کلمه جو
صفحه اصلی

insurance agent

انگلیسی به فارسی

عامل بیمه


انگلیسی به انگلیسی

• person who sells insurance against various kinds of loss or damage

جملات نمونه

1. The next afternoon the insurance agent appeared in the office, carrying a bottle of homemade wine.
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر روز بعد نماینده بیمه در دفتر ظاهر شد و یک بطری شراب خانگی به همراه داشت
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر عامل بیمه در دفتر ظاهر شد و یک بطری شراب خانگی را حمل کرد

2. Robertson, above, also concerned an insurance agent, but there was no such obligation.
[ترجمه ترگمان]رابرتسون، بالاتر، به یک نماینده بیمه نیز مربوط می شود، اما چنین تعهدی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]روبرتسون، در بالا، همچنین به نمایندگی بیمه متهم شد، اما چنین تعهدی وجود نداشت

3. He pored over hospital bills and questioned the insurance agent about items that seemed too high.
[ترجمه ترگمان]او به بررسی صورتحساب های بیمارستان پرداخت و از نماینده بیمه در مورد اقلامی که بسیار بالا به نظر می رسید سوال کرد
[ترجمه گوگل]او از طریق صورتحساب بیمارستانی متورم شد و عامل بیمه را درباره مواردی که به نظر می رسید بیش از حد بالا بود، مورد سوال قرار داد

4. A man posing as an insurance agent tricked her out of thousands of dollars.
[ترجمه ترگمان]یه مرد ادعا می کنه که یه مامور بیمه اونو از هزاران دلار گول زده
[ترجمه گوگل]مردی که به عنوان یک نماینده بیمه نمایان می شود، هزاران دلار را فریب می دهد

5. If in doubt, ask your insurance agent - and read your policy before disaster strikes.
[ترجمه ترگمان]اگر در شک، از نماینده بیمه خود سوال کنید - و قبل از حمله به فاجعه، سیاست شما را بخوانید
[ترجمه گوگل]در صورت شک بودن، از نماینده بیمه خود بپرسید و سیاست خود را قبل از وقوع حملات فاجعه بخوانید

6. Insurance agent is the intermediary person of insurance activity.
[ترجمه ترگمان]عامل بیمه، فرد میانی فعالیت بیمه است
[ترجمه گوگل]عامل بیمه شخص واسطه ای از فعالیت بیمه است

7. Article 2A concurrent-business insurance agent shall set up an independent premium income account and shall conduct separate accounting for the business of concurrent-business insurance agency.
[ترجمه ترگمان]ماده ۲ یک نماینده بیمه همزمان باید یک حساب پرداخت حق بیمه مستقل ایجاد کند و حسابرسی جداگانه ای را برای بنگاه بیمه ای تجاری همزمان انجام دهد
[ترجمه گوگل]ماده 2A نماینده بیمه همکاری شرکت باید حساب درآمد حق بیمه مستقل ایجاد کند و حسابداری جداگانه ای را برای کسب و کار شرکت بیمه همکاری ایجاد کند

8. But I suggest you contact your insurance agent there and compare rates.
[ترجمه ترگمان]اما پیشنهاد می کنم با نماینده بیمه خود در آنجا تماس بگیرید و نرخ ها را مقایسه کنید
[ترجمه گوگل]اما من پیشنهاد می کنم با فروشنده بیمه خود در آنجا تماس بگیرید و مقادیر را مقایسه کنید

9. We should inform the insurance agent at the first time.
[ترجمه ترگمان]ما باید در اولین بار به عامل بیمه اطلاع دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید اولین عامل بیمه را اطلاع دهیم

10. The insurance agent cannot avoid the compensation liability when there is an accident during the period of the bonding insurance contract.
[ترجمه ترگمان]نماینده بیمه نمی تواند از مسئولیت جبران خسارت در زمانی که یک تصادف در طول مدت قرارداد بیمه پیوند وجود دارد، اجتناب کند
[ترجمه گوگل]عامل بیمه نمی تواند از جبران خسارت اجتناب کند در صورت تصادف در طول مدت قرارداد بیمه پیوند

11. Your insurance agent or state insurance department will have more details.
[ترجمه ترگمان]نماینده بیمه و یا بخش بیمه دولتی جزئیات بیشتری خواهند داشت
[ترجمه گوگل]نماینده بیمه شما یا اداره بیمه ای دولتی جزئیات بیشتری کسب خواهد کرد

12. When I recounted what had happened to the insurance agent, he raised his eyebrows.
[ترجمه ترگمان]وقتی فهمیدم چه اتفاقی برای مامور بیمه افتاده، ابروهایش را بالا برد
[ترجمه گوگل]وقتی متوجه شدم که چه اتفاقی برای عامل بیمه افتاد، ابروهایش را بالا برد

13. AN INSURANCE agent was talking to a farmer, trying to sell him a life insurance policy.
[ترجمه ترگمان]یک مامور بیمه با یک کشاورز صحبت می کرد و تلاش می کرد تا یک سیاست بیمه عمر به او بفروشد
[ترجمه گوگل]یک نماینده بیمه در حال صحبت با یک کشاورز بود و سعی داشت به او یک سیاست بیمه عمر بدهد

14. An insurance agent who assesses the risk of enrolling an applicant for coverage or a policy.
[ترجمه ترگمان]یک نماینده بیمه که خطر ثبت نام متقاضی برای پوشش یا سیاست را مورد ارزیابی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]یک نماینده بیمه که خطر ثبت نام متقاضی را برای پوشش و یا سیاست ارزیابی می کند

15. Is the Chinese people and property insurance agent signing, regardless of size can be in time for the value of domestic land freight transport business.
[ترجمه ترگمان]آیا مردم چین و شرکت های بیمه دارایی بدون در نظر گرفتن اندازه می توانند در زمان برای ارزش حمل و نقل داخلی و حمل و نقل داخلی شرکت کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا امضای چینی ها و نمایندگی بیمه اموال، بدون توجه به اندازه می تواند در زمان برای ارزش تجارت داخلی حمل و نقل زمینی حمل و نقل باشد

پیشنهاد کاربران

نماینده بیمه، کارگزار بیمه

نماینده ی بیمه

کارگزار بیمه

نماینده بیمه، کارگزار بیمه، بیمه گر


کلمات دیگر: