1. She flashed him a false smile of congratulation.
[ترجمه H87] او با لبخند ساختگی و مصنوعی به مرد تبریک گفت
[ترجمه ترگمان]لبخندی مصنوعی به او تبریک گفت
[ترجمه گوگل]او او را یک لبخند غلط از تبریک گفت
2. Letters of congratulation descended on us like snowflakes.
[ترجمه امیر] نامه های تبریک بر ما فرود آمد مانند دانه های برف
[ترجمه ترگمان]تبریک گفتن به ما مثل دانه های برف روی ما فرود آمد
[ترجمه گوگل]نامه های تبریک بر روی ما مانند برف ها فرود آمد
3. He sent her a note of congratulation on her election victory.
[ترجمه ترگمان]به او تبریک گفت که به پیروزی بستگی دارد
[ترجمه گوگل]او یک پیغام تبریک به پیروزی در انتخابات او را فرستاد
4. We have received many letters of congratulation.
[ترجمه ترگمان]تبریک بسیاری از ایشان را دریافت کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما بسیاری از نامه های تبریک دریافت کرده ایم
5. The letter arrived in congratulation of my graduation from the university.
[ترجمه ترگمان]این نامه به مناسبت فارغ التحصیلی من از دانشگاه رسید
[ترجمه گوگل]این نامه به تبریک فارغ التحصیلی من از دانشگاه خوش آمدید
6. Amazement and congratulation seemed more in order than reflection.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که تبریک و تبریک بیشتر از انعکاس تصویر است
[ترجمه گوگل]شگفتی و تبریک به نظرم بیشتر از انعکاس بود
7. I had over a thousand letters of congratulation.
[ترجمه ناشناس] من بیش از هزار نامه تبریک داشتم .
[ترجمه ترگمان]من بیش از هزار کلمه تبریک گفته بودم
[ترجمه گوگل]من بیش از هزار نامه تبریک کردم
8. More than 300 letters of congratulation had reached him within 10 days of the Croke Park cup final victory.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۳۰۰ نامه تبریک در عرض ۱۰ روز از پیروزی نهایی جام Croke به او رسیده بود
[ترجمه گوگل]بیش از 300 نامه تبریک به او در طی 10 روز از پیروزی نهایی جام حذفی کروک پارک رسیده است
9. His colleagues nearly all wrote letters of glowing congratulation.
[ترجمه ترگمان]همکاران او تقریبا همه نامه هایی حاکی از تبریک درخشان و تبریک به او نوشتند
[ترجمه گوگل]همکاران او تقریبا همه نامه هایی از تبریک درخشان را نوشتند
10. Messages of approval and congratulation poured in from all over the world.
[ترجمه ترگمان]پیام های تبریک و تبریک کریسمس از سراسر دنیا پخش شد
[ترجمه گوگل]پیام های تصویب و تبریکی از سراسر جهان منتشر شده است
11. Indeed, the Prime Minister sent a message of congratulation to President Christiani when the peace agreement was reached.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، نخست وزیر پیام تبریک به رئیس جمهور Christiani را هنگامی که قرارداد صلح به دست آمد، فرستاد
[ترجمه گوگل]در واقع، نخست وزیر، هنگامی که توافقنامه صلح به دست می آید، پیام تبریکی به رئیس جمهور کریستیانی ارسال می کند
12. Regarding has gives a present the congratulation, Zhou Yumin replied ambiguously.
[ترجمه ترگمان]Zhou با ابهام پاسخ داد: با توجه به این موضوع، تبریک می گویم
[ترجمه گوگل]ژو یمین مبهم پاسخ داد: با توجه به این موضوع، تبریک می گویم
13. Gradually the deference and congratulation gave her a mental appreciation of her state.
[ترجمه ترگمان]به تدریج احترام و تبریک به او تبریک می گفت و به او تبریک می گفت
[ترجمه گوگل]به تدریج، احترام و تبریکی او را درک ذهنی از وضعیت او به او داد
14. Also send word to your husband please, congratulation he should become father.
[ترجمه ترگمان]همچنین به شوهرتان خبر بدهید که به او تبریک بگویند و به او تبریک بگویند
[ترجمه گوگل]همچنین به شوهرتان نامه ارسال کنید، تبریک می گویم که او باید پدر شود
15. He has received many letters in congratulation of his birthday.
[ترجمه ترگمان]تبریک بسیاری از ایشان را در روز تولدش دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]او نامه های زیادی را در تبریک تولدش دریافت کرده است