• field on which american football is played; grassy expanse on which the sport of soccer is played
football field
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The football field is enclosed by a wall.
[ترجمه ترگمان]زمین فوتبال توسط یک دیوار محصور شده است
[ترجمه گوگل]میدان فوتبال توسط یک دیوار محصور شده است
[ترجمه گوگل]میدان فوتبال توسط یک دیوار محصور شده است
2. He limped off the football field.
[ترجمه ترگمان]از زمین فوتبال بیرون رفت
[ترجمه گوگل]او فوتبال را خالی کرد
[ترجمه گوگل]او فوتبال را خالی کرد
3. They are digging up the football field to lay a new surface.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال حفر زمین فوتبال برای قرار دادن یک سطح جدید هستند
[ترجمه گوگل]آنها زمین فوتبال را حفاری می کنند تا یک سطح جدید را بسازند
[ترجمه گوگل]آنها زمین فوتبال را حفاری می کنند تا یک سطح جدید را بسازند
4. You'll find Billy on the football field.
[ترجمه ترگمان]بیلی رو توی زمین فوتبال پیدا می کنی
[ترجمه گوگل]شما Billy را در میدان فوتبال پیدا خواهید کرد
[ترجمه گوگل]شما Billy را در میدان فوتبال پیدا خواهید کرد
5. The only time he wasn't was on the football field.
[ترجمه ترگمان]تنها زمانی که در زمین فوتبال نبود
[ترجمه گوگل]تنها زمانی بود که او در زمین فوتبال نبود
[ترجمه گوگل]تنها زمانی بود که او در زمین فوتبال نبود
6. Brad was a hero on the football field, and Annette cheered him on as a majorette.
[ترجمه ترگمان]برد یک قهرمان در زمینه فوتبال بود و آنت او را به عنوان یک majorette تشویق می کرد
[ترجمه گوگل]براد یک قهرمان در زمین فوتبال بود، و آنت او را به عنوان یک مهماندار تشویق کرد
[ترجمه گوگل]براد یک قهرمان در زمین فوتبال بود، و آنت او را به عنوان یک مهماندار تشویق کرد
7. Do they deserve it on the football field?
[ترجمه ترگمان]اونا لیاقت این کار رو تو زمین فوتبال دارن؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها در زمین فوتبال شایستگی دارند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها در زمین فوتبال شایستگی دارند؟
8. Policemen had to escort the referee from the football field.
[ترجمه ترگمان]مامورین پلیس باید داور را از میدان فوتبال همراهی کنند
[ترجمه گوگل]پلیس مجبور شد داور را از میدان فوتبال سوار کند
[ترجمه گوگل]پلیس مجبور شد داور را از میدان فوتبال سوار کند
9. Simon: It's about half the size of a football field.
[ترجمه ترگمان](سیمون): تقریبا نصف مساحت زمین فوتبال است
[ترجمه گوگل]سایمون: این حدود نصف اندازه یک زمین فوتبال است
[ترجمه گوگل]سایمون: این حدود نصف اندازه یک زمین فوتبال است
10. A football field sized area can be covered by two people in an hour with one of these units coup led with the large antenna coil.
[ترجمه ترگمان]یک سطح زمین فوتبال می تواند توسط دو نفر در یک ساعت با یکی از این دو دسته که با سیم پیچ آنتن بزرگ منتهی می شود، پوشش داده شود
[ترجمه گوگل]منطقه یک منطقه فوتبال می تواند توسط دو نفر در یک ساعت تحت پوشش قرار گیرد با یکی از این واحدهای کودتا منجر به کوپلینگ آنتن بزرگ
[ترجمه گوگل]منطقه یک منطقه فوتبال می تواند توسط دو نفر در یک ساعت تحت پوشش قرار گیرد با یکی از این واحدهای کودتا منجر به کوپلینگ آنتن بزرگ
11. Sports Entertainment Facilities: football field, a stadium, a Tennis Hall, swimming pool.
[ترجمه ترگمان]امکانات سرگرمی ورزشی: زمین فوتبال، استادیوم، سالن تنیس، استخر شنا
[ترجمه گوگل]امکانات تفریحی ورزشی: زمین فوتبال، استادیوم، سالن تنیس، استخر شنا
[ترجمه گوگل]امکانات تفریحی ورزشی: زمین فوتبال، استادیوم، سالن تنیس، استخر شنا
12. He always had his collar standing up when he was in the football field.
[ترجمه ترگمان]او همیشه وقتی در میدان فوتبال بود، یقه اش باز بود
[ترجمه گوگل]او همیشه در حالی که در میدان فوتبال ایستاده بود ایستاد
[ترجمه گوگل]او همیشه در حالی که در میدان فوتبال ایستاده بود ایستاد
13. He seems quiet but reveals his true character on the football field. You can also use either word to talk about an example of something that has all the important qualities it should have:She was his first real girlfriend.
[ترجمه ترگمان]او آرام به نظر می رسد اما شخصیت واقعی خود را در میدان فوتبال نشان می دهد همچنین می توانید از یک کلمه برای صحبت کردن در مورد یک نمونه از چیزی که باید داشته باشد استفاده کنید: او اولین دوست دختر واقعی او بود
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد ساکت اما شخصیت واقعی خود را در زمینه فوتبال نشان می دهد شما همچنین می توانید از هر کلمه برای صحبت در مورد نمونه ای از چیزی که دارای ویژگی های مهم آن است استفاده کنید: او اولین دوست دختر واقعی او بود
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد ساکت اما شخصیت واقعی خود را در زمینه فوتبال نشان می دهد شما همچنین می توانید از هر کلمه برای صحبت در مورد نمونه ای از چیزی که دارای ویژگی های مهم آن است استفاده کنید: او اولین دوست دختر واقعی او بود
14. The whole nation was following the drama being acted out on the football field.
[ترجمه ترگمان]کل کشور به دنبال نمایش بازی در زمین فوتبال بود
[ترجمه گوگل]کل ملت دنبال هنرپیشه بود که در زمینه فوتبال فعالیت می کرد
[ترجمه گوگل]کل ملت دنبال هنرپیشه بود که در زمینه فوتبال فعالیت می کرد
15. As long as he does the business on the football field, the club is happy with him.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که او کسب وکار را در میدان فوتبال انجام می دهد، باشگاه با او خوشحال است
[ترجمه گوگل]تا زمانی که او در زمینه فوتبال فعالیت می کند، این باشگاه با او خوشحال است
[ترجمه گوگل]تا زمانی که او در زمینه فوتبال فعالیت می کند، این باشگاه با او خوشحال است
پیشنهاد کاربران
زمین فوتبال
کلمات دیگر: