کلمه جو
صفحه اصلی

pretender


معنی : مدعی، سالوس، وانمودگر، عذراورنده، مدعی تاج وتخت
معانی دیگر : متظاهر

انگلیسی به فارسی

وانمود گر، عذراورنده، متظاهر، مدعی تاج وتخت


تظاهر کننده، مدعی، سالوس، وانمودگر، عذراورنده، مدعی تاج وتخت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who misrepresents, acts falsely, or otherwise pretends.
مشابه: quack, sham

(2) تعریف: one who makes a claim or aspires, often unjustly (often fol. by to).
مشابه: sham

- a pretender to the title
[ترجمه ترگمان] مدعی مالکیت است،
[ترجمه گوگل] تظاهر کننده به عنوان

• one who puts up a false appearance, one who feigns; impersonator; one who asserts, claimant; one who claims succession to the crown
a pretender is someone who claims the right to a particular position which they do not have, when their claim is disputed by other people.

مترادف و متضاد

مدعی (اسم)
assertion, claim, accuser, claimant, pretender, plaintiff, adversary, complainant, prosecutor, pretension, allegation, suitor

سالوس (اسم)
pretender, hypocrite, double-dealer

وانمودگر (اسم)
pretender, simulator

عذراورنده (اسم)
pretender

مدعی تاج و تخت (اسم)
pretender

جملات نمونه

1. Captain John Smith struck his foes as a pretender.
[ترجمه ترگمان]سروان جان اسمیت به عنوان a به دشمنان او ضربه زد
[ترجمه گوگل]کاپیتان جان اسمیت دشمنان خود را به عنوان یک تظاهر کننده متهم کرد

2. A more violent end meets an earlier pretender to verse, suitably violent as befits the rebel Jack Cade.
[ترجمه ترگمان]یک پایان خشونت بار دیگر، به طور مناسب، که شایسته شعر است، به نحوی مناسب خشونت آمیز به نظر می رسد، چنانکه شایسته مرد شورشی، جک کید، است
[ترجمه گوگل]پایان خشونت آمیز با پیشگامان پیشین آیه ها مطابقت دارد، به نحوی که خشونت آمیز به نظر می رسد

3. Second, your so-called bride, the pretender Andromeda, will be sold off-island into prostitution.
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، عروس معروف شما، the Andromeda، به فحشا تن در خواهد داد
[ترجمه گوگل]دوم، عروس به اصطلاح خود، Andromeda تسخیر کننده، به جزیره فروشی به فحشا فروخته می شود

4. Some years ago, the young pretender Willis added Dylan to his forenames of Robert George.
[ترجمه ترگمان]چند سال پیش، pretender ویلیس جوان، دیلان را به forenames خود از رابرت جورج افزود
[ترجمه گوگل]چند سال پیش، ویلیس، تظاهر کننده جوان، دیلان را به نامهای خود رابرت جرج افزود

5. But all the attention to the young pretender, there's no dismissing the appeal of his older predecessor!
[ترجمه ترگمان]اما همه توجه به این مدعی جوان مدعی است که هیچ رد صلاحیت قبلی خود را رد نمی کند
[ترجمه گوگل]اما همه توجه به تبهکاران جوان، درخواست تجدید نظر سابقۀ قبلی خود را رد نمی کند!

6. A hypocrite is a pretender, and people are right, there are pretenders in the church.
[ترجمه ترگمان]ریاکار یک متظاهر است، و آدم ها درست می گویند، there در کلیسا وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک ریاکار یک تظاهر کننده است، و مردم درست هستند، در کلیسا وانمود می کنند

7. Groom a pretender (for lack of a better word), build a coalition, and wait for your CEO to screw up, which he will if he is a short-termer.
[ترجمه ترگمان]Groom یک متظاهر (به دلیل فقدان یک کلمه بهتر)، یک ائتلاف بسازید، و صبر کنید تا مدیر عامل تان to کند، که اگر او یک - کوتاه باشد
[ترجمه گوگل]داماد یک تظاهر کننده (برای عدم یک کلمه بهتر)، یک ائتلاف را بسازید و صبر کنید تا مدیر عامل شما بتواند پیچیده شود، اگر کوتاه مدت باشد

8. No se puede pretender ser patriota, querer esta patria, sin ser antiimperialista, sin ser socialista.
[ترجمه ترگمان]نه، puede pretender، ser patriota، querer esta، گناه کار، سر antiimperialista گناه
[ترجمه گوگل]هیچکدام از داوطلبان خدای نکرده خدانگهدار، خدایان مقدس، گناهکار ضد امپریالیست، گناهکار اجتماعی است

9. And I am not a pretender, I am who I am.
[ترجمه ترگمان]، و من a نیستم من اونی هستم که هستم
[ترجمه گوگل]و من تظاهر کننده نیستم، من هستم که هستم

10. He is a pretender to philosophy.
[ترجمه ترگمان]او مدعی است که مدعی فلسفه است
[ترجمه گوگل]او تظاهر کننده فلسفه است

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

12. Now the workout method of pretender is a norm and practical method.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر روش ورزش متظاهر یک روش عادی و عملی است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر روش تمرین از تظاهر کننده یک روش معمول و عملی است

13. Pretense invariably impresses only the pretender.
[ترجمه ترگمان]pretense همیشه فقط نقش pretender را به خود جلب می کند
[ترجمه گوگل]Pretense به طور مداوم تحت تاثیر قرار می دهد تنها تظاهر کننده

14. Groom a pretender (for lack of a better word), build a coalition, and wait for your CEO to screw up, which he will if he is a short-termer. Then pounce.
[ترجمه ترگمان]Groom یک متظاهر (به دلیل فقدان یک کلمه بهتر)، یک ائتلاف بسازید، و صبر کنید تا مدیر عامل تان to کند، که اگر او یک - کوتاه باشد سپس شروع به حمله کرد
[ترجمه گوگل]داماد یک تظاهر کننده (برای عدم یک کلمه بهتر)، یک ائتلاف را بسازید و صبر کنید تا مدیر عامل شما بتواند پیچیده شود، اگر کوتاه مدت باشد سپس گریه کن

15. He can be forgiven that lapse and should recover losses at the expense of the Gold Cup pretender.
[ترجمه ترگمان]او می تواند این اشتباه را ببخشد و باید زیان خود را با هزینه طلای مسابقه های طلا به دست آورد
[ترجمه گوگل]او می تواند از این گذشت ببخشاید و باید هزینه های خود را در هزینه سقوط جام حذفی به دست آورد


کلمات دیگر: