پیشوند: دوست، خواهان، متمایل [philoprogenitive]
philo
پیشوند: دوست، خواهان، متمایل [philoprogenitive]
انگلیسی به انگلیسی
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: loving; liking.
- philosophy
[ترجمه ترگمان] فلسفه
[ترجمه گوگل] فلسفه
[ترجمه گوگل] فلسفه
- philharmonic
[ترجمه ترگمان] ارکستر سمفونی
[ترجمه گوگل] فیلارمونیک
[ترجمه گوگل] فیلارمونیک
• loving, fond of
پیشنهاد کاربران
دوست داشتن
در واقع کلمه philosophyکه فلسفه میشود از دو کلمله philo یعنی دوستدار یا دوست داشتن و sophia یعنی حکمت تشکیل شده .
در واقع کلمه philosophyکه فلسفه میشود از دو کلمله philo یعنی دوستدار یا دوست داشتن و sophia یعنی حکمت تشکیل شده .
کلمات دیگر: