علوم مهندسى : محدب
crowning
علوم مهندسى : محدب
انگلیسی به فارسی
تاج زدن، تاج گذاری کردن، پوشاندن
انگلیسی به انگلیسی
• forming a crown or summit; greatest in achievement, representing highest achievement or attainment
preparation of the natural crown of a tooth and covering the prepared crown with a veneer of appropriate dental material such as gold or non-precious metal casting or porcelain or plastic (dentistry); stage of childbirth when the baby's head passes through the vaginal aperture (medicine); ceremony or procedure of making somebody a monarch
preparation of the natural crown of a tooth and covering the prepared crown with a veneer of appropriate dental material such as gold or non-precious metal casting or porcelain or plastic (dentistry); stage of childbirth when the baby's head passes through the vaginal aperture (medicine); ceremony or procedure of making somebody a monarch
جملات نمونه
1. a crowning achievement
بزرگترین موفقیت،اوج کامیابی
2. The ballroom is the crowning glory of the palace.
[ترجمه ترگمان]تالار شکوه و جلال کاخ است
[ترجمه گوگل]سالن رقص جلال طلایی کاخ است
[ترجمه گوگل]سالن رقص جلال طلایی کاخ است
3. Being knighted by the Queen was the crowning glory of his long and successful career.
[ترجمه ترگمان]ملکه به عنوان شوالیه افتخاری بزرگ و موفق او بود
[ترجمه گوگل]ملکه در حال تسخیر شدن بود، افتخار طوفان حرفه ای طولانی و موفق او بود
[ترجمه گوگل]ملکه در حال تسخیر شدن بود، افتخار طوفان حرفه ای طولانی و موفق او بود
4. Her crowning glory is her hair.
[ترجمه ترگمان]بالاترین افتخارات او موهایش است
[ترجمه گوگل]شکوه و جلال او موهایش است
[ترجمه گوگل]شکوه و جلال او موهایش است
5. Her hair is her crowning glory.
[ترجمه ترگمان]موهایش بالاترین افتخار اوست
[ترجمه گوگل]موهای او جلال طلایی اوست
[ترجمه گوگل]موهای او جلال طلایی اوست
6. Becoming a Supreme Court judge was the crowning glory of her career.
[ترجمه ترگمان]تبدیل شدن به قاضی دیوان عالی مهم ترین افتخار او بود
[ترجمه گوگل]تبدیل شدن به یک قاضی دیوان عالی جلال طلای حرفه او بود
[ترجمه گوگل]تبدیل شدن به یک قاضی دیوان عالی جلال طلای حرفه او بود
7. Her long black hair is her crowning glory .
[ترجمه ترگمان]موی بلند و سیاهش مایه افتخار اوست
[ترجمه گوگل]موی سیاه او بلند است و شکوه و جلال اوست
[ترجمه گوگل]موی سیاه او بلند است و شکوه و جلال اوست
8. The performance provided the crowning touch to the evening's entertainments.
[ترجمه ترگمان]نمایش به ضیافت های شاهانه می رفت تا به سرگرمی های عصر برسد
[ترجمه گوگل]این عملکرد لمس تاج و تخت را برای سرگرمی های شب انجام داد
[ترجمه گوگل]این عملکرد لمس تاج و تخت را برای سرگرمی های شب انجام داد
9. The cathedral is the crowning glory of the city.
[ترجمه ترگمان]کلیسای جامع شکوه تاج گذاری شهر است
[ترجمه گوگل]کلیسای جامع شکوه تاج و تخت این شهر است
[ترجمه گوگل]کلیسای جامع شکوه تاج و تخت این شهر است
10. The hotel's crowning glory was a stunning roof garden.
[ترجمه ترگمان]شکوه و جلال هتل یک باغ بی نظیر بود
[ترجمه گوگل]شکوه طلایی هتل باغ سرسبز و زیبا بود
[ترجمه گوگل]شکوه طلایی هتل باغ سرسبز و زیبا بود
11. The city's crowning glory is its Gothic cathedral.
[ترجمه ترگمان]شکوه تاج گذاری شهر کلیسای جامع گوتیکی است
[ترجمه گوگل]شکوه تاج گذاری شهر، کلیسای گوتیک آن است
[ترجمه گوگل]شکوه تاج گذاری شهر، کلیسای گوتیک آن است
12. They polished him off by crowning him with a Coca-Cola bottle.
[ترجمه ترگمان]او را با یک بطری کوکا کولا کف دستش گذاشتند
[ترجمه گوگل]آنها را بوسیله تاج زدن او با یک بطری کوکا کولا برش دادند
[ترجمه گوگل]آنها را بوسیله تاج زدن او با یک بطری کوکا کولا برش دادند
13. His crowning achievement was his invention of the railroad air brake.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین موفقیت او اختراع ترمز دستی راه آهن بود
[ترجمه گوگل]دستاورد بزرگ او اختراع ترمز هوایی راه آهن بود
[ترجمه گوگل]دستاورد بزرگ او اختراع ترمز هوایی راه آهن بود
14. Then comes the crowning glory of Frank's act, as he peels off his raincoat to reveal a smart suit underneath.
[ترجمه ترگمان]بعد اوج افتخار کار فرانک است، همان طور که او بارانی خود را از تن درمی آورد تا کت و شلوارهای شیک زیر آن را آشکار کند
[ترجمه گوگل]سپس جلوه های طلایی حکم فرانک می آید، زیرا او از باران خود را پاک می کند تا یک کت و شلوار هوشمند را در زیر نشان دهد
[ترجمه گوگل]سپس جلوه های طلایی حکم فرانک می آید، زیرا او از باران خود را پاک می کند تا یک کت و شلوار هوشمند را در زیر نشان دهد
15. This is the crowning glory of Van Gogh's maize and corn fields.
[ترجمه ترگمان]این افتخار crowning ذرت و مزارع ذرت ون گوگ نیز هست
[ترجمه گوگل]این شکوه تاج و تخت ذرت و ذرت ون گوگ است
[ترجمه گوگل]این شکوه تاج و تخت ذرت و ذرت ون گوگ است
پیشنهاد کاربران
گل سرسبد، مهمترین، بهترین، اوجِ چیزی
a crowning event or achievement is the best and most important one.
the best and most notable aspect of something.
Crowning glory, the most important achievement
a crowning event or achievement is the best and most important one.
the best and most notable aspect of something.
Crowning glory, the most important achievement
کلمات دیگر: