کلمه جو
صفحه اصلی

privately


محرمانه، بطور خصوصی، در خلوت

انگلیسی به فارسی

خصوصی


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: without the knowledge of others.

- Can we talk privately about my problem?
[ترجمه ترگمان] میشه خصوصی در مورد مشکل من صحبت کنیم؟
[ترجمه گوگل] آیا ما می توانیم به صورت خصوصی درباره مشکل من صحبت کنیم؟

• intimately, in the manner of pertaining to a small group of people; individually, in the manner of pertaining only to one particular person

جملات نمونه

1. the necessary budget for the project is going to be privately funded
بودجه ی لازم برای این طرح از سوی بخش خصوصی تامین خواهد شد.

2. I must talk to you privately.
[ترجمه ترگمان]باید خصوصی باه ات صحبت کنم
[ترجمه گوگل]من باید با شما صحبت کنم

3. The whole process makes buying a car privately as painless as buying from a garage.
[ترجمه ترگمان]کل این فرآیند خرید خودرو را به صورت خصوصی و بدون درد خرید از یک گاراژ انجام می دهد
[ترجمه گوگل]کل فرآیند خرید یک خودرو را به صورت خصوصی به عنوان خرید بدون درز از گاراژ خریداری می کند

4. He pretends to admire me, though privately he hates me.
[ترجمه ترگمان]وانمود می کند که مرا تحسین می کند، هر چند که خصوصی از من بدش می آید
[ترجمه گوگل]او وانمود می کند که مرا تحسین می کند، گرچه خصوصی من از من متنفر است

5. There is evidence that privately insured patients are offered a higher level of care.
[ترجمه ترگمان]شواهدی وجود دارد که بیماران خصوصی به طور خصوصی سطح بالاتری از مراقبت را ارایه می دهند
[ترجمه گوگل]شواهدی وجود دارد که بیماران خصوصی بیمه در سطح بالاتری از مراقبت ارائه می کنند

6. Admonish your friends privately, but praise them openly.
[ترجمه ترگمان]دوستان خود را به طور خصوصی دعوت کنید، اما آشکارا از آن ها تمجید کنید
[ترجمه گوگل]دوستانتان را به صورت خصوصی تحسین کنید، اما آنها را آشکارا ستایش کنید

7. The airport is being privately funded by a construction group.
[ترجمه ترگمان]این فرودگاه بطور خصوصی توسط یک گروه ساخت وساز تامین مالی می شود
[ترجمه گوگل]این فرودگاه خصوصی است که توسط یک گروه ساختمانی تامین می شود

8. She had the memoir privately printed in a limited edition.
[ترجمه ترگمان]او خاطراتش را به طور خصوصی در یک نسخه محدود چاپ کرده بود
[ترجمه گوگل]او خاطرات خصوصی را در یک نسخه محدود چاپ کرد

9. He supported the official policy in public, but privately he knew it would fail.
[ترجمه ترگمان]او از سیاست رسمی در جمع حمایت کرد، اما به طور خصوصی می دانست که این سیاست با شکست مواجه خواهد شد
[ترجمه گوگل]او سیاست رسمی را در سطح عمومی حمایت کرد، اما به طور خصوصی او می دانست که شکست خواهد خورد

10. Privately, senior officials agreed that not many people had voted.
[ترجمه ترگمان]مقامات ارشد، به طور خصوصی، اتفاق نظر داشتند که بسیاری از مردم رای نداده اند
[ترجمه گوگل]به طور خصوصی، مقامات ارشد موافقت کردند که تعداد زیادی از مردم رای نداده اند

11. She was educated privately and at Pembroke College, where she read classics.
[ترجمه ترگمان]او به طور خصوصی و در کالج پمبروک که آثار کلاسیک را خوانده بود، تحصیل کرد
[ترجمه گوگل]او به طور خصوصی و در کالج پمبروک تحصیل کرد، جایی که او به کلاسیک می پرداخت

12. Privately, Zarich was piqued that his offer was rejected.
[ترجمه ترگمان]Zarich به طور خصوصی از این پیشنهاد رنجیده خاطر شد که پیشنهادش رد شد
[ترجمه گوگل]خصوصا، زاریچ مشتاقانه گفت که پیشنهادش رد شد

13. Most of the apartments are privately owned.
[ترجمه ترگمان]بیشتر آپارتمان ها خصوصی هستند
[ترجمه گوگل]اکثر آپارتمانها خصوصی هستند

14. Some ministers admit privately that unemployment could continue to rise.
[ترجمه ترگمان]برخی از وزرا به طور خصوصی اذعان می کنند که بیکاری می تواند به افزایش ادامه دهد
[ترجمه گوگل]برخی از وزرا به طور خصوصی پذیرفته اند که بیکاری می تواند ادامه یابد

15. Laura praised the pictures, though she privately thought they were rather ordinary.
[ترجمه ترگمان]لورا از عکس ها تمجید کرد، با اینکه فکر می کرد آن ها نسبتا معمولی هستند
[ترجمه گوگل]لورا تصاویر را تحسین کرد، هرچند او به طور خصوصی تصور می کرد که آنها عادی نیستند

پیشنهاد کاربران

در خفا

محرمانه


کلمات دیگر: