کلمه جو
صفحه اصلی

pudge


معنی : خپله، خپل
معانی دیگر : ادم خپل، جانور چاق

انگلیسی به فارسی

پودر، خپل، خپله


مترادف و متضاد

خپله (اسم)
half-pint, punch, butterball, shorty, dumpling, runt, podge, pudge, snippet, roly-poly, stump

خپل (اسم)
butterball, podge, pudge

پیشنهاد کاربران

Pudge
ی جورایی غصاب هم گفته میشه

قصاب

هیرو بوچر در dota2 . قصاب
مرد خرفت و چاق و بوگندو که هوک می کند


کلمات دیگر: