کلمه جو
صفحه اصلی

autobiographic


معنی : مربوط بشرح حال خود، خودزیستنامهای
معانی دیگر : خودزیستنامه ای، مربوط بشرح حال خود

انگلیسی به فارسی

خودزیستنامه‌ای، مربوط به شرح حال خود


autobiographical، مربوط بشرح حال خود، خودزیستنامهای


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to or resembling an autobiography (account of a person's life written by himself)

مترادف و متضاد

مربوط به شرح حال خود (صفت)
autobiographic, autobiographical

خودزیستنامه ای (صفت)
autobiographic, autobiographical

جملات نمونه

1. Through this autobiographic novel, Chang has unconsciously revealed her pro-Chinese traitor ideology, namely siding with Japan, betrayal of her home country, and anti-Communism.
[ترجمه ترگمان]از طریق این رمان autobiographic، چانگ به طور ناخود آگاه ایدئولوژی خائن طرفدار چین را فاش کرد، یعنی طرفداری از ژاپن، خیانت به میهن، و ضد کمونیسم
[ترجمه گوگل]چانگ به طور ناخودآگاه از طریق این رمان اوبو بیوگرافی ایدئولوژی خیانتکار طرفدار چینی خود را نشان می دهد، یعنی نشستن با ژاپن، خیانت کشور خود و ضد کمونیسم

2. Autobiographic work. You are an autobiographical photographer (you love to photograph your friends). Can you tell me something about that?
[ترجمه ترگمان]Autobiographic کار می کنند شما یک عکاس زندگی شخصی هستید (که دوست دارید از دوستان خود عکس بگیرید) می توانی راجع به آن چیزی به من بگویی؟
[ترجمه گوگل]کار نوشتاری شما یک عکاس آزادیخواه هستید (دوست دارید عکسهای دوستانتان را عکاسی کنید)  می توانید چیزی در مورد آن بگویید

3. This play is heavily autobiographic and is a real reflection of the author's mental state.
[ترجمه ترگمان]این نمایش بسیار پیچیده است و انعکاسی واقعی از وضعیت ذهنی نویسنده است
[ترجمه گوگل]این بازی به شدت خودآزاری و بازتابی واقعی از وضعیت ذهنی نویسنده است

4. This research has collected 56 effective autobiographic works on the problem of study strategy production, and has made the individual interview to 26 people.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق ۵۶ اثر موثر بر روی مساله مطالعه تولید استراتژی جمع آوری کرده و مصاحبه فردی را با ۲۶ نفر انجام داده است
[ترجمه گوگل]این تحقیق 56 کاراکتر موفقی را در مورد مسئله تولید استراتژی مطالعه به دست آورد و مصاحبه فردی را با 26 نفر انجام داده است

5. One feature of YU Dafus works is the autobiographic style.
[ترجمه ترگمان]یکی از ویژگی های yu Dafus سبک autobiographic است
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگی های کارهای یو اس دافوس سبک اتوئو بیوگرافی است

6. Through an autobiographic writing, I have intertwined two clues of subjective feelings and objective reasoning.
[ترجمه ترگمان]من از طریق نویسندگی autobiographic، دو سرنخ از احساسات شخصی و استدلال عینی را به هم زده ام
[ترجمه گوگل]از طریق یک نوشت نویسنده، دو سرنخ از احساسات ذهنی و استدلال عینی را در هم آمیخته است

7. The Australian novelist Miles Franklins autobiographic novel My Brilliant Career, successfully presents the image of Sybylla, a bush girl rebelling against marriage.
[ترجمه ترگمان]رمان نویس استرالیایی، مایلز Franklins autobiographic، رمان عالی من، با موفقیت تصویر of، دختر بوته ای که علیه ازدواج اعتراض می کند را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]رمان نویس استرالیایی مایلز فرانکلینز، رمان زندگینامهای من، با موفقیت، تصویری از سیبیللا، یک دختر بوش که در برابر ازدواج مجروح شده است، ارائه می دهد

8. Therefore, Kafka's works bear a clear autobiographic feature, which is the most significant characteristic that distinguishes him from other modernist schools of writers.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، کاره ای کافکا یکی از ویژگی های بارز آن است، که بارزترین مشخصه است که او را از مکاتب of نویسندگان دیگر متمایز می کند
[ترجمه گوگل]از این رو، آثار کافکا دارای یک ویژگی اتو بیوگرافی واضح است که مهمترین ویژگی آن است که او را از سایر مدارس نوین مدرن متمایز می کند

9. The autobiographic novel, Out of Africa, is Isak Denisens most famous work, which has been adapted into an American film with the same title.
[ترجمه ترگمان]رمان \"autobiographic\"، خارج از آفریقا، \"Isak Denisens\" است که مشهورترین اثر را در فیلمی آمریکایی با همین عنوان اقتباس کرده است
[ترجمه گوگل]رمان اوبو بیوگرافی، خارج از آفریقا، مشهورترین کار آیزاک دنیزنس است که به یک فیلم آمریکایی با عنوان مشابه اقتباس شده است

10. Villette is an autobiographic psychological novel of Charlotte Bronte.
[ترجمه ترگمان]Villette یک رمان روانی autobiographic از شارلوت برونته است
[ترجمه گوگل]ویللت یک روانشناسی روانشناسی از شارلوت برونته است

11. The heroes in "autobiographic novels" of Yu Da-fu are all intellect images with distressed feelings.
[ترجمه ترگمان]قهرمانان \"رمان های autobiographic\" از یو د فو همگی تصاویر ذهنی با احساسات پریشان هستند
[ترجمه گوگل]قهرمانان در رمان های اوبو بیوگرافی یو دا فو، تمام تصاویری از عقل با احساسات مضطرب هستند

12. With the metaphorical autobiographic narration, Autobiography not only represents the individual values and beliefs, but constructs an archetype of the American myth as well.
[ترجمه ترگمان]با روایت استعاری autobiographic، زندگینامه نه تنها ارزش ها و باورهای فردی را نشان می دهد، بلکه الگوی اصلی افسانه آمریکایی نیز می سازد
[ترجمه گوگل]با روایت راوی استعاری، Autobiography نه تنها ارزش و اعتقادات فردی را نشان می دهد، بلکه یک آرکه تایپ از اسطوره آمریکایی را نیز ایجاد می کند

13. The Bell Jar, an autobiographic novel written by Sylvia Plath, gives a sufficient expression to the essence of social life.
[ترجمه ترگمان]شیشه شیر، یک رمان autobiographic نوشته سیلویا سین،، بیان کافی به ماهیت زندگی اجتماعی می دهد
[ترجمه گوگل]بل جار، یک رمان نوشتاری از سیلویا پلت، به بیان جسمانی زندگی اجتماعی می پردازد

14. Villette is autobiographic psychological novel of Charlotte Bronte.
[ترجمه ترگمان]Villette یک رمان روانی از شارلوت برونته است
[ترجمه گوگل]ویلته روانشناسی روانشناسی شارلوت برونته است

پیشنهاد کاربران

زندگی نامه خویش
شرح حال خویش


کلمات دیگر: