(شیرینی سازی) نان شیرینی هلالی شکل، کروسانت
croissant
(شیرینی سازی) نان شیرینی هلالی شکل، کروسانت
انگلیسی به فارسی
(شیرینیسازی) کروسان (نان شیرینی هلالیشکل)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a roll, in the shape of a crescent, made of leavened dough or puff pastry.
• crescent-shaped pastry roll (french)
a croissant is a type of small bread-like cake that is eaten for breakfast.
a croissant is a type of small bread-like cake that is eaten for breakfast.
جملات نمونه
1. She bit into a croissant and took a sip of coffee.
[ترجمه ارسلانلو] او یک گاز به شیرینی زد و یک جرعه از قهوه خورد .
[ترجمه زهرا] او به یک کروسان نگاه کرد و جرعه ای قهوه نوشید
[ترجمه ترگمان]او کمی به شکل یک قرص نان خورد و جرعه ای قهوه نوشید[ترجمه گوگل]او به یک کریسانت کوچ کرده و یک قهوه میخورد
2. Top with croissant cubes, dividing equally.
[ترجمه ترگمان]با تکه های نان شیرینی هلالی شکلی که به طور مساوی تقسیم شده اند
[ترجمه گوگل]بالا با مکعب کریسنت، تقسیم به همان اندازه
[ترجمه گوگل]بالا با مکعب کریسنت، تقسیم به همان اندازه
3. I put an almond croissant in a low oven for him.
[ترجمه ملیکا] من یک کریسانت بادام را در کوره برای او کم گذاشتم .
[ترجمه Sana] من یک کریسانک بادا را در درجه ی کم فر برای او قرار دادم .
[ترجمه mohammad.t] من یک کروسان ( پیراشکی هلالی مغز دار ) بادام برای او در درجه کم فر قرار دادم.
[ترجمه ترگمان]من یه \"almond\" توی یه اجاق کوچیک براش گذاشتم[ترجمه گوگل]من یک کریسانت بادام را در یک کوره کم برای او گذاشتم
4. A croissant warm from the oven, a cup of good coffee and a tumbler of just-squeezed orange juice costs under £
[ترجمه ترگمان]یک نان شیرینی هلالی از فر، یک فنجان قهوه خوب و یک لیوان آب پرتغال فشرده زیر ۲۰ پوند
[ترجمه گوگل]یک کریسانت گرم از اجاق، یک فنجان قهوه خوب و یک دسته از آب پرتقال فقط فشرده هزینه های زیر £
[ترجمه گوگل]یک کریسانت گرم از اجاق، یک فنجان قهوه خوب و یک دسته از آب پرتقال فقط فشرده هزینه های زیر £
5. Arrange croissant cubes on large baking sheet.
[ترجمه ترگمان]تکه های کلوچه مانند نان شیرینی هلالی روی یک ورقه پخت بزرگ ترتیب دهید
[ترجمه گوگل]مکعب کوریسانت را روی ورق پخت بزرگ تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]مکعب کوریسانت را روی ورق پخت بزرگ تنظیم کنید
6. Would you like a croissant with that?
[ترجمه ترگمان]از یه \"croissant\" خوشت میاد؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید یک کریسنت با آن
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید یک کریسنت با آن
7. She padded out with the plate of unfinished croissant.
[ترجمه ترگمان]با بشقاب of unfinished بیرون رفت
[ترجمه گوگل]او با صفحه ای از کریسانت ناتمام پاشیده شد
[ترجمه گوگل]او با صفحه ای از کریسانت ناتمام پاشیده شد
8. We offer soft roll, hard roll, Danish pastry, croissant, French bread, muffin and toast.
[ترجمه ترگمان]ما شیرینی نرم و شیرینی و شیرینی دانمارکی و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و
[ترجمه گوگل]ما پیشنهاد می کنیم رول نرم، رول سخت، شیرینی دانمارکی، کریسانت، نان فرانسوی، کافئین و نان تست
[ترجمه گوگل]ما پیشنهاد می کنیم رول نرم، رول سخت، شیرینی دانمارکی، کریسانت، نان فرانسوی، کافئین و نان تست
9. Can I have a croissant?
[ترجمه tara] آیا میتونم یه کروسان داشته باشم
[ترجمه ترگمان]میتونم یه چیزی بخورم؟[ترجمه گوگل]آیا می توانم یک کریستال داشته باشم؟
10. Across the busy plaza, vendors sell hot dogs and croissant sandwiches.
[ترجمه Negin] در آن سوی میدان شلوغ، فروشندگان، هات داگ ها و ساندویچ های کریسانت را میفروشند.
[ترجمه Negin] در آن سوی میدان شلوغ، فروشنده ها، هات داگ ها و کروسان ها را می فروشند.
[ترجمه ترگمان]در آن سوی میدان شلوغ، فروشنده ها سگ های داغ و ساندویچ را می فروشند[ترجمه گوگل]در سراسر میدان شلوغ، فروشندگان سگ ها و ساندویچ کریستال را به فروش می رسانند
11. He poured another cup of coffee, finished the last croissant.
[ترجمه ترگمان]یک فنجان دیگر قهوه ریخت و آخرین croissant را تمام کرد
[ترجمه گوگل]او یک فنجان دیگر قهوه ریخت، آخرین کریسانت را به پایان رساند
[ترجمه گوگل]او یک فنجان دیگر قهوه ریخت، آخرین کریسانت را به پایان رساند
12. She shook her head and swallowed a bite of croissant.
[ترجمه ترگمان]سرش را تکان داد و جرعه ای از croissant را نوشید
[ترجمه گوگل]او سرش را تکان داد و یک نیش کرازانت را فرو برد
[ترجمه گوگل]او سرش را تکان داد و یک نیش کرازانت را فرو برد
13. I would like to take a cup of tea and milk, poached eggs, and one croissant and banana muffi.
[ترجمه ترگمان]دلم می خواهد یک فنجان چای و شیر و تخم مرغ آب پز و یک کلوچه و یک کلوچه موز بخورم
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک فنجان چای و شیر، تخم مرغ پخته و یک کویاسان و موز موز را بخورم
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک فنجان چای و شیر، تخم مرغ پخته و یک کویاسان و موز موز را بخورم
14. Ham and cheddar cheese baked with onions on a fluffy croissant with organic lettuce and tomatoes.
[ترجمه ترگمان]پنیر چدار و پنیر چدار با پیازهای جهنده با کاهو و گوجه فرنگی به همراه پیاز پخته می شوند
[ترجمه گوگل]پنیر و پنیر چدار را با پیاز بر روی یک کریسانت کیک پودری با کاهو آلی و گوجه فرنگی پخته می کنید
[ترجمه گوگل]پنیر و پنیر چدار را با پیاز بر روی یک کریسانت کیک پودری با کاهو آلی و گوجه فرنگی پخته می کنید
پیشنهاد کاربران
a French crescent - shaped roll made of sweet flaky pastry, often eaten for breakfast.
نان شیرینی به صورت هلالی شکل ) معمولا😜😜😜😜
نان شیرینی
پیراشکی هلالی شکل
پیراشکی هلالی شکل
کروسان
کروسان، شیرینی به صورت هلالی شکل
نمونه جمله
. I want a croissant with tea for breakfast
نمونه جمله
. I want a croissant with tea for breakfast
معنی نانی به شکل حلال که برای صبحانه خورده می شود
جمله she makes some croissant
جمله she makes some croissant
کروسان
مثال:
This morning my sister ate croissant with tea for breakfast
مثال:
This morning my sister ate croissant with tea for breakfast
کروسان
مثال:
She buy some croissant
مثال:
She buy some croissant
کروسان ( نوعی شیرینی/کیک )
I asked him which pastry he wanted and he picked an almond croissant
I asked him which pastry he wanted and he picked an almond croissant
رول - پیراشکی
کلمات دیگر: