کلمه جو
صفحه اصلی

cold comfort


راحتی کم، تسکین جزیی، دل خوش کنک

انگلیسی به فارسی

آسایش سرد


انگلیسی به انگلیسی

• slight consolation, little comfort, weak consolation

جملات نمونه

1. Another drop in the inflation rate was cold comfort yesterday for the 74 million jobless.
[ترجمه ترگمان]یک افت دیگر در نرخ تورم روز گذشته برای ۷۴ میلیون کارگر بی کار بود
[ترجمه گوگل]کاهش دیگری در نرخ تورم روز گذشته برای 74 میلیون بیکار بود

2. A drop in the unemployment rate was cold comfort for those without a job .
[ترجمه ترگمان]کاهش نرخ بیکاری برای افراد بدون شغل باعث راحتی و راحتی بود
[ترجمه گوگل]کاهش نرخ بیکاری برای افرادی که بدون شغل بودند، راحت بود

3. A small drop in the inflation rate was cold comfort for the millions without a job.
[ترجمه ترگمان]کاهش اندکی در نرخ تورم برای میلیون ها نفر بدون شغل باعث آرامش و راحتی شد
[ترجمه گوگل]افت کوچکی از نرخ تورم برای میلیون ها نفر بدون شغل آرام بود

4. The drop in the unemployment figures is cold comfort to those still looking for work.
[ترجمه ترگمان]کاهش ارقام بیکاری برای کسانی که هنوز به دنبال کار می گردند، آرامش بخش است
[ترجمه گوگل]کاهش نرخ بیکاری برای کسانی که هنوز هم به دنبال کار هستند، آرامش بخش است

5. After losing my job it was cold comfort to be told I'd won the office raffle.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه شغلم رو از دست دادم، خیالم راحت شد
[ترجمه گوگل]پس از از دست دادن شغل من راحت شدم که گفته شود من قرعه کشی دفتر را به دست آورده ام

6. Brussels brings cold comfort to sheep farmers.
[ترجمه ترگمان]بروکسل به کشاورزان گوسفند آرامش سردی می دهد
[ترجمه گوگل]بروکسل برای کشاورزان گوسفند راحتی می بخشد

7. It's cold comfort, of course, when there isn't much of a market to have a share of.
[ترجمه ترگمان]البته، وقتی که بازار زیادی برای داشتن سهمی از آن وجود ندارد، راحتی و راحتی است
[ترجمه گوگل]البته، راحتی سرد، زمانی است که بازار زیادی برای داشتن یک سهم وجود ندارد

8. The business won't go bankrupt, but that's cold comfort to the 15 people who lost their jobs.
[ترجمه ترگمان]این کسب وکار ورشکست نخواهد شد، اما آن راحتی سرد برای ۱۵ نفری است که شغل خود را از دست داده اند
[ترجمه گوگل]این کسب و کار ورشکسته نخواهد شد، اما این راحتی را برای 15 نفر که مشاغل خود را از دست داده اند، سرد می کند

9. It was cold comfort, all right.
[ترجمه ترگمان]خیالم راحت شد، بسیار خوب
[ترجمه گوگل]راحت بود، همه چیز درست بود

10. But this opposition misleads; charisma is cold comfort without expert management.
[ترجمه ترگمان]اما این مخالفان تندروی می کنند؛ جذبه و جذبه به سردی سرد بدون مدیریت متخصص است
[ترجمه گوگل]اما این مخالفت گمراه می شود؛ کاریزما راحتی سرد بدون مدیریت متخصص است

11. The happy ending is cold comfort:a ruck of bony children trying to sleep in a shantytown.
[ترجمه ترگمان]پایان خوشی که به پایان می رسد، تسلای سردی است: گروهی از کودکان استخوانی که سعی در خوابیدن در یک شهرک کلبه ای را دارند
[ترجمه گوگل]پایان خوش خوشبختی سردی است که بچه های استخوانی در تلاش برای خوابیدن در شنتیتون هستند

12. Miller's self - styled heroics were a cold comfort for his team leader.
[ترجمه ترگمان]قهرمانانه سازی میلر برای رهبر تیم مایه آرامش سردی بود
[ترجمه گوگل]میلر به سبک قهرمانانه ی خود، آرامش سردی برای رهبر تیمش بود

13. It is cold comfort to know that others are ill too.
[ترجمه ترگمان]خیلی راحت می شود فهمید که دیگران هم بیمار هستند
[ترجمه گوگل]آرامش سرد این است که بدانیم دیگران نیز بیمار هستند

14. And even if I'm right, it's cold comfort to many minorities.
[ترجمه ترگمان]و حتی اگر حق با من باشد، این آرامش خاطر بسیاری از اقلیت را دارد
[ترجمه گوگل]و حتی اگر من حق دارم، راحت تر از بسیاری از اقلیت ها است

پیشنهاد کاربران

از چیزی لذت نبردن و خوشحال نشدن
چیزی که لذت آور یا خوش حال کننده نیست

از چیزی لذت نبردن و خوشحال نشدن


کلمات دیگر: