کلمه جو
صفحه اصلی

instruction manual

انگلیسی به انگلیسی

• handbook containing directions for performing certain actions

جملات نمونه

1. The instruction manual includes a section on troubleshooting to help you with any simple problems you might have with the television.
[ترجمه ترگمان]راهنمای دستورالعمل شامل یک بخش برای رفع اشکال است تا به شما کمک کند با هر مشکلی که ممکن است با تلویزیون داشته باشید، به شما کمک کند
[ترجمه گوگل]کتابچه راهنمای دستورالعمل شامل یک قسمت از عیب یابی است که به شما در حل مشکلات ساده ای که ممکن است با تلویزیون داشته باشد کمک کند

2. The instruction manual that came with my new computer wasn't very enlightening about how to operate it.
[ترجمه ترگمان]کتابچه راهنما که با کامپیوتر جدیدم امده بود، در مورد نحوه کار کردن با کامپیوتر چندان روشنگر نبود
[ترجمه گوگل]دستورالعمل دستورالعمل که با رایانه جدید من همراه بود، درباره نحوه کارکرد آن بسیار روشن نبود

3. The computer comes with a 600-page instruction manual.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر با یک دفترچه راهنمای ۶۰۰ صفحه ای وارد می شود
[ترجمه گوگل]کامپیوتر همراه با یک کتابچه راهنمای دستورالعمل 600 صفحه است

4. Have you seen the instruction manual for the washing machine?
[ترجمه ترگمان]آیا دستورالعمل دستورالعمل ماشین لباس شویی را دیده اید؟
[ترجمه گوگل]آیا کتابچه راهنمای ماشین لباسشویی را دیده اید؟

5. We've run across a slight problem with the instruction manual.
[ترجمه ترگمان]ما در یک مشکل جزئی با دفترچه راهنما برخورد کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما در رابطه با یک مشکل جزئی با دستورالعمل دستورالعمل اجرا کرده ایم

6. The manufacturers helpfully provide an instruction manual.
[ترجمه ترگمان]تولید کنندگان helpfully یک کتابچه راهنما را ارایه دهند
[ترجمه گوگل]تولید کنندگان به طرز مفید ارائه یک کتابچه راهنمای کاربر

7. The instruction manual completely defeated me.
[ترجمه ترگمان]دفترچه راهنما کاملا مرا شکست داد
[ترجمه گوگل]دستورالعمل دستورالعمل به طور کامل من را شکست داد

8. There is little point in reproducing the instruction manual here.
[ترجمه ترگمان]اینجا هیچ نقطه کوچکی وجود ندارد که این دستورالعمل را نشان دهد
[ترجمه گوگل]نکته کمی در بازتولید دستورالعمل در اینجا وجود دارد

9. Several basic procedures are included in the instruction manual supplied with the de Fonbrune microforge.
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل های اساسی متعددی در دستورالعمل ارایه شده توسط the microforge ارایه شده است
[ترجمه گوگل]چندین روش اساسی در کتابچه راهنمای کاربر ارائه شده با میکروفون de Fonbrune درج شده است

10. The instruction manual is written in clear, concise English.
[ترجمه ترگمان]دفترچه راهنما با زبان انگلیسی و روشن نوشته شده است
[ترجمه گوگل]دستورالعمل دستورالعمل در روشن و مختصر انگلیسی نوشته شده است

11. How she found the instruction manual.
[ترجمه ترگمان]چگونه دستورالعمل را پیدا کرد
[ترجمه گوگل]چگونه او کتابچه راهنمای کاربر را پیدا کرد

12. The company provide a glossy instruction manual and a telephone support service to make sure your project is a success.
[ترجمه ترگمان]شرکت یک دفترچه راهنمای عالی دستورالعمل و یک سرویس پشتیبانی تلفنی ارائه می کند تا مطمئن شود که پروژه شما یک موفقیت است
[ترجمه گوگل]این شرکت یک دفترچه راهنمای براق و یک سرویس پشتیبانی تلفنی فراهم می کند تا مطمئن شود که پروژه شما موفقیت آمیز است

13. Probably the instruction manual for the first vacuum cleaner.
[ترجمه ترگمان]احتمالا راهنمای دستورالعمل برای جاروبرقی اولین جارو برقی است
[ترجمه گوگل]احتمالا راهنمای دستورالعمل برای اولین جارو برقی

14. This Instruction Manual should be retained as proof of warranty.
[ترجمه ترگمان]این راهنمای آموزش باید به عنوان اثباتی برای ضمانت نگهداری شود
[ترجمه گوگل]این راهنمای آموزشی باید به عنوان ضمانتنامه حفظ شود

15. This is like having an instruction manual in which all the copies have the same typographical error.
[ترجمه ترگمان]این به این شکل است که یک دفترچه راهنما داشته باشید که در آن همه نسخه های دارای همان اشتباه تایپی باشند
[ترجمه گوگل]این مانند داشتن یک کتابچه راهنمای دستورالعمل است که در آن تمام نسخه ها دارای یک خطای تایپوگرافی هستند

پیشنهاد کاربران

guid book

دفترچه راهنما


کلمات دیگر: