To put, set, or lay someone or something on top of someone or something
place on
پیشنهاد کاربران
تحیمل کردن
قرار گرفتن
مقرر شدن . مثال:there was a quota placed on the number of people who could migrate
here.
سهمیه ای برای تعداد افرادی که میتوانستند به اینجا مهاجرت کنند مقرر شده بود
here.
سهمیه ای برای تعداد افرادی که میتوانستند به اینجا مهاجرت کنند مقرر شده بود
اختصاص دادن
جانمایی شد
کلمات دیگر: