کلمه جو
صفحه اصلی

solecism


معنی : بی ترتیبی، غلط دستوری، غلط اصطلاحی
معانی دیگر : اشتباه دستوری، غلط گرامری، کاربرد غلط واژه (مثلا we done it که باید باشد we did it)، بی ادبی، بی نزاکتی

انگلیسی به فارسی

غلط دستوری، غلط اصطلاحی، بی ترتیبی


سادگی، غلط دستوری، غلط اصطلاحی، بی ترتیبی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: solecistic (adj.)
• : تعریف: a gross violation of convention in grammar, etiquette, or the like; impropriety.

- Some believe ending a sentence with a preposition is a solecism that only the uneducated would commit.
[ترجمه ترگمان] برخی باور دارند که پایان دادن به یک محکومیت با حرف اضافه می مانند که تنها افراد بی سواد مرتکب آن می شوند
[ترجمه گوگل] بعضی معتقدند که پایان دادن به یک حکم با یک پیش فرض، تنها چیزی است که تنها متفکر نمی تواند انجام دهد

• improper grammatical usage, incorrect speech; mistake, error; something which is improper or unacceptable; violation of good manners
a solecism is a minor grammatical mistake in speech or writing; a formal word.

مترادف و متضاد

بی ترتیبی (اسم)
disarrangement, bewilderment, irregularity, disorder, solecism

غلط دستوری (اسم)
solecism

غلط اصطلاحی (اسم)
solecism

جملات نمونه

1. She commits a lot of solecisms.
[ترجمه ترگمان] اون مرتکب یه عالمه \"solecisms\" میشه
[ترجمه گوگل]او مرتکب چندین چیز می شود

2. Anyone who does commit the solecism of talking or writing about class in America is assailed at once by a problem of definition.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که the حرف زدن یا نوشتن در مورد کلاس در آمریکا را انجام دهد، فورا توسط یک مساله تعریف مورد حمله قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]هر کسی که تنها در مورد صحبت کردن یا نوشتن درباره ی کلاس در آمریکا مرتکب می شود، یک بار با مشکل تعارض روبرو می شود

3. At first, this paper analyses and identifies the solecism on the basis of the recount of The Strategies during the Warring States Period Bibliography.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، این مقاله تجزیه و تحلیل این مقاله را تجزیه و تحلیل می کند و the را براساس بازشماری آرا در فهرست شهرهای دوره Warring آمریکا شناسایی می کند
[ترجمه گوگل]در ابتدا، این مقاله، بر اساس تجدید نظر استراتژیها در طول دوره کتاب مقدس دورههای جنگ سالاران، تحلیل و شناسایی میکند

4. Maybe this blog have alot of inaccuracy and solecism, hence, If you specialize in English, help me correct it, Thanks!
[ترجمه ترگمان]شاید این وبلاگ alot زیادی از نادرستی و بی دقتی داشته باشد، از این رو، اگر متخصص انگلیسی هستید، به من کمک کنید آن را تصحیح کنم، متشکرم!
[ترجمه گوگل]ممکن است این وبلاگ بسیار نادرست و منحصر به فرد باشد، از اینرو، اگر شما به زبان انگلیسی تخصص بدهید، به من کمک کنید تا آن را تصحیح کنم، متشکرم!

5. But it is still a tremendous solecism to talk publicly about one's drug use un- less you are a recovering addict who wants to educate impressionable youth about their dangers.
[ترجمه ترگمان]اما هنوز یک solecism فوق العاده است که در ملا عام درباره مصرف مواد مخدر صحبت کنیم - کم تر شما یک معتاد به درمان هستید که می خواهد جوانان تاثیر پذیر را در مورد خطرات آن ها آموزش دهد
[ترجمه گوگل]با این وجود، هنوز هم یک جنایتکار فوق العاده است که به طور عمومی درباره استفاده از مواد مخدر صحبت می کند، هرچند شما یک معتاد در حال بهبودی هستید که مایل است جوانان قابل اعتماد را در مورد خطرات خود آموزش دهد

6. When people say, "I looked it up on Google," they are committing a solecism.
[ترجمه ترگمان]وقتی مردم می گویند، \"من به گوگل نگاه کردم،\" آن ها یک solecism را مرتکب می شوند
[ترجمه گوگل]هنگامی که مردم می گویند: 'من در گوگل آن را نگاه کردم،' آنها مرتکب جنایت می شوند

7. An observation of the students will not be academically behind or solecism students.
[ترجمه ترگمان]مشاهده دانش آموزان به صورت آکادمیک پشت یا solecism دانش آموز نخواهد بود
[ترجمه گوگل]مشاهدۀ دانشجویان از دانش آموزان آکادمیک و یا دانش آموزان سادگی نمی کنند

8. Your air was often diffident, and altogether that of one refined by nature, but absolutely unused to society, and a good deal afraid of making herself conspicuous by some solecism or blunder.
[ترجمه ترگمان]هوا اغلب حجب و حیا بود، و روی هم رفته از یک لحاظ طبیعی و با طبیعت آشنا بود، اما کام لا عادت به معاشرت با جامعه نداشت، و از این می ترسید که با یک غلط یا اشتباه از خود جلب توجه کند
[ترجمه گوگل]هوای شما غالبا ناراحت کننده بود و به طور کلی از یک طبیعت تصفیه شده بود، اما به طور کلی برای جامعه غیرقابل استفاده بود، و یک معامله خوب، می ترسید که خود را به وضوح در معرض خطا یا خطا قرار دهد


کلمات دیگر: