کلمه جو
صفحه اصلی

cretan

انگلیسی به فارسی

کورتان


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the island of crete
person born or residing in the island of crete

جملات نمونه

1. Instead, a Cretan pirate must have spirited her away.
[ترجمه ترگمان]به جای آن، یک دزد دریایی دیگر باید او را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]در عوض، دزد دریایی Cretan باید از او روحیه داشته باشد

2. As Alexis Zorba, the passionate, free-spirited Cretan peasant, he reached his apotheosis.
[ترجمه ترگمان]همان طور که آلکسیس Zorba، مرد پر شور و روحی با روح Cretan به his می رسید
[ترجمه گوگل]همانطور که الکسیس زوربا، دهقانی کرتین، پرشور و آزاد، به اوج شکوفایی رسید

3. The many depictions of bulls in Cretan art include images of bulls sacrificed to the Goddess in joyous processions.
[ترجمه ترگمان]تصویر گاوه ای نر در هنر Cretan شامل تصاویری از گاوه ای نر قربانی الهه در دسته های شادمان می شود
[ترجمه گوگل]تصاویر بسیاری از گاو نر در هنر کرین شامل تصاویری از گاوهایی است که در جشن های شاد مرا به الهه قربانی می کنند

4. ANSWER: If Epimenides knew of at least one Cretan (other than himself) who is not a liar, his statement is a lie (because he asserts all) even though it correctly describes the speaker as a liar.
[ترجمه ترگمان]ANSWER: اگر Epimenides حداقل یک کرت (غیر از خودش)را می دانست که دروغ گو نیست، بیانیه او دروغ است (چون او همه را به عنوان دروغگو توصیف می کند)
[ترجمه گوگل]جواب: اگر Epimenides حداقل یکی از کرتین (غیر از خود) را بداند که دروغگو نیست، بیانیه او دروغ است (چرا که او همه را ادعا می کند)، هرچند که به درستی سخنران را دروغگو توصیف می کند

5. What about the. . . Cretan thalassocracy, whose catastrophic demise is. . . incontrovertible?
[ترجمه ترگمان]در مورد \"Cretan thalassocracy\" که مرگ مصیبت بار کیه، incontrovertible؟
[ترجمه گوگل]در مورد     تلاسکراستان کرتان، که مرگ فاجعه آمیز آن است      غیر قابل تحمل

6. When the Cretan bull escaped into the area of Marathon he set out alone to fight with the beast and offered it up as a sacrifice to the gods.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که گاو دانی به منطقه ماراتون پناه برد، او به تنهایی راه افتاد تا با آن حیوان بجنگد و آن را قربانی خدایان کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که گاو Cretan به منطقه ماراتن فرار کرد، او تنها برای مبارزه با حیوانات مبارزه کرد و آن را به عنوان قربانی برای خدایان عرضه کرد

7. Paradox derived from the statement attributed to the Cretan prophet Epimenides (6th century BC) that all Cretans are liars.
[ترجمه ترگمان]پارادوکس برگرفته از بیانیه مربوط به the prophet (قرن ششم پیش از میلاد)است که همه Cretans دروغ می گویند
[ترجمه گوگل]پارادوکس مشتق شده از این بیانیه به Epimenides پیام قرن (قرن 6 قبل از میلاد) مربوط می شود که تمام کرت ها دروغگو هستند

8. Cretan brake thus provides us a new plant material to study the mechanism of As - accumulation.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه ترمز Cretan برای ما یک ماده گیاهی جدید برای مطالعه مکانیزم تجمع فراهم می کند
[ترجمه گوگل]بنابراین ترتیب Cretan به ما یک ماده گیاهی جدید برای مطالعه مکانیسم As - تجمع می دهد

9. If Epimenides is a Cretan and a liar, then his statement, “The Cretans, always liars” is a lie.
[ترجمه ترگمان]اگر Epimenides یک \"Cretan\" و یک دروغگو است، پس از آن جمله \"The Cretans که همیشه دروغ گوها\" است، دروغ است
[ترجمه گوگل]اگر Epimenides یک کرتین و دروغگو است، پس بیانیه او، "Cretans، همیشه دروغگو" دروغ است

10. Again we find a mystery of distortions, both of the psyche, and of the historical facts of Cretan religious practice.
[ترجمه ترگمان]باز هم یک راز از distortions، هم از ذهن، و هم از واقعیات تاریخی اعمال دینی کرت می یابیم
[ترجمه گوگل]باز هم ما یک رمز و راز از تحریف ها، هر دو روح و حقایق تاریخی از عمل مذهبی بحرین پیدا می کنیم

11. It may be possible to analyse the plans of the other ancient Cretan temples in the same way.
[ترجمه ترگمان]شاید بتوان طرح های دیگر معابد باستانی Cretan را نیز تحلیل کرد
[ترجمه گوگل]ممکن است برنامه های دیگر معابد کرتین باستانی را به همان شیوه تحلیل کنیم

12. We will find the same lack of weapons in Cretan art, more than 000 years after the Palcolithic.
[ترجمه ترگمان]ما همان کمبود سلاح در هنر Cretan را بیش از ۲۰۰۰ سال پس از the پیدا خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما از سلاح کمتری در هنر کرین، بیش از 000 سال پس از Palcolithic پیدا خواهیم کرد

13. According to legend, he killed the Minotaur in the Cretan labyrinth.
[ترجمه ترگمان]طبق افسانه، اون \"میناتور\" رو توی \"Cretan labyrinth\" کشته
[ترجمه گوگل]با توجه به افسانه ها، او Minotaur را در دخمه پرپیچ و خم Cretan کشته است

14. The special geo-climatic conditions play the main role in quality of Cretan Olive Oil.
[ترجمه ترگمان]شرایط اقلیمی خاص نقش اصلی در کیفیت روغن زیتون را ایفا می کند
[ترجمه گوگل]شرایط ویژه جغرافیایی-آب و هوا نقش اصلی در کیفیت روغن زیتون کرتان را ایفا می کنند

پیشنهاد کاربران

منسوب به جزیره ی کرت ( اقریطس ) بزرگ ترین جزیره ی یونان


کلمات دیگر: