کلمه جو
صفحه اصلی

auto


معنی : خود رو، خود کار
معانی دیگر : (امریکا)، اتومبیل، پیشوند:، خود، برای خود، به تنهایی [autobiography]، n : خودرو، ماشین سواری

انگلیسی به فارسی

پیوندی است به معنی (خود - وابسته به خود - خودکار)


خودرو، ماشین‌سواری


خودکار، خود رو، خود کار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: shortened form of "automobile."
مشابه: automobile, car
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: self; same.

- autonomy
[ترجمه ترگمان] استقلال
[ترجمه گوگل] خودمختاری
- autism
[ترجمه ترگمان] اوتیسم
[ترجمه گوگل] اوتیسم

• automobile, car
self, self-propelling or self-acting
in the united states, cars are sometimes called autos.

مترادف و متضاد

خود رو (اسم)
armored personnel carrier, troop carrier, auto, automobile, carrier vehicle

خودکار (صفت)
auto, automated, automatic, automatical, self-acting, self-administered, self-driven, self-charging, self-operating, self-operative

automobile


Synonyms: car, vehicle, passenger car, motor car, wheels


جملات نمونه

1. auto sale and service
فروش و تعمیر اتومبیل

2. to stamp auto bodies
بدنه ی اتومبیل ها را پرس کردن

3. metal sheets for auto skins
صفحه های فلزی برای دیواره ی خارجی اتومبیل

4. he was maimed in an auto accident
او در تصادف ماشین معلول شد.

5. What brand is your new auto?
[ترجمه ترگمان]اتومبیل جدید شما کدام برند است؟
[ترجمه گوگل]نام خودرو شما جدید است

6. Striking workers halted production at the auto plant yesterday.
[ترجمه ترگمان]کارگران اعتصابی دیروز تولید خود را در کارخانه خودرو متوقف کردند
[ترجمه گوگل]تولیدکنندگان برجسته روز گذشته تولید خود را در کارخانه خودرو متوقف کردند

7. The Auto Pact yoked Ontario into the United States economy.
[ترجمه ترگمان]پیمان Auto yoked را به اقتصاد ایالات متحده واگذار کرد
[ترجمه گوگل]پیمان اکتیو انتاریو را به اقتصاد ایالات متحده متصل می کند

8. A special news program exposed underhanded auto repair shops that are ripping off senior citizens.
[ترجمه ترگمان]یک برنامه خبری ویژه، مغازه های تعمیر اتومبیل را در معرض خطر قرار داده است که شهروندان ارشد را تکه تکه می کنند
[ترجمه گوگل]یک برنامه خبری ویژه در معرض بازنشستگی خودروهایی قرار گرفت که از شهروندان ارشد پراکنده بودند

9. One auto shop class is run just for girls.
[ترجمه ترگمان]یک فروشگاه خودرو درست برای دخترها اجرا می شود
[ترجمه گوگل]یک فروشگاه اتوموبیل فقط برای دختران اجرا می شود

10. Should one talk about the auto assembly business or the carburettor business?
[ترجمه ترگمان]آیا باید درباره کسب وکار مونتاژ اتومبیل یا کسب وکار carburettor صحبت کرد؟
[ترجمه گوگل]باید در مورد کسب و کار خودرو مونتاژ و یا کاربارتنتر صحبت کنید

11. It was a black day for the auto industry, with announcements of major job losses.
[ترجمه ترگمان]این یک روز سیاه برای صنعت خودرو بود و اعلامیه خسارات عمده شغلی را اعلام می کرد
[ترجمه گوگل]این یک روز سیاه برای صنعت خودرو بود، با اطلاع از تلفات عمده شغلی

12. We realize that the average auto worker leads a comfortable life.
[ترجمه ترگمان]ما درک می کنیم که متوسط کارگر اتومبیل، زندگی راحتی را هدایت می کند
[ترجمه گوگل]ما متوجه می شویم که کارگران خودرو به طور متوسط ​​یک زندگی راحت را هدایت می کنند

13. The increase in auto imports is expected to create an estimated 450 full-time jobs.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که افزایش در واردات خودرو حدود ۴۵۰ شغل تمام وقت باشد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود افزایش در واردات خودرو 450 کار تمام وقت انجام شود

14. This time it was Alderman Wagner, in an auto accident.
[ترجمه ترگمان]این بار Alderman واگنر در یک تصادف اتومبیل بود
[ترجمه گوگل]این بار آلدرمن واگنر در یک حادثه خودکار بود

پیشنهاد کاربران

خودانجام ، خودکار ، خود ، مثلا : اتومبیل یعنی خودحرکت گر ، خودحرکت کننده

کوتاه شده ی کلمه ی اتو موبیل
مثل ماشین یا مثلا گوشی خودکار


کلمات دیگر: