دماغ خود را گرفتن (با دستمال و غیره)، بینی خود را پاک کردن، (عامیانه) خودستایی کردن
blow one's own horn
دماغ خود را گرفتن (با دستمال و غیره)، بینی خود را پاک کردن، (عامیانه) خودستایی کردن
انگلیسی به انگلیسی
• brag, boast
پیشنهاد کاربران
از خود تعریف کردن
تعریف از خود کردن
کلمات دیگر: