1. After months of prevarication, the political decision had at last been made.
[ترجمه ترگمان]پس از ماه ها of، تصمیم سیاسی گرفته شد
[ترجمه گوگل]پس از چند ماه حبس، تصمیم سیاسی به پایان رسید
2. After some Ministry prevarication Tabakov eventually arrived, but only after the cast had assembled and with one day of rehearsal lost.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه چند نفر از مامورین وزارتخانه رسیدند، اما فقط بعد از آن که گچ جمع شد و با یک روز تمرین از دست رفت
[ترجمه گوگل]در نهایت بعضی از توطئه های وی در خدمت وزارت بود، اما تنها پس از آنکه رییس جمهور مونتاژ شد و با یک روز تمرین از دست رفت
3. She accused him of prevarication.
[ترجمه ترگمان]او را متهم به prevarication کرد
[ترجمه گوگل]او او را به قتل رساند
4. Ask me how tall I am, and, without prevarication or hesitation, I will tell you.
[ترجمه ترگمان]از من بپرسید که چقدر بلند هستم و بدون تردید و تردید به شما خواهم گفت
[ترجمه گوگل]از من بپرسید که چقدر بلند هستم، و بدون توطئه یا تردید، به شما خواهم گفت
5. Hopefully, decisive action, not prevarication, will be forthcoming from both sides.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، اقدام قاطع، نه prevarication، از هر دو طرف صورت خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]امیدوارم، اقدامات قاطع، نه از بین بردن، از طرف هر دو طرف صورت پذیرد
6. Ownership is unclear responsibilities of buck-passing between departments, prevarication, Lee indisputable responsibility for, the management of protected areas is not charged, and so on.
[ترجمه ترگمان]مالکیت مسئولیت های نامشخص بین دپارتمان ها، prevarication، لی و مسیولیت پذیری برای مدیریت، مدیریت مناطق حفاظت شده، و غیره مشخص نیست
[ترجمه گوگل]مالکیت واجد شرایطی است که مسئولیت های بین ادارات و اداره ها را بر عهده دارد، مسئولیت ناعادلانه لی، اداره مناطق محافظت شده، و غیره
7. Prevarication must not be the name of the game.
[ترجمه ترگمان]prevarication نباید اسم بازی باشه
[ترجمه گوگل]پیشوند نباید نام بازی باشد
8. The result can be a lot of needless prevarication.
[ترجمه ترگمان]نتیجه می تواند بسیار بی مورد (بی مورد)باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه می تواند بسیاری از prevarication بدون نیاز
9. All my attempts to question the authorities on the subject were met by evasion and prevarication.
[ترجمه ترگمان]تمام تلاش من برای سوال کردن از مقامات در مورد این موضوع با طفره رفتن و طفره رفتن روبرو شد
[ترجمه گوگل]تمام تلاش های من برای سوءاستفاده مقامات در این زمینه با فرار از زندان و فرار از زندان بود
10. Classical literature is a polite literature luxuriating in endless prevarication and self-indulgence.
[ترجمه ترگمان]ادبیات کلاسیک ادبیات مودبانه ای است که در prevarication پایان ناپذیر و self وجود دارد
[ترجمه گوگل]ادبیات کلاسیک یک ادبیات مودبانه است که در نابودی بی پایان و خودخواهی نفوذ کرده است
11. Their actions leave open the further question: when does out-and-out prevarication shade off into self-deception and denial?
[ترجمه ترگمان]اقدامات آن ها، سوال بعدی را باز می گذارند: چه زمانی در سایه خود - و خارج از ابهام به خود - فریب و انکار وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]اقدامات آنها سوال بعدی را باز می کند که آیا بیرون آمدن و نابود کردن فحشا به فریب و انکار خود می انجامد؟
12. The longer negotiations drag on, the greater the risk of permanent prevarication.
[ترجمه ترگمان]هرچه مذاکرات طولانی ادامه داشته باشد، ریسک of دائمی بیشتر خواهد بود
[ترجمه گوگل]مذاکرات طولانی تر با آن روبرو می شوند، خطر ابتلا به اختلالات دائمی بیشتر است
13. She is known now as the Iron Lady, but as a pretty, na?ve young pol who cut through cant, prevarication and some very real problems, she must have been exhilarating.
[ترجمه ترگمان]حالا به عنوان بانوی آهنی شناخته شده است، اما به عنوان یک خانم زیبا؟ تو جوونی، که نمیتونی یک سری مشکلات واقعی و یک سری مشکلات واقعی داشته باشی، اون باید خیلی حال و هوای واقعی داشته باشه
[ترجمه گوگل]او اکنون به عنوان بانوی آهن شناخته شده است، اما به عنوان یک زن زیبا و جوان، که از طریق نیش زدن، نزاع و برخی مشکلات بسیار جدی سر و کار دارد، او باید هیجان زده باشد