1. very large python of southeast Asia.
[ترجمه هلن] مار افعی بسیار بزرگ از جنوب شرقی آفریقا
[ترجمه ترگمان]یک مار پیتون بسیار بزرگ از جنوب شرقی آسیا
[ترجمه گوگل]پایتون بسیار بزرگ جنوب شرقی آسیا
2. He says his favourite Monty Python sketch is the one about Jean-Paul Sartre.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که طرح favourite پایتون مربوط به ژان - پل سارتر است
[ترجمه گوگل]او می گوید طرح مونتینی پایتون مورد علاقه اش درباره ژان پل سارتر است
3. Some species of python have been measured at over 28 feet long.
[ترجمه ترگمان]برخی گونه ها به زبان Python به طول ۲۸ فوت اندازه گیری شده اند
[ترجمه گوگل]برخی از گونه های پایتون در طول بیش از 28 پا اندازه گیری شده اند
4. I found myself in front of the reticulated python.
[ترجمه ترگمان]خودم رو جلوی یه مار پیتون پیدا کردم
[ترجمه گوگل]من خودم را در مقابل پایتون مجزا قرار دادم
5. Along came a man carrying a large python.
[ترجمه ترگمان]در این میان مردی با یک افعی بزرگ وارد شد
[ترجمه گوگل]در طول یک مرد با یک پایتون بزرگ روبرو شد
6. Our great secret with Python was we got rid of punchlines.
[ترجمه ترگمان]راز بزرگ ما با \"Python\" بود که از شر \"punchlines\" خلاص شدیم
[ترجمه گوگل]راز بزرگ ما با پایتون ما از پانچلین خلاص شد
7. Others, such as the Delphic Python, live in dark moist caves.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر، مانند پایتون Delphic، در غارهای مرطوب تاریک زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]دیگران، مانند پایتون دلفی، در غارهای مرطوب تاریک زندگی می کنند
8. A student discovered the 12-foot python coiled in a corner of the classroom.
[ترجمه ترگمان]یک دانش آموز پسر ۱۲ فوتی مار پیتون را پیدا کرد که در گوشه ای از کلاس چنبره زده بود
[ترجمه گوگل]یک دانش آموز پایتون 12 پا را در یک گوشه کلاس قرار داد
9. But in the case of Python that could not be more inappropriate.
[ترجمه ترگمان]اما در مورد پیتون که نمی شد inappropriate کرد
[ترجمه گوگل]اما در مورد پایتون که نمیتواند بیشتر نامناسب باشد
10. Floating-point values in Python are always done in double precision; hence, Python float types correspond to doubles in a C-like language.
[ترجمه ترگمان]مقادیر نقطه شناور در پایتون با دقت مضاعف انجام می شود؛ از این رو، انواع float پایتون مربوط به دو برابر شدن در یک زبان C است
[ترجمه گوگل]مقادیر شناور نقطه در پایتون همیشه با دو دقت انجام می شود؛ از این رو، انواع شناور پایتون به زبان دوبعدی در یک زبان C مشابه می باشند
11. In addition, Python makes it easy to determine a variable's type, using the type function.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آن، پایتون جهت تعیین نوع متغیر با استفاده از تابع نوع را آسان می سازد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پایتون با استفاده از تابع نوع، می تواند نوع متغیر را تعیین کند
12. In Asia, there is the Indian python and the reticulated python.
[ترجمه ترگمان]در آسیا، یک مار پیتون هندی و مار پیتون reticulated وجود دارد
[ترجمه گوگل]در آسیا، پایتون هند و پایتون مجزا وجود دارد
13. On the other hand, Python also offers much more error checking than C, and, being a very-high-level language, it has high-level data types built in, such as flexible arrays and dictionaries.
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، پایتون نسبت به C، چک کردن خطای بسیار بیشتری را ارایه می دهد، و یک زبان سطح بسیار بالا است، دارای انواع داده های سطح بالا است که در آن ها آرایه های انعطاف پذیر و لغت نامه های انعطاف پذیر وجود دارد
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، پایتون همچنین چک کردن خطا بسیار بیشتر از C را ارائه می دهد و، به عنوان یک زبان سطح بالا، دارای انواع داده های سطح بالا ساخته شده است مانند آرایه های انعطاف پذیر و واژه نامه ها
14. He opened up a cage and lifted out a 6ft python.
[ترجمه ترگمان]او یک قفس را باز کرد و یک مار پیتون را بلند کرد
[ترجمه گوگل]او یک قفس را باز کرد و پایتون 6 فوت را برداشت