانه نان را تست کرد
[ترجمه گوگل]او صبحانه نان را تست کرد
5. The happy couple were toasted in champagne.
[ترجمه ترگمان]زوج خوشبخت در شامپاین برشته شده بودند
[ترجمه گوگل]زن و شوهر خوشحال در شامپاین تند
[ترجمه گوگل]زن و شوهر خوشحال در شامپاین تند
6. We toasted the success of the new company.
[ترجمه ترگمان]ما به سلامتی شرکت جدید toasted
[ترجمه گوگل]ما موفقیت شرکت جدید را اصلاح کردیم
[ترجمه گوگل]ما موفقیت شرکت جدید را اصلاح کردیم
7. I toasted the bread very dark.
[ترجمه ترگمان]من نون رو خیلی dark خوردم
[ترجمه گوگل]من نان خیلی تند تند کردم
[ترجمه گوگل]من نان خیلی تند تند کردم
8. We toasted each other's health.
[ترجمه ترگمان]ما سلامتی یکدیگر را تست کردیم
[ترجمه گوگل]ما سلامت یکدیگر را گرم کردیم
[ترجمه گوگل]ما سلامت یکدیگر را گرم کردیم
9. We toasted his victory in champagne.
[ترجمه ترگمان]ما پیروزی خود را در شامپاین تست کردیم
[ترجمه گوگل]ما پیاز ما را در شامپاین تفت دادیم
[ترجمه گوگل]ما پیاز ما را در شامپاین تفت دادیم
10. Can I have a toasted sandwich, please?
[ترجمه ترگمان]میتونم یه ساندویچ تست کنم لطفا؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم ساندویچ تند، لطفا؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم ساندویچ تند، لطفا؟
11. She toasted slices of bread for refreshments.
[ترجمه ترگمان]به خاطر تنقلات، نان برشته هم خورد
[ترجمه گوگل]او برش نان را برای نوشیدنی ها تست کرد
[ترجمه گوگل]او برش نان را برای نوشیدنی ها تست کرد
12. Party officials and generals toasted his health.
[ترجمه ترگمان]مقامات حزبی و ژنرال ها سلامتی او را نوشیدند
[ترجمه گوگل]مقامات حزبی و ژنرال ها سلامت خود را تند تند کردند
[ترجمه گوگل]مقامات حزبی و ژنرال ها سلامت خود را تند تند کردند
13. The buns should be served lightly toasted.
[ترجمه ترگمان]این کلوچه باید به راحتی برشته بشه
[ترجمه گوگل]نان باید به آرامی تفت داده شود
[ترجمه گوگل]نان باید به آرامی تفت داده شود
14. Do you want this bread toasted?
[ترجمه ترگمان]این نون تست رو می خوای؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید این نان تست شده؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید این نان تست شده؟
15. He sat by the fire and toasted a piece of bread for himself.
[ترجمه ترگمان]کنار بخاری نشست و یک تکه نان برشته نوشید
[ترجمه گوگل]او توسط آتش سوزانید و یک تکه نان را برای خودش تشت زد
[ترجمه گوگل]او توسط آتش سوزانید و یک تکه نان را برای خودش تشت زد
پیشنهاد کاربران
خسته
بِرشته
تُرد
تُرد
کلمات دیگر: