روی هم رفته، در کل، در جمع
in all
روی هم رفته، در کل، در جمع
انگلیسی به فارسی
در همه
جملات نمونه
1. Moderation in all things is the best of rules.
[ترجمه ترگمان]میانه روی در همه چیزها، بهترین قواعد است
[ترجمه گوگل]هماهنگی در همه چیز بهترین قواعد است
[ترجمه گوگل]هماهنگی در همه چیز بهترین قواعد است
2. Nothing in all the world is more dangerous than sincere ingnorance and conscientious stupidity.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز در جهان خطرناک تر از ingnorance و حماقت صادقانه است
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در تمام دنیا خطرناکتر از انحصار صادقانه و حماقت وجدان نیست
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در تمام دنیا خطرناکتر از انحصار صادقانه و حماقت وجدان نیست
3. In all things, it is better to hope than to despair.
[ترجمه ترگمان]در هر حال، بهتر است که امیدوار باشیم تا ناامید
[ترجمه گوگل]در همه چیز، بهتر است امید داشته باشیم تا ناامیدی
[ترجمه گوگل]در همه چیز، بهتر است امید داشته باشیم تا ناامیدی
4. The courses will give the beginner personal tuition in all types of outdoor photography.
[ترجمه ترگمان]این دوره ها به مبتدیان جهت تدریس خصوصی در همه انواع عکاسی در فضای باز می پردازند
[ترجمه گوگل]این دوره ها در تمام انواع عکاسی در فضای باز، آموزش شخصی مبتدی را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]این دوره ها در تمام انواع عکاسی در فضای باز، آموزش شخصی مبتدی را ارائه می دهد
5. Did you notice what was his all in all?
[ترجمه ترگمان]متوجه شدی که اون چی بود؟
[ترجمه گوگل]آیا متوجه شدید که همه چیز در کل او بود؟
[ترجمه گوگل]آیا متوجه شدید که همه چیز در کل او بود؟
6. The crew are thirty in all.
[ترجمه ترگمان]کارکنان سی نفر هستند
[ترجمه گوگل]خدمه سیصد نفر است
[ترجمه گوگل]خدمه سیصد نفر است
7. I feel that women in all types of employment can benefit from joining a union.
[ترجمه ترگمان]من احساس می کنم که زنان در انواع مختلف اشتغال می توانند از پیوستن به اتحادیه بهره مند شوند
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم که زنان در تمام انواع اشتغال ممکن است از پیوستن به اتحادیه بهره مند شوند
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم که زنان در تمام انواع اشتغال ممکن است از پیوستن به اتحادیه بهره مند شوند
8. Here comes today with special pride in all the achievements you have made. May your dearest wishes through all the years in store come true,and make you happier than you have ever been before.
[ترجمه ترگمان]در اینجا با غرور خاصی در تمام دستاوردهای حاصل از این دست آمده است امیدوارم در تمام سال هایی که در فروشگاه به سر می برید، بهترین آرزوها را داشته باشید، و شما را خوشبخت تر از قبل تر کنید
[ترجمه گوگل]امروزه با افتخار خاصی در تمام دستاوردهای شما ساخته شده است خواهش می کنم عزیزترین خواسته های شما در طول تمام سال ها در فروشگاه حقیقی است و شما را خوشحال تر از آنچه قبلا بوده اید
[ترجمه گوگل]امروزه با افتخار خاصی در تمام دستاوردهای شما ساخته شده است خواهش می کنم عزیزترین خواسته های شما در طول تمام سال ها در فروشگاه حقیقی است و شما را خوشحال تر از آنچه قبلا بوده اید
9. I asked if she was married in all innocence .
[ترجمه ترگمان]من از او پرسیدم که آیا او با همه پاکی ازدواج کرده است یا نه
[ترجمه گوگل]من پرسیدم آیا او در همه بی گناهان ازدواج کرده است؟
[ترجمه گوگل]من پرسیدم آیا او در همه بی گناهان ازدواج کرده است؟
10. There are six people in all in my family.
[ترجمه ترگمان]در خانواده من شش نفر هستند
[ترجمه گوگل]در خانواده من شش نفر هستند
[ترجمه گوگل]در خانواده من شش نفر هستند
11. Moderation in all things.
[ترجمه ترگمان]قانع بودن در همه امور
[ترجمه گوگل]همدردی در همه چیز
[ترجمه گوگل]همدردی در همه چیز
12. Is he justified in all his actions?
[ترجمه ترگمان]آیا حق دارد همه اعمال او را توجیه کند؟
[ترجمه گوگل]آیا او در تمام اقدامات او توجیه شده است؟
[ترجمه گوگل]آیا او در تمام اقدامات او توجیه شده است؟
13. Canada will ban smoking in all offices later this year.
[ترجمه ترگمان]کانادا در اواخر سال جاری سیگار کشیدن را در همه دفاتر ممنوع خواهد کرد
[ترجمه گوگل]کانادا در اواخر امسال ممنوعیت سیگار کشیدن را در تمام دفاتر ممنوع خواهد کرد
[ترجمه گوگل]کانادا در اواخر امسال ممنوعیت سیگار کشیدن را در تمام دفاتر ممنوع خواهد کرد
14. All in all, just past. Ever had, only memories.
[ترجمه ترگمان] همش گذشته، فقط گذشته تا حالا داشتی، فقط خاطرات
[ترجمه گوگل]در کل، فقط گذشته تا به حال، فقط خاطرات
[ترجمه گوگل]در کل، فقط گذشته تا به حال، فقط خاطرات
15. When the police arrived, the crowd scattered in all directions.
[ترجمه ترگمان]وقتی پلیس آمد، جمعیت در همه جا پراکنده شدند
[ترجمه گوگل]وقتی پلیس وارد شد، جمعیت در همه جهات پراکنده شد
[ترجمه گوگل]وقتی پلیس وارد شد، جمعیت در همه جهات پراکنده شد
پیشنهاد کاربران
در تمام
در مجموع
کلی، به صورت کلی، در مجموع
کلمات دیگر: