کلمه جو
صفحه اصلی

mutual fund


(بورس سهام) شرکت تعاونی سرمایه گذاری در سهام (یا اوراق قرضه و غیره)، شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند

انگلیسی به فارسی

شرکتی که بکار خرید سهام شرکت‌های دیگر مبادرت کند


انگلیسی به انگلیسی

• type of investment in which many individual investors give funds to a brokerage house which invests and manages the money (finance)
a mutual fund is the same as a unit trust; used in american english.

مترادف و متضاد

stock or bond fund


Synonyms: 401(k) fund, IRA, bond fund, closed-end fund, hedge fund, individual retirement account, investment fund, money market funds, money-market fund, no-load fund, open-end fund, retirement plan, stock fund


جملات نمونه

1. And mutual fund technology has blossomed, making it easy to shift from one fund to another.
[ترجمه ترگمان]و تکنولوژی سرمایه گذاری دوجانبه شکوفا شده است و انتقال از یک صندوق به صندوق دیگر را آسان کرده است
[ترجمه گوگل]و تکنولوژی صندوق سرمایه گذاری به شکوفایی رسیده است، و از انتقال یک صندوق به دیگری آسان است

2. A mutual fund is a portfolio of stocks or bonds that is jointly owned by a large number of investors.
[ترجمه ترگمان]یک صندوق مشترک یک پورتفولیو از سهام یا اوراق قرضه است که به طور مشترک با تعداد زیادی سرمایه گذاران در مالکیت است
[ترجمه گوگل]یک صندوق متقابل مجموعه ای از سهام یا اوراق قرضه است که به طور مشترک متعلق به تعداد زیادی از سرمایه گذاران است

3. Invest in a stock mutual fund. Buy a short-term bond fund.
[ترجمه ترگمان]در یک صندوق سرمایه گذاری سهامی سرمایه گذاری کنید یک صندوق اوراق قرضه کوتاه مدت بخرید
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری در صندوق سرمایه گذاری سهام خرید اوراق قرضه کوتاه مدت

4. Was the $ 2 trillion in mutual fund retirement plans endangered by the market correction?
[ترجمه ترگمان]آیا ۲ تریلیون دلار در طرح های بازنشستگی صندوق دو طرفه توسط اصلاح بازار در معرض خطر قرار دارد؟
[ترجمه گوگل]2 تریلیون دلار در برنامه های بازنشستگی صندوق های متقابل توسط اصلاحات بازار مورد تهدید قرار گرفت؟

5. A money market mutual fund is conceptually simple.
[ترجمه ترگمان]یک سرمایه گذاری مشترک در بازار پول بسیار ساده است
[ترجمه گوگل]یک صندوق سرمایه گذاری پولی مفهومی ساده است

6. The big mutual fund suffered late last year from the same mistakes that hurt the hedge fund.
[ترجمه ترگمان]صندوق سرمایه گذاری بزرگ در اواخر سال گذشته از همان اشتباهاتی که صندوق پرچینی را آزار می داد آسیب دیده بود
[ترجمه گوگل]صندوق متقابل بزرگ در اواخر سال گذشته از اشتباهات مشابهی که صندوق هزاره را خراب می کند، رنج می برد

7. Mutual fund assets more than doubled in size between 1991 and 199
[ترجمه ترگمان]دارایی های صندوق سرمایه گذاری مشترک بیش از دو برابر شده بین سال ۱۹۹۱ و ۱۹۹ میلیون نفر بود
[ترجمه گوگل]دارایی های صندوق سرمایه گذاری بین سال های 1991 تا 199 بیش از دو برابر شده است

8. Whilst I am still in favour of a mutual fund, I think the current risk banding is rubbish.
[ترجمه ترگمان]در حالی که من هنوز هم طرفدار یک سرمایه گذاری دوجانبه هستم، فکر می کنم باند خطر فعلی زباله است
[ترجمه گوگل]در حالی که من هنوز به نفع یک صندوق متقابل هستم، من فکر می کنم که باندهایی که در حال حاضر خطر هستند، زباله است

9. The standard mutual fund disclaimer says that past performance is no guarantee of future results.
[ترجمه ترگمان]وجه مشترک استاندارد disclaimer می گوید که عملکرد گذشته تضمینی برای نتایج آینده نیست
[ترجمه گوگل]سلب مسئولیت صندوق متقابل صندوق بین المللی پول می گوید که عملکرد گذشته تضمین نتایج آینده نیست

10. We have these Fidelity mutual fund accounts: Equity Income, $ 2 000.
[ترجمه ترگمان]ما این حساب های صندوق دو طرفه را داریم: درآمد صاحبان سهام، ۲۰۰۰ دلار
[ترجمه گوگل]ما این صندوق های اعتباری وفاداری داریم: درآمد سهام، 2،000 دلار

11. More advanced services include stock and mutual fund brokerage or trading services, currency trading, and credit or debit card management.
[ترجمه ترگمان]خدمات پیشرفته تر عبارتند از سهام، سهام متقابل و یا خدمات تجاری، تجارت ارز، و مدیریت کارت اعتباری یا کارت اعتباری
[ترجمه گوگل]خدمات پیشرفته تر شامل سهام و صندوق های سرمایه گذاری مشترک یا معاملات تجاری، تجارت ارز، و مدیریت کارت اعتباری و یا بدهی می باشد

12. We add $ 200 a month to taxable mutual fund accounts.
[ترجمه ترگمان]ما ۲۰۰ دلار برای مشمول مالیات بر حساب های صندوق مشترک اضافه می کنیم
[ترجمه گوگل]ما 200 دلار در ماه به حساب های صندوق های متقابل مالیاتی اضافه می کنیم

13. The program allows clients to buy and sell mutual fund shares without paying commissions.
[ترجمه ترگمان]این برنامه به مشتریان اجازه خرید و فروش سهام مشترک مالی بدون پرداخت کارمزد را می دهد
[ترجمه گوگل]این برنامه به مشتریان اجازه می دهد تا بدون پرداخت هزینه های خرید و فروش سهام صندوق های سرمایه گذاری، خرید و فروش کنند

14. The mutual fund company still owns about 71 million Merrill shares and 08 million shares of Morgan Stanley.
[ترجمه ترگمان]این شرکت سرمایه گذاری مشترک هنوز مالک حدود ۷۱ میلیون سهم مریل و ۸ میلیون سهم مورگان استنلی است
[ترجمه گوگل]شرکت سهامی متقابل هنوز حدود 71 میلیون سهام Merrill و 08 میلیون سهام مورگان استنلی را دارد

15. Fidelity is expected to release its monthly mutual fund guide tomorrow.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که وفاداری در آینده راهنمای صندوق دو طرفه خود را آزاد کند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که وفاداری فردا ماهانه راهنمای صندوق متقابل خود را منتشر کند

پیشنهاد کاربران

صندوق سرمایه گذاری مشترک

شرکت کارگزاری سرمایه گذاری
شرکت سرمایه گذاری دو جانبه



کلمات دیگر: